استادمشاور: سرکار خانم ام الفخر علامه
محقق: خدیجه سادات میرنظامی (۳۰/۱/۹۴)
چکیده
یکی از بارزترین ویژگیهای دوران معاصر تحولاتی است که در زمینه زندگی فردی و اجتماعی و خانوادگی زنان رخ داده است. بالا رفتن حجم اطلاعات، توسعه ابزار و ارتباطات، تداخل فرهنگها، چالشهایی را پیشروی خانواده نهاده است که باعث بالا رفتن آمار طلاق و تزلزل خانواده، طلاقهای عاطفی و مشکلات عدیده دیگر شده است. بدون شک بخشی از مهمترین و سرنوشت سازترین این تحولات بر اثر تداخل فرهنگها و ارائه مدل وارههای وارداتی به وجود آمده میباشد که خانواده اسلامی را دچار چالش نموده است. از طرفی حاکمیت برخی از عرفها و دوری از اطلاعات دقیق از نفس قانونگذاری موجباتی را برای افراط و تفریط در این زمینه ایجاد نموده است. بیشتر پرسشها در این زمینه درباره تفاوتهای اجتماعی و حقوقی زن و مرد شکل گرفته و شبهات زیادی را در این زمینه مطرح کرده است که از جمله آن بحث اذن و اجازه زن در حین نکاح دائم در برخی از امور با توجه به مسئولیت و سرپرستی مرد در خانواده است، که این مسأله دستاویزی گردیده برای طرح شبهاتی مانند این که اسلام موافق مرد سالاری است و او را جنس برتر میداند و نیز زن در زندگی زناشویی از آزادی و اختیار برخوردار نمیباشد و در تمام امور باید از شوهر خود اذن و رضایت داشته باشد.بنابراین ضروری است در این پایاننامه برای پاسخگویی به این شبهات بعد از بیان اهمیت جایگاه تشکیل خانواده و مقام و منزلت زن و تبیین اصول حاکم بر نظام قانونگذاری اسلامی، اصول حاکم بر نهاد خانواده، گستره حقوق و وظایف زوجین، به بررسی فلسفه ریاست و سرپرستی زوج در نکاح دائم اشاره شود و چرایی آن مورد پژوهش قرار گیرد چرا که شناخت محدوده ضرورت اذن و آشنایی با حقوق و تکالیف زوجین باعث تحکیم پیوند زناشویی و رعایت عدل و انصاف و دوری از هرگونه ظلم و ستم میشود. تعیین محدوده ضرورت اذن باید با دقت و تأمل کافی صورت بگیرد تا مبادا از سر بیتوجهی به استناد شریعت اسلام برای حقوق و آزادیهای مشروع زنان محدودیتهای بنیادین اساسگذاری شود. تبیین محدوده ضرورت اذن باعث پایان یافتن بسیاری از مناقشات شده و ابهام تبعیض و نابرابری حقوق زن و مرد را از بین میبرد. لذا ارائه دیدگاههای متقن در این زمینه، پشتوانهای برای سیاستهای نظام اسلامی در برابر این حرکتهای موذیانه است.
کلیدواژه ها: إذن، حکم، نکاح، مذاهب خمسه.