اولین جلسه کلاس اخلاق عمومی با حضور استاد، سرکارخانم دکتر شاکری، در حوزه حضرت عبدالعظیم ع برگزار گردید.

در اولین جلسه از سلسله جلسات اخلاق عمومی با محوریت نقل و شرح احادیث کتاب ۴۰حدیث امام ره، خانم دکتر شاکری، ذیل مطرح نمودن اولین حیث این کتاب گرانسنگ به تبیین جهاد با نفس پرداختند.

روایت: عن أبی عبدالله(ع) أن النبی( ص) بعث سریّة فلمّا رجعوا قال مرحباً بقوم قضوا الجهاد الأصغر و بقی علیهم الجهاد الأکبر. فقیل یا رسول­الله ما الجهاد الأکبر؟ قال: جهاد النفس.

ایشان دو محور لزوم معرفت نفس و نفس و قوای آن را در ابتدای جلسه برای طلاب حاضر در جلسه به بین ذیل تبیین نمودند.

لزوم معرفت نفس

وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ( حشر/ ۱۹)

آیه شریفه به دلالت مطابقی، نهی از غفلت از یادخدا نموده است جهت مفاسدی است که در غفلت از یاد خدا است، چراکه لازمه ی فس الامری غفلت از یادخدا، جهل و غفلت نسبت به نفس است.

لذا دلالت التزامی آیه، لزوم معرفت نفس به- البته به مدد ذکر و واقع شدن در طریق عبودیت خداوند- است.

چرا باید معرفت نفس را کسب کنیم و حاصلش چیست؟

فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ( سجده/ ۱۷)

خداوند می فرمایند هیچ کس نمی داند برایش از« قرة اعین»چه تهیه دیده ایم، اینکه یادخدا داشته باشد که بالتبعش، شناخت نفس است.

آن چیز همان باز شدن ابواب و علوم و معارف الهی است.

لذا اگر در جهت کسب علوم الهی پا در حوزه نهاده ایم، جز با معرفت نفس و طهارت نفس حاصل نمی شود.

نفس چیست؟

نفس، متشکل از سه قوه است: ناطقه( ملکیه)- شهویه( بهیمیه)- غضبیه( سَبُعیه) است.

انسان در جهت فهمیدن معنای جهاد با نفس و شناخت مسیر، لازم است به این سه مرتبه وجودی خویش شناخت پیدا کند.

۱- قوه ناطقه

این قوه ، همان است که خداوند آن را به همه کائنات عرضه داشتند، و هیچ کدام نپذیرفتند و فقط انسان را پذیرفت، می باشد.

وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ( بقره/ ۳۱)

عِلم اسماء، همان قوه ناطقه است. یعنی مقام قابلیت است، همان چیزی است که با شناختش، ابواب علوم الهی بر انسان بازگشته و زمینه ساز دریافت الهامات الهی است.

معرفت نفس، به فعلیت رساندن همین قابلیت است. بدین معنا که نفس انسان مظهر تجلی تمام اسماء الهی گردد به قدر طاقت بشری، که این همان جهاد اکبر در زمینه قوه ی ناطقه است.

لذا انسان آمده است که تمام وجودش( انسان خلیفه الهی است)، مظهر تجلی اسماء الهی( صفات جمال و جلال الهی) شود.

حال باید ببینیم :

چه میزان با خلق خدا مدارا کرده ایم؟

چه میزان مبنای زندگی یمان را بر پایه گذشت و ستارالعیوبی و غفارالذنوبی گذاشته ایم؟

چه میزان عذر پذیرفتیم؟

چه میزان از کبائر دوری کردیم؟

چه میزان غفور و عفُو بودیم؟

پشمينه پوش تندخو از عشق نشنيده است بو             از مستيش رمزي بگو تا ترک هشياري کند

وضعیت ما شده حجاب روی حجاب

همه را از مرتبه انسانی ساقط کرده ایم...

جهاد اکبر خیلی خت است.

اینکه عیب دیگران را نبینیم

خودمون رو کوچکتر از بقیه ببینیم

اینکه در دیگران مظاهر اسماء الهی رو ببینیم

تا اینها اصلاح نشود، آن معارف الهی را دریافت نخواهیم کرد و نور قرآن در دلمان نمی تابد.

کجایند مردان بی ادعا

اگر می خواهیم به انچه که برایش آمده ایم، برسیم، باید بی ادعا بود.

چگونه باید در قوه ناطقه جهاد کنیم؟

تمام ماهیت این، در آیه شریفه« وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ»( عنکبوت/ ۶۹)است.

« فینا»، یعنی « فی معرفت الله و صفاته».

