پیامبر اکرم صلي اللَّه علیه و آله و سلّم:
إنَّما سُمِّيَ شَعبانُ لأِنَّهُ يَتَشَعَّبُ فیهِ أرزاقُ المُؤمِنینَ
ماه شعبان" شعبان" نامیده شد زيرا
روزى هاى مؤمنان در اين ماه قسمت مى شود.( ثواب الأعمال، ص ۶۲)
وجه نامگذاری ماه شعبان
«شعبان» ماه هشتم از ماههای قمری است که بعد از ماه رجب و قبل از ماه رمضان قرار دارد. جمع آن «شعبانات» و «شعابین» است. این نام از ریشة «شعب» گرفته شده که هم بر جدایی و افتراق و هم بر فراهم آمدن و اجتماع دلالت دارد. بعضی از اهل لغت گفتهاند: «این واژه از اضداد است» ولی دیگران آن را از باب اختلاف لغات دانستهاند. کلمة «شَعْب» به معنی امّت و قوم نیز از همین ریشه گرفته شده است. چنانکه خداوند فرمود: «و جعلناکم شعوباً و قبائل...؛۱ و شما را از امّتها و قبیلهها قرار دادیم».
وجه نامگذاری شعبان، طبق روایتی از پیامبر اکرم(ص) آن است که خیر بسیار (ماه رمضان) از آن منشعب میگردد۲ و نیز گفته شده: «چون شعبههای رحمت خدا در آن بسیار است، شعبانش نامند» یا به جهت آنکه روزیهای بندگان خدا در این ماه بسیار منشعب میشود و حسنه مضاعف میگردد. امّا عرب جاهلی چون در این ماه برای پیدا کردن آبشخور، یا به منظور غارتگری، پراکنده و منشعب میشدند، این را وجه تسمیة شعبان پنداشتند. از جهت عظمت و اهمیّت این ماه که در مقدّمة ماه مبارک رمضان قرار دارد، معمولاً آن را «شعبان المعظّم» تعبیر میکنند و اوصافی برای این ماه پرفضیلت نیز منقول است:
۱. «شهر الزّینـة»: به اعتبار آنكه ثواب حسنات در آن تا هفتاد برابر فزونی مییابد.
۲. «شهر الشّفاعـة»: زیرا هر کس این ماه را روزه بدارد و همچنین هر کس بر محمّد و آل محمّد(ص) بسیار صلوات بفرستد، پیامبر اکرم(ص) او را شفاعت میکند.
۳. «شهر الرّسول»: در چند روایت آمده که این ماه به رسول خدا(ص) اختصاص دارد لذا آن را «شهر الرّسول» نامیدهاند.۳ مرحوم آیتالله شهید سیّد محمّدتقی موسوی اصفهانی (فقیه احمدآبادی) صاحب «مکیال المکارم» در کتاب «ابواب الجنّات» در وجه تسمیه و علّت نامگذاری این ماه به «شهر الرّسول» آوردهاند: «در نامگذاری این ماه و نسبت و اختصاص آن به پیامبر(ص) دو وجه به قلب این بندة عاصی خطور میکند: ۱. وجه ظاهری ۲. وجه باطنی؛ امّا وجه ظاهری آن است که حضرت رسول اکرم(ص) فرمودهاند: «حسینٌ منّی و أنا من حسین؛ حسین(ع) از من است و من نیز از حسینم» و چون ولادت امام حسین(ع) در سوم یا به قولی در پنجم این ماه واقع شده است [به همین خاطر] حضرت رسول آن را به خود نسبت داده و فرمودهاند: «این ماهِ من است». امّا وجه باطنی: چون شریعت مقدّسة اسلام به منزلة جان نفس پیغمبر است و غلبة اسلام و شوکت و استیلای آن، بنا به وعدة خداوند و به مقتضای این آیة شریفه «هو الّذی أرسل رسوله بالهدی و دین الحقّ لیظهره علی الدّین کلّه و لو کره المشرکون»۴ به ظهور وجود مبارک حضرت صاحبالزّمان(ع) حاصل میشود، و از طرفی ولادت با سعادت آن حضرت در نیمة ماه شعبان واقع شده است، لذا حضرت ختمی مرتبت آن ماه را به وجود مبارک خود نسبت دادهاند».۵
سیّد بن طاووس(ره) در «اقبال الاعمال» روایتی را از «امالی» و «ثواب الاعمال» شیخ صدوق آورده که در بر دارندة جمیع معانی بالا دربارة شرافت و عظمت این ماه و علّت نامگذاری آن به شعبان است. او مینویسد: «اصحاب، در محضر رسول خدا(ص) سخن از فضایل شعبان کردند، آن حضرت فرمود: «شعبان ماه شریفی است و آن، ماه من است و حاملان عرش (= فرشتگان) آن را بزرگ داشته، حقّ آن را میشناسند و آن ماهی است که روزیهای مردم برای ماه رمضان در آن افزوده گشته، بهشت در آن آراسته می گردد و علّت اینکه این ماه شعبان نامیده شده، آن است که روزیِ مؤمنان در آن گسترش مییابد و عمل نیک در آن هفتاد برابر میگردد و بدیهای انسان در آن فرو ریخته، گناهان آمرزیده میگردد و اعمال نیک مورد پذیرش قرار میگیرد و خداوند جبّار ـ جلّ جلاله ـ به بندگانش مباهات میکند و با نظر رحمت به روزهداران و شبزندهدارانِ شعبان مینگرد و به وجود آنها بر حاملان عرش میبالد».۶
پی نوشت:
۱. سوره مبارکه حجرات/ آیه۱۳
۲. دایرة المعارف تشیّع، ج۹،ص۵۹۱.
۳. موسوی اصفهانی، سید محمّد تقی ،ابواب الجنّات ،ص۵۷۰.
۴. سید بن طاووس ،اقبال الاعمال ،ترجمه محمّد روحی ،ج۲،صص۸۶۱ـ ۸۶۲.
۵. ابوریحان بیرونی ،التّفهیم ،ص۲۵۲.
۶. رامپوری ،غیاث الدین غیاث اللغات ،به اهتمام منصور ثروت ،صص۵۰۳ـ ۵۰۴
اعمال ماه شعبان
مناجات شعبانیه