حجاب باید باطنی باشد نه ظاهری!

بیرون بودن زلف زنان ایل جزیی از پوشش زیبایشان است. و هیچ مرد اصیل قشقایی وبختیاری به زلف زنان ایل توجه ی نمیکند. همانگونه که مردان شالیکار به ساق برهنه زنان شالیکار بی اعتنا اند. گرگ اگر هوس گوشت کند، پوست شکار برایش مهم نیست... حجاب باید باطنی باشد نه ظاهری.

 پاسخ:

 مساله حجاب، از مسائل مورد اهمیت در اسلام است و از ضروریات دین اسلام می باشد. اما اینکه علت وجوب حجاب چیست، ابتدا و بالذات، علت وجوب حجاب، دستور الهی نسبت به رعایت حجاب است. و از آنجا که یک مسلمان، ابتدا وجود خداوند را با دلایل متعدد قبول کرده است، سپس حقانیت اسلام و قرآن را پذیرفته، به ناچار باید به تمام دستورات اسلامی، پایبند باشد، چرا که لازمه اعتقاد به حقانیت هر چیز، عمل کردن به آن است ولو مخالفتی نفسانی با آن وجود داشته باشد. مثل قوانین بین المللی که برخی از آنها برای ما مشقت و سختی دارد، اما ملزم به رعایت آن هستیم.

 اما اگر بخواهیم دلایل دیگری برای وجوب رعایت حجاب، بیان کنیم، حفظ حرمت و حریم زنان است. یقینا جنس زن، خود به خود و بدون هیچ ویژگی خاصی، برای جنس #مرد، جذاب و خواستنی است. اسلام نیز به وجود این قوه پی برده است، و سعی در جهت دار بودن این قوه می کند. (تاکید می کنم که سعی اسلام در جهت دار کردن این قوه است نه حذف کلی و سرکوب آن)

 به عبارت دیگر، اسلام می خواهد جذابیت زنان، به صورت کامل و تمام، باقی بماند و در جامعه حضور داشته باشد، تا مردان به خود ترغیب کند، ولی نه از جنس ترغیب ویترینی. یعنی برخلاف جوامع غیر دینی که زنان با ارائه خود و محاسن خودشان، مردان را جذب می کنند، در جامعه اسلامی، زنان با حجاب و عفت خود، مردان را جذب می کنند. اکنون بعد از ۱۴۰۰ سال، نتیجه این تدبیر الهی را می بینیم که رغبت به ازدواج در جوامع اسلامی، بسیار بیشتر از جوامع غیر دینی و حتی دینی همچون مسیحیت است.

 به کوتاه سخن، باید گفت اسلام به زنان، به دید کالا نگاه نکرده است که آنها را در ویترین قرار بدهد و سپس آنها را ارائه کند؛ بلکه برای زنان جایگاهی قرار داده است، که مردان برای رسیدن به آنان، باید تلاش کنند و رضایت طرف مقابل را جلب نمایند.

 اما خود حجاب، احکام و قوانین خاص خود را دارد؛ در رعایت حجاب، عرف شرط است؛ دقیقا اسلام به زنان عشائر اشاره می کند که، آن مقدار موی خارج شده از روسری آنها، بی حجابی محسوب نمی شود. بلکه حجاب در زنان عشائر این است که حتی مقداری مو نیز پیدا باشد ایرادی ندارد. همینطور در باقی موارد که عرف شرط است. با این حساب، زنان شالی کار نیز، به علت نمایان بودن ساق پایشان، بی حجاب خوانده نمی شوند، چرا که عرف انها را با حجاب می داند.

 حتی در اسلام، حجاب زنان سالخورده ای که دیگر امیدی به آنها نیست (رغبت جنسی) از رعایت حجاب استثناء هستند، و این استثناء یعنی، عرف و تشخیص جامعه در میزان حجاب، شرط است.

 اما مساله ظاهری بودن و یا باطنی بودن حجاب، در پاسخ می گوییم: هر دو صورت باید تحقق یابد، باطنی بودن به جهت دستور عقل و شرع به رعایت حیاء و ظاهری به جهت، حفظ جامعه از خطرها و حداقل پیشگیری از وقوع جرم و یا مقدمات جرم.

پر واضح است که اگر آهویی، رعایت احتیاط کرده و خود را از گرگ بپوشاند، نسبت به آهویی که بی موالات است و بدون احتیاط در جامعه گرگ ها، حرکت می کند، بیشتر مورد تعرض و خطر شکار قرار می گیرد. همانطور که در جامعه جهانی امروز، زنان بی موالات، بیشتر مورد تعرض و تجاوزها قرار می گیرند.

 بنابراین:

۱_ حجاب عرفی است، و نسبت به هر منطقه، تعریفی مختلف دارد.

۲_ ۱۴۰۰ سال قبل از به دنیا آمدن نویسنده متن، اسلام رعایت حجاب را برای هر قشری، مختلف ذکر کرده است.

۳_ حجاب، هم از جهت ظاهری و هم از جهت باطنی، لازمه حفظ زنان از گزند است، حداقل از باب احتیاط.

پاسخ دهنده: بهاره سیاری( طلبه سطح۲- عضو پایگاه پاسخگویی به شبهات دینی)

دسته بندی: