استادراهنما:سرکار خانم فاطمه قنبري

استادمشاور: حجت الاسلام والمسلمین مهدي اسماعيلي

محقق: اشرف السادات شهیدی (۱۰/۸/۹۴)

 

چکیده

دین‌الهی،روحیات وتعالیم آن درحکم خونی است که دررگهای زندگی جریان داشته و پیکر آن را به‌حرکت درمی‌آورد.پویایی زندگی‌وامدارمعرفت‌وعمل به دستورهای الهی است وپیامد جهل بی اعتنایی به فرامین خداوند،انحطاط،سقوط و عقب ماندگی است. رشد وشکوفایی‌انسان‌وجوامع بشری‌ونیزانحطاط وسقوط آنها عواملی دارند که اگر شناسایی وبرطرف نشود انسان را تا نازلترین جایگاه و اسفل سافلین ساقط می‌کند. پژوهش حاضر با عنوان «عوامل سقوط و انحطاط انسان از دیدگاه نهج البلاغه با رویکرد به مبانی قرآن»از طریق اطلاعات کتابخانه‌ای و به روش توصیفی تدوین شده است.  از نگاه قرآن کریم و روایات معصومین( علیهم السلام) بویژه حضرت علی علیه السلام درکتاب گران سنگ نهج البلاغه ، انسان تنها آفریده‌ای است که شایستگی کمال در حد اعلا را در بین سایر مخلوقات داشته و تنها او عنوان خلافت اللهی را در زمین داراست تخلف از فرامین پروردگار،موجب سقوط انسان وتنزل مقام اواز جایگاه و کرامت انسانی است که امری خطیر و زیان باراست و به عوامل مختلفی بستگی دارد. عوامل متعددی هم چون اعتقادی(شرک ،کفر، نفاق)، فرهنگی(خودباختگی، بی توجهی نسبت به فرهنگ خودی، تهاجم فرهنگی)، سیاسی(فرقه‌گرایی)، اخلاقی(تکبر وغرور،کینه ورزی، تمسخر، مال پرستی، خشونت وشهوت) او را در این مسیر به هدف کمال نزدیک می‌سازند انحراف از هر یک از این عوامل انسان را به سقوط و انحطاط می‌کشاند. قطعا شناسایی عوامل سقوط یک انسان و پیشگیری از آن، جامعه اسلامی را از انحطاط دور کرده، به سوی اهداف حقیقی نظام الهی سوق خواهد داد وبه مقصدنهایی که لقای الهی است می‌رساند و در پرتو لقای خداوند از سعادت جاودانه بهره مند خواهد شد.

کلید واژه‌ها: نهج البلاغه، سقوط، انحطاط، انسان.