سید افقهی در ادامه مباحث تحولات غرب خاورمیانه با توجه به چالش کنونی منطقه مبنی بر وجود داعش و تقابلات آل سعود با مبنای فکری سلفیت، به بیان مبانی و مواضع سلفیت، وهابیت و تکفیری ها به شرح ذیل پرداخت.
مذاهب اهل تسنن:
- حنفی، موسس: نعمان بن ثابت معروف به ابوحنیفه( ۱۵۰ ه.ق)
- مالکی، موسس: ابوعبدالله مالک بن انس( ۱۷۹ ه.ق)
- شافعی، موسس: محمدبن ادریس( ۱۹۸ ه.ق)
- حنبلی، موسس: احمدبن محمدبن حنبل( ۲۴۱ ه.ق)
از آنجا که زیرساخت فکری تفکر سلفی، مذهب حنبلی است، در ادامه به بیان مبنای فکری و عملکردهای مبتنی بر آن اشاره گردید.
مذهب حنبلی:
- فتواهای احمدبن حنبل به احادیث پیامبر ص و اخبار و آثار سَلَف صالح( پیامبر ص و خلفای ۴گانه) مستند بود.
- ابن حنبل اهل حدیث( نص گرا) بود و توجهی به رأی( اجتهاد) نداشت( همین امر منجر به تعطیلی عقل و در نتیجه به تعطیلی دینامیسم و پویایی در فقه آنها گشته است).
- ابن تیمیه در قرن۷ هجری، دیدگاه های احمدین حنبل را ترویج نمود.
- محمدبن عبدالوهاب، موسس وهابیت نیز، مذهب حنبلی داشته است.
در ادامه، سیدافقهی، جهت تبیین صحیح سلفی گری، به تعریف سلفیت و آشنایی مختصر با بنیان گذار آن پرداخت.
تعریف سلفیت:
در لعت: تقلید از گذشتگان، کهنه پرستی یا تقلید کورکورانه از مردگان
در اصطلاح: نام جریانی است که به زعم خود، تمسک به دین اسلام و خود را پیرو سَلَف صالح می دانند و اعمال و رفتار و اعتقادات خود را مبتنی بر تابعیت از پیامبر ص، صحابه و تابعین دارند.
لذا این تفکر، آیات قرآن، احادیث و رفتار پیامبر ص و خلفای چهارگانه را حجت می داند و هیچ جایگاهی را برای استنباط صحیح عقلی قائل نیستند و معتقدند هرچه لازم بوده خَلَفِ صالح گفته و عمل کرده و ما فقط باید آنها را بفهمیم و نیازی به اجتهاد نیست، لذاست که هرآنچه در زمان آنها نبوده بدعت شمرده می شود.
بنیان گذار سلفیت
- احمدبن عبدالحلیم، ابن تیمیه حرانی، معروف به ابن تیمیه
- در سال ۶۶۱ه.ق در حران شام متولد شد
- عقایدی در مسائل توحیدی و جانبداری از اهل حدیث و پیروی از سلف و مخالفت با سایر گروه های فکری و فرقه های کلامی و فقهی داشت که در میان مسلمانان اختلاف شدید درباره افکار او پدید آمد، اما عده ای او را به عنوان رهبر فکری خویش پذیرفتند
- اکثریت قریب به اتفاق صاحب ظران و پیشوایان مذهب فقهی اهل تسن، درصدد تکفیر ابن تیمیه برآمدند.
- ابن تیمیه عمری را با آشوب و در زندان گذراند که اینها همه بخاطر عقایدش بود که مسلمانان او را تکفیر می کردند
- ابن تیمیه جهان اسلام را در زمانی که مسیحیان از غرب و مغلان از مشرق مورد تهاجم قرار داده بودند، از درون تخریب کرد و به قدری میان مسلمانان تفرقه افکند که مجبور به زندانی کردنش شدند و سرانجام در همانجا مرد.
- بعد از مرگش، شاگردانش عقاید تکفیری اش را پی گرفتند و هرچه می گذشت دایره تکفیر را گسترش می دادند.
او تألیفات جنجالی داشت، از جمله:
- منهاج السنه( که آن را در رد و علیه کتاب ارزشمند« منهاج الکرامة فی اثبات لامامة» علامه حلی نوشت و تمام عقاید شیعه را زیر سوال می برد و در بسیاری از اصول و عقاید مشترک شیعه و هال تسنن، اهانت های زیادی کرد است؛ و هتّاکی های زیادی را نسبت به حضرت زهرا س و حضرت علی ع دارد؛ از جمله آنکه آیه« و لا تقرب الصلاة و انتم السکاری را( العیاذ بالله) درباره حضرت علی علیه السلام معرفی می کند.)
- العقیدة الحمویه
- الواسطیة
سیدافقهی در ادامه به ذکر برخی از مواضع ضدشیعی ابن تیمیه و تفکر سلفی گری پرداخت.
مواضع ضد شیعی ابن تیمیه:
- تأسیس مذهب شیعه را به عبدالله بن سبأ یهودی نسبت می دهد( که علامه سید مرتضی عسکری، در کتاب« عبد الله بن سبا و اساطیر اخری» با ذکر مستنداتی این اتهام بی دلیل و را رد کرده است)
- اهانت های فراوان به علمای بافضیلت شیعه و کافر خواندن آنها و آنان را ترویج دهنده یهود شمرده
- کفر شمردن اعتقاد به عصمت اهل بیت علیهم السلام( وی حتی قائل است پیامبر ص، فقط هنگام دریافت وحی معصوم و در سایر شئونات زندگی شان غیرمعصوم است)
- ابن تیمیه معتقد به مفسده آور بودن قیام امام حسین علیه السلام است( العیاذبالله) و دلیل می آورد که: یزید در آن زمان خلیفه مقتدر و صاحب شمشیر بوده و بر بلاد اسلامی تسلط داشته لذا تابعیت از او ( هرچند زن باز، میمون باز و میگسار علنی بوده) بر همه مسلمین واجب و قیام در برابرش موجب فساد است.
لازم به ذکر است هم اکنون در ریاض و کویت با توجه به افکار برخواسته از اعتقادات سلفی گری ابن تیمیه همچنان در ایام عاشورا و عزادری اباعبدالله الحسین ