استادراهنما: حجت الاسلام و المسلمین محمد تقي سبحاني نيا
استادمشاور: -
محقق: مریم سادات میرعلیمرتضائی (۲۴/۹/۹۵)
چکیده
تمایل به دنیا در انسان وجود دارد، آنهم به خاطر بُعد مادی و جسمانی انسان. ولی آنچه ناپسند است اینکه انسان بهجای استفاده مطلوب از این نعمتهای الهی که آیت خدا است راه افراط را در پیش بگیرد و پیرو هوای نفس شده و به انذارهای پیامبران بیتوجه باشد که خسارات و صدمات سنگین و گاه غیرقابلجبران به فرد، جامعه و خانواده تحمیل میگردد؛ زیرا دنیایی که میتوانست نردبانی برای رشد و تکامل او محسوب گردد با دنیادوستی تبدیل به منجنیقی برای پرتاب بهسوی تباهی میگردد. امروزه سبک نوینی از زندگی را در جامعه شاهد هستیم که متأثر از ورود فنّاوری و سرعت زیاد ارتباطات بین افراد است که در طول تاریخ بیسابقه بوده است و افراد را در محاصره اطلاعات و نگرشهای درست و غلط بسیاری قرار میدهد که یکی از این نگرشها محور قرار دادن دنیا و انسان است و برآوردن حداکثری تمتعات مادی انسان به هر نحو ممکن، حتی حرام است. عوامل بسیاری در ایجاد این میل و گرایش تأثیرگذار بودهاند که میتوان به عوامل غفلت از یاد خدا، غفلت از هدف نهایی خلقت، پیروی از سبک زندگی غربی، همنشینی با افراد فاسد و... اشاره کرد. یکی دیگر از عوامل پیروی از سبک زندگی غربی است که از عوامل مؤثر در آن میتوان به تلویزیون و ماهواره اشاره کرد، زیرا در فیلمها و تبلیغات خود از جدیدترین و شیکترین آرایه، پوشش و آرایش استفاده کرده و درواقع سبک زندگی بر پایه لذت و تجمل و رفاه را ترویج میدهند؛ که ادامه دادن این روش زندگی پیامدهایی را به همراه دارد، ازجمله: محرومیت از هدایت، خود فراموشی و خدا فراموشی، عذاب الهی، کاهش معنویت در جامعه و... وقتی تعلقخاطر به امور دنیوی در وجود انسان شکل گرفت و انسان با آن تمایلات اُنس پیدا کرد از آخرت بازمیماند و هزاران پرده ظلمت میان او و پروردگارش میافتد؛ و از پیامدهای دیگر یتوان به طغیان وسرکشی ورویارویی با حق و دوری از رحمت الهی اشاره کرد.
کلیدواژه ها: قرآن، روایات، انسان، دنیا، دنیاگرایی.