شرح فراز سوم دعای هفتم صحیفه سجادیه
« وَ قَدْ نَزَلَ بِی یَا رَبِّ مَا قَدْ تَکَأَّدَنِی ثِقْلُهُ، وَ أَلَمَّ بِی مَا قَدْ بَهَظَنِی حَمْلُهُ. وَ بِقُدْرَتِکَ أَوْرَدْتَهُ عَلَیَّ وَ بِسُلْطَانِکَ وَجَّهْتَهُ إِلَیَّ. فَلَا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ، وَ لَا صَارِفَ لِمَا وَجَّهْتَ، وَ لَا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ، وَ لَا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ، وَ لَا مُیَسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ، وَ لَا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ؛ خدايا، گرفتارى هاى وارد شده بر من ، سخت مرا به زحمت انداخته و بارى كه بر دوشم فرود آمده وامانده ام ساخته ، و تو با تمام قدرت و تسلط خود آن ها را متوجه من ساخته اى . و هرگز آنچه را كه تو اراده فرمايى ، كس را نرسد كه مانع آن باشد و هر در را كه تو بسته اى ، هرگز بازكننده اى ندارد و آن درى را كه تو باز فرمايى بستن آن در توان كسى نيست و هر چه را تو آسان فرمايى ، مشكل نباشد و هر فردى كه تو پريشان سازى يارى نخواهد داشت.»
واژه ها:
تَکَأَّدَنِی: خشته ام کرده
ألمَّ: هجوم آورد
بَهَظَنِی: برایم سنگین است
لَا مُصْدِرَ: کسی او را برندارد
مُغْلِق: قفل کننده
مُیَسِّر: آسن کننده
ترجمه منظوم:
وَ قَدْ نَزَلَ بِی یَا رَبِّ مَا قَدْ تَکَادَنِی ثِقْلُهُ
به دوش افتاده یا رب باری آن دم/ ز سنگینی آن گشته کمر خم
وَ أَلَمَّ بِی مَا قَدْ بَهَظَنِی حَمْلُهُ
ندارم من تحمل زیر این بار/ شدم درمانده و بیچاره، این بار
وَ بِقُدْرَتِکَ أَوْرَدْتَهُ عَلَیَّ وَ بِسُلْطَانِکَ وَجَّهْتَهُ إِلَیَّ
ز نیروی تو بر من وارد آمد/ تویی چیره بر آنچه بر من آمد
فَلا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ وَ لا صَارِفَ لِمَا وَجَّهْتَ
چو وارد شد ز تو بیرون نگردد/، چون از سوی تو آمد برنگردد
وَ لا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ وَ لا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ
گشایش نیست در آنچه تو بستی/ نه بسته است ار گشاینده تو هستی
وَ لا مُیَسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ وَ لا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ
نه آسان گردد آنچه سخت سازی/ ندارد یاور آن که پست سازی
شرح:
شدايد و گرفتارى ها و حوادث ناگوار گاهى چنان انسان را خسته و ناتوان مى كنند كه تمام توان خود را از دست داده و تحمل كمترين فشار درونى و بيرونى را ندارد، و در مسير زندگى خود جز تاريكى و ياءس و نااميدى چيزى نمى بيند و درهاى نجات را بر خود بسته مى انگارد.
پريشانى ايام نيز گاهى بدان جا مى انجامد كه كسانى كه به خدا ايمان ندارند و يا توكل مناسبى در آنان نيست را به خودكشى و خاتمه دادن به زندگى مى كشاند؛ يعنى آنان ترك زندگى را بر خود زندگى ترجيح مى دهند؛ ولى آنان كه به خداى متعال يعنى قدرت حكيمانه برتر و نيروى لايزال غير متناهى اميدوارند، هرگز شدايد زندگانى بر آنان غالب نمى گردد. لذا به هر مقدار كه حوادث ناگوار آنان را احاطه كند، نه تنها اميدشان به ياءس تبديل نمى شود، بلكه قدرت فوق العاده اى از ايمان به دست مى آورند كه آن را سپر حوادث قرار مى دهند. همين نكته است كه سبب تقويت ضريب نيرو در افراد با ايمان مى شود و لذا قرآن كريم فرموده :"... ان يكن منكم عشرون صابرون يغلبوا ماءتين ..." ( انفال ، ۶۵) نيروى بيست نفر انسان مؤ من متوكل ، بيش از نيروى دويست نفر و غالب بر آنان خواهد بود، زيرا آنان در مكتب اهل بيت تربيت شده اند و معتقدند كه" و لا صارف لما و جهت و لا مغلق لما فتحت" (صحيفه سجاديه، دعاى هفتم) آنچه را او به سويى حركت دهد هرگز مانعى بر سر راهش نخواهد بود و آن در را كه او ببندد، هرگز كليدى نخواهد داشت ." و لا ناصر لمن خذلت" (صحيفه سجاديه، دعاى هفتم) و آن كس را كه در حريم نصرت و يارى تو قرار نگيرد، هرگز ياورى نخواهد داشت . و لذا در آيه كريمه آمده است:" ان ينصركم الله فلا غالب لكم و ان يخذلكم فمن ذالذى ينصركم من بعده." ( آل عمران ، ۱۶۰)
تجلی آیات:
انعام، آیه ۴۱
« بَلْ إِيَّاهُ تَدْعُونَ فَيَكْشِفُ مَا تَدْعُونَ إِلَيْهِ إِنْ شَاءَ وَتَنْسَوْنَ مَا تُشْرِكُونَ؛ [نه،] بلكه تنها او را مىخوانيد، و اگر او بخواهد رنج و بلا را از شما دور مىگرداند، و آنچه را شريك [او] مىگردانيد فراموش مىكنيد.»
یونس، آیه ۱۰۷
« وَإِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا كَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ ۖ وَإِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلَا رَادَّ لِفَضْلِهِ ۚ يُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ ۚ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ؛ و اگر خدا به تو زيانى برساند، آن را برطرفكنندهاى جز او نيست، و اگر براى تو خيرى بخواهد، بخشش او را ردكنندهاى نيست. آن را به هر كس از بندگانش كه بخواهد مىرساند، و او آمرزنده مهربان است.»
زمر، آیه ۳۸
« وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ ۚ قُلْ أَفَرَأَيْتُمْ مَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ أَرَادَنِيَ اللَّهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ كَاشِفَاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرَادَنِي بِرَحْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِكَاتُ رَحْمَتِهِ ۚ قُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ ۖ عَلَيْهِ يَتَوَكَّلُ الْمُتَوَكِّلُونَ؛ و اگر از آنها بپرسى: «چه كسى آسمانها و زمين را خلق كرده؟» قطعاً خواهند گفت: «خدا.» بگو: [هان] چه تصور مىكنيد، اگر خدا بخواهد صدمهاى به من برساند؛ آيا آنچه را به جاى خدا مىخوانيد، مىتوانند صدمه او را برطرف كنند؛ يا اگر او رحمتى براى من اراده كند آيا آنها مىتوانند رحمتش را بازدارند؟» بگو: «خدا مرا بس است. اهل توكّل تنها بر او توكّل مىكنند.»
آل عمران، آیه ۱۶۰
« إِنْ يَنْصُرْكُمُ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَكُمْ ۖ وَإِنْ يَخْذُلْكُمْ فَمَنْ ذَا الَّذِي يَنْصُرُكُمْ مِنْ بَعْدِهِ ۗ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ؛ اگر خدا شما را یاری کند محال است کسی بر شما غالب آید، و اگر به خواری واگذارد آن کیست که بتواند بعد از آن شما را یاری کند؟ و اهل ایمان تنها به خدا باید اعتماد کنند.»
و همچنین آیات: جن، ایه ۲۲- انبیاء، آیه ۸۳- یونس، آیه ۴۹- بقره، آیه ۲۸۶- اعراف، آیه ۱۸۸- احقاف، آیه ۵- رعد، آیه ۱۱- فاطر، آیه ۱۵- یس، آیه ۲۳- انعام، آیه ۱۸ و ۱۷- یس، آیه ۳۲- کهف، آیه ۲۷- هود، آیه ۶۳- انعام، آیه ۵۹- شعراء، آیه ۸۰-۷۸- آل عمران، آیه ۱۰- رعد، آیه ۱۴.
منبع: شهود و شناخت: ترجمه و شرح صحیفه سجادیه (دوره چهار جلدی)، حسن ممدوحی، مستندساز عبدالله جوادی آملی، ج ۱، ص ۴۳۲-۴۳۰/ تجلی قرآن در صحیفه سجادیه، فاطمه احمدی، ص ۱۶۱ و ۱۶۴- www.iqna.ir