چرا معرفت اسمائ و صفات خداوند؟

برای آنکه متخلق شویم:

« إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ»( حجرات/۴۹)

« فی سبیل الله» یعنی در مسیر رسیدن به خداوند

حال باید چگونه جهاد کنیم؟

باید قوه ی شهوانیه و غضبیه را به انقیاد درآوریم و زیرپا گذاریم؛ که نهایت و نتیجه اش، رسیدن به مقام قرب الهی است.

حضرت موسی تمام صحنه های زندگیش، جهاد اکبر است تا آنکه می رسد به جایی که محاطب به خطاب« فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً»( طه/ ۱۱).

تا ذره ای از منیت و تکبر و صفات رذیله ی شیطانی در وجودان است، مخاطب به خطاب« فاخلع» نمی شویم و به مقام قرب الهی نمی رسیم.

رسیدن به مقام قرب، نهایت مسأله استف جایی میرسیم که همه خستگی ها درمی آید.

ما خستگانیم و تویی مرهم بیمار ما                            ما خرابیم و تویی از کرم معمار ما

باید جهاد را شروع کنیم، اگر هم زمین خوردیم، باز بلند شویم، از خدا بخواهیم، دامن علی علیه السلام را بگیریم.

چقدر با بچه مان مدارا کردیم؟

چقدر قوامیت همسرمون رو پذیرفتیم؟

چقدر به انسانها گفتیم با من اصلا تکلف نداشته باش؟

اگر دنبال معارف الهی هستیم، باید در مسیر گام برداریم، کمال نهایی اش هم قرب الهی است:

« يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ»( بقره/ ۲۶۹)

هممه اش حکمت است.

همه عقل و همه علم و همه فرهنگ شویم

به همان اندازه که از شهوات و امیال نفسانی تبعیت کردیم، از سیر صعودی و طی طریق به سوی کمالات الهی فاصله میگیریم: « يُرِيدُ الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الشَّهَواتِ أَنْ تَمِيلُوا مَيْلًا عَظِيماً.»( نساء/ ۲۷)

« وَمَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّه»( نساء/ ۱۰)

« یخرج من بیته»: خروج از ساحت های مادی و بُعد حیوانی تا رسیدن به مقام قرب الهی و محاطب شدن خطاب« لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ»( غافر/ ۱۶)

« ثم یدرکه الموت»: اگر قدم برداشتیم، شهوت و غضب و ... همه اش می میرد.

مکن است گفته شود: از کجا بفهمیم کجای راهیم؟ آیا شهوت و غضب برما حکومت دارد یا ما بر آن ها حکومت داریم؟

همگی أماره( نشانه) دارد.

اولین أماره حاکمیت قوه شهوت، حرص به مال است.

« الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ أَمَلًا»( کهف/ ۴۶)

« ذَرْنِی وَمَنْ خَلَقْتُ وَحِیدًا ﴿١١﴾ وَجَعَلْتُ لَهُ مَالا مَمْدُودًا ﴿١٢﴾ وَبَنِینَ شُهُودًا ﴿١٣﴾ وَمَهَّدْتُ لَهُ تَمْهِیدًا ﴿١٤﴾ ثُمَّ یَطْمَعُ أَنْ أَزِیدَ» ( مدثر/ ۱۱- ۱۵)

ممکن است حرص به یک ذره باشد.

چقدر سر مسائل مالی در خانواده ها نزاع است؟

چقدر همسرمان را منع کردیم که کمک مالی و محبتی به مادرش بکند؟

أماره دومش، حرص به اسم و مقام و منزلت و شهوت است.

چقدر از خودمان گذشتیم؟

چقدر به دیپران بها دادیم؟

چقدر قدر دیگران را دانستیم؟

من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم              که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را

زلیخاه صفت شویم، از پرده منیّت و خودخواهی مان درآییم و محو جلال و جمال الهی شویم.

علل الخصوص از ماه مبارک رمضان که در پیش داریم کمال استفاده و فیض را ببریم.

من با تو چنانم ای نگار یمنی       خود در غلطم که من توام یا تو منی

أماره سوم: حرص به شهوت جنسی

و اما أمارات حکومت غضب:

کبر، استبار، نخوت، غرور و مجادله

جمع بندی جلسه:

مباحث حول محور جهاد نفس است.

نفس انسانی هم شامل قوه ناطقه، شهویه و غضبیه است.

تمام تلاش انسان آن است که سوه قوه را به فعلیت برساند و مظهر اسماء الهی شدن، جهاد اکبر اس.

 هستي تو فخر ما       هستي ما عار ما

احمد و صديق بين     در دل چون غار ما.

 

 

 

 

دسته بندی: