شرح زیارت عاشورا- جلسه سوم

استاد: سرکار خانم موسوی( استاد حوزه و دانشگاه)

 

 

 

مقدماتی به عرض سروران در جلسات قبل در مورد معنای زیارت، اهمیت زیارت و آثار زیارت گفته شد.

این نکته را هم متذکر شوم که این برنامه پیش آمده را به عنوان کلاس سخنرانی لحاظ نکنید به عنوان یک کلاس درس نگاه کنید و نکات را یادداشت کنید و این کلاس درس در حقیقت معرفت شناسی، انسان شناسی، خودشناسی و امام شناسی است.

 

یعنی در قالب همین کلمات و در این مدت کوتاه زمانی باید به آن برسیم که اگر بر این زیارت ها و سلام ها آثاری نهفته است این آثار برای زیارت با معرفت است، به صِرف زیارت نامه خواندن، این آثار مترتب نیست.

در موقعی که در محصر اولیاء الهی شرف یاب می شویم باید بدانیم در محضر امام حاضر و ناظر حضور پیدا کردیم.

عرض شد:

 زیارت ملاقات است، ملاقات دوسویه و دو طرفه اما هر ملاقاتی زیارت نیست ولی هر زیارتی ملاقات هست الان زیارت می کنید در روایات معصومین علیهم السلام آمده " من زارنا بعد مماتنا فکانّما زارنا فی حیاتنا " مثل این است که در حال حیات ما را زیارت کردید و روایاتی قریب این مضمون که کسی که زائر ما باشد"  كُنتُ لَهُ شَفيعا يَومَ القِيامَةِ ."

 

آثار زیارت

از آثار زیارت مورد شفاعت واقع شدن است اما کدام زیارت این آثار را دارد؟ زیارت با معرفت یعنی بدانم مقابل چه کسی دارم سلام عرض می کنم.

یکی دیگر از آثار زیارت با معرفت یا بزرگ تر از همه این است که شما در یک مجموعه ای در یک کاروانی ثبت نام کردید امیر قافله دارید سید و سالار دارید پرچم دار دارید، در مواقف قیامت این طور بیان می شود که در بعصی مواقف با عمل شخصی و با نام شخصی خوانده نمی شوید بلکه با نام آن امیر و مولا و پرچم دارتان خوانده می شوید یعنی مأموم کدام امام هستید؟ به چه کسی اقتدا کردید؟ یوم ندعوا کل اناس بامامهم

شما فکر کنید اگر کسی دارای این امیر و این مدیر کاروان باشد که امیر او ولی الله است از چه مرتبه ای و مقامی در عالم بعد برخوردار است. این ها همه از آثار زیارت واقعی است.

 

آثار اجتماعی زیارت

اما از آثار اجتماعی این است که ملاحظه کنید امروز مردم دفاعشان و مخالفتشان را از کسی در قالب  برپایی کمپین ها، راهپیمایی ها، تظاهرات، انتخابات، شعارها و امثال اینها اظهار می کنند. آثار اجتماعی این سلام دادن ها و حضور پیداکردن و همچنین در مقابل اعلام تنفر کردن از طرف مقابل( که تولی بدون تبری ایجاد نمی شود)  همان طور که امام راحل رحمه الله علیه فرمودند که" محرم و صفر را زنده نگه دارید، شما را زنده نگه می دارد، ولایت است که شما را حفظ می کند."

 معلوم است که هرکس درس مبارزه با ظلم و ستم آموخت از مکتب امام حسین علیه السلام آموخته است و بسیار جا دارد که دشمنان از امام حسین علیه السلام بترسند و دشمنان بعد از ۱۴۰۰ سال از برپایی عزای امام حسین علیه السلام بترسند.

 

روزگارانی بر ما گذشت که عزاداری در همین کشور ممنوع بود. برپایی عزای امام حسین علیه السلام و ذکر مصیبت ممنوع بود. چرا؟

چون به معنای مبارزه با ظلم و ستم است؛ این درسی است که حسین بن علی علیه السلام به پیروان خود آموخت. این همه جمله ای از آثار اجتماعی زیارت است.

 

شفاعت

تا اینجا بحث سلام بود با چند فراز مولا را خطاب قرار دادیم. یکی از آثار  مهم اظهار ارادت ها بحث شفاعت است خوب عنایت کنید.

مسأله شفاعت یکی از اختلافات بسیار ریشه ای بین شیعه و اهل سنت است و به دلیل اعتقاد به شفاعت نه همه اهل سنت بلکه وهابیت، به شیعیان نسبت شرک می دهند و به ظاهر حرف آنها نگاه می کنی حرف بدی نیست موحد باید نگاهش به الله باشد اما اگر حقیقت شفاعت رابفهمد آیات شفاعت در قرآن کم نداریم و ممکن است بگویید  آنها مسلمانند و معتقد به قرآن هم هستند چطور شفاعت را معنا می کنند که آن را  رد می کنند؟

آیات شفاعت دو دسته هستند بعضی رد می کنند و بعصی اثبات. با جمع این دو دسته آیات می توانیم مساله شفاعت را اثبات کنیم. زیباترین توجیه شفاعت در کلام استاد مطهری رحمه الله علیه یافتم. ایشان حل معما می کند و می فرمایند این رابطه های محبتی که در دنیا برقرار می کنیم، را بطه های دوستی و دشمنی  که در دنیا با هر فردی  برقرار می کنیم این ها به عنوان تجسم اعمال در قیامت ظهور دارند. محب چه کسی بودی؟ عدو چه کسی بودی؟ نه تنها اعمال شما تجسم پیدا می کند بلکه ارتباطات معنوی شما هم تجسم پیدا می کند که تجسم این ارتباط، شفاعت است. در طرح شفاعت به این صورت هیچ اشکالی نمی شود مطرح کرد که شرک است.

حضور در این مجالس و ارتباط با موالیان الهی آثار بزرگی دارد کم نشمارید. طبعا کسی که از این ارتباط محروم بوده نباید امید شفاعت داشته باشد چون عالم بعد از مرگ ظهور عالم دنیا است.

 

سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ يا اَبا عَبْدِاللّهِ 

فراز بعدی: سلام الله ابدا ما بقیت و بقی الیل و النهار یا ابا عبدالله یعنی این حرف دیروز، امروز و فردای من نیست ما بقیت وبقی الیل و النهار. امیدواریم که بتوانیم پدر و مادر هایی باشیم که تولی و تبری را به نسل بعدی خود منتقل کنیم.

 

 لَقَد عَظُمَتِ الرَّزِیه وَ جَلَّت وَ عَظُمَتِ المَصیِبَهُ بِکَ عَلَینَا وَ عَلَی جَمِیعِ أَهلِ الإِسلَام

هر فرازی که می خوانیم، هر کلمه ای که می خوانیم صبر کنیم عجله نکنیم تامل کنیم در آن و تعمق داشته باشیم. لایه ا و حجب الفاظ را بشکنیم و با معنا ارتباط برقرار کنیم ببینیم چه گفتیم و چه می خواهیم.

لقد عظمت الرزیه در این جمله "لام" تحقیق و تاکید سر فعل آمده و " رزیه" هم که فاعل است و به معنای مصیبت است و " جلت" هم به معنای عظیم و بزرگ است.

در این فراز بیان می کنی  مصیبتی که از ناحیه شما بر ما وارد شده چقدر این مصیبت بزرگ است. یعنی خودتان را صاحب عزا معرفی می کنید یعنی باید به شما تسلیت داد از غم بزرگ. این مصیبت به من اصابت کرده. چقدر این مصیبت بزرگ است که از ناحیه شما بر ما وارد شده. نه تنها برما بلکه بر همه اهل اسلام.

شما می دانید بسیاری از مسلمین مثل شما سوگوار نیستند، کسانی که امامت ندارند و اعتقاد به ولایت ندارند آن ها مثل شما سوگوار نیستند پس چرا بیان می شود" و علی جمیع اهل الاسلام؟ "آیا بر همه اهل اسلام مصیبت سنگین است در حالی که قاتلان امام حسین علیه السلام جزء مسلمانان بودند، کفار که نبودند. قاتل امیر المومنین، ابن ملجم مرادی لعنه الله علیه است که اهل عبادت بود نه اینکه عبادت ظاهری داشته باشد آثار عبادت در جبین این ها ظاهر بود.

پس اهل اسلام یعنی چه؟ اهل اسلام یعنی اهل تسلیم حق.

واژه اسلام یک معنای اصطلاحی دارد ک یک معنای لغوی. در اصطلاح یعنی هر کس شهادتین را قبول کرده مسلمان است. معنای اسلام ان الدین عندالله الاسلام یعنی اهل تسلیم حق(معنای لغوی منظور است). حق به ما عرضه شد اگر فهمیدم می پذیرم اگر نفهمیدم معذورم و معذور قطعا معذب نیست و مستحق عذاب نیست. پس مصیبت تو بر ما خیلی سخت و سنگین است و بر همه اهل اسلام این چنین است.

 

عنایت کنید فجایعی مثل وقایع کربلا در طول تاریخ کم نبوده اینقدر انسانهای زنده را سوزانده و مثله کردند چطور شده بین این همه فجابع تاریخی بیان می شود که مصیبت شما از همه بزرگتر است. این با چه معیاری  سنجیده می شود؟ عامل اینکه انسان از واقعه ای سوگوار شود و صاحب اندوه شود عاملش چیست؟ ا- ارتباط نزدیکی و دوری مصیب زده با مقتول و یا شهید ۲- بزرگ و کوچک بودن آن شخص ۳- نوع مصیبت

اینجا که گفته می شود مصیبت شما بر ما سخت است  این حرف برای کسی راست است که ارتباط نزدیک را با امام خود داشته باشد که امام از پدران جسمانی و از هر نزدیکی به ما نزدیک ترند.اینها که پرچم هدایت به دست داشتند پدر و مادر روحانی ما محسوبند.

در مرتبه بعد بزرگی شخصیت مقامی است که امام در پیشگاه خداوند دارد که در زیارت جامعه این طور ذکر شده "... و لا ملک مقرب و لا صدیق و لاشهید ... "هیچ کس به مقام اهل بیت عندالله نمی رسد نه ملائک مقرب و نه صدیق و نه شهید البته این کلام در مقام معصومین علیهم السلام است و مرتبه پیامبر خدا  صلوات الله و سلامه علیه محفوظ است. ائمه دارای مقام امامت هستند و دارای مقام نبوت نیستند ولی در آن سلک و آن مقام قرار دارند که هیچ نبی مرسل غیر از رسول اکرم و هیچ ملک مقرب در این مقام نیست و مرتبه امام از مراتب انبیاء علیهم السلام به جزء رسول خدا حصرت ختمی مرتبت بالاتر است. این حرف را کسی صادقانه مطرح می کند که این مقام را برای اهل بیت قائل باشد و بداند که ائمه، انسانهایی هستند خدانما. وقتی گفته می شود انسان کامل به این معناست یعنی مظهر تمام نمای اوصاف جمال و جلال الهی.

ما در زندگی شخصی آنها نمی توانیم آن را بفمیم چون ایشان "   أَنَا بَشَر مِثْلُکُمْ " هستند حتی اگر در زمان آنها بودیم و ارتباط حصوری در خانواده آنها داشتیم باز زندگی شخصی به مصداق آیه انا بشر مثلکم نمی تواند این معنا را برساند. همان طور که حتی بعضی  افرادی که در خانواده ائمه زندگی می کردند مقام ایشان را نمی فهمیدند. امام شناس نبودند. با سلسله بحث های اعتقادی و معرفتی می توانید مقام اولیاء الهی و انسان های کامل را بشناسید که چگونه مظهر هوالعلیم هو القدیر هوالمحیط و مظهر تمام اوصاف الهی هستند.

 

مصیبت شما بر جمیع اهل سموات سنگین است در روایات داریم که در مصیبت آقا آسمان گریست. باید بگوییم با این گرییستن های ظاهری فرق می کند تا وقتی که به شعور عمومی موجودات پی نبریم این جمله را نمی توانیم بفهمیم.

گریه آسمان و زمین بنابر شعور عمومی موجودات است و از سنخ گریه شما نیست. مانند اینکه ما قطعا غم دل را نمی توانیم به کسی نشان دهیم و قطعا قابل رویت کیست.غم دل قابل نشان دادن نیست. عالم اجسام با عالم معنا متفاوت است همه چیز با چشم قابل رویت نیست. بسیاری از ما لفظا موحدیم اما عملا اصاله الماده هستیم. هرچه با چشم ظاهر دیده می شود را قبول داریم پس چه فرقی می کنیم با کسانی که گفتند خدایی را که با چشم ببینیم می پرستیم. عالم ماده پایین ترین مرتبه از عالم خلقت است. ما در وجودمان چیزهایی داریم که دیدنی نیست و فهمیدنی است مثل محبت اظهار می توانیم بکنیم ولی قابل رویت نیست.

 

معنای لعن و مستحقین لعن

از این جا به بعد وارد فراز قسمت تبری می شویم. معنای لعن و مستحقین لعن؟ و اینکه چرا اینها استحقاق لعن پیدا کردند و خصوصیات تبری چیست و بدانیم اگر صف را جدا نکنیم ممکن است خودمان مستحق لعن شویم. آیا مشمول سلام هستیم یا لعن؟

 

 لعن و سلام مقابل هم هستند مقابلی که قابل جمع نیستند. گاهی ما با افرادی دوست هستیم و با دشمن آنها کاری نداریم. چگونه گفته می شود تولی و تبری دو ظهور در یک حقیقت دارند و تولی بدون تبری هرگز ممکن نیست؟ لذا اینگونه سلام عرض می کنیم السلام علیک یا ابا عبدالله السلام علی الحسین و علی ا لاد الحسین و علی شیعه الحسین و علی زوار الحسین با این سلام از خداوند تبارک و تعالی نه تنها رفع نقص بلکه علو درجات درخواست می گردد.

 

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

 

 

دسته بندی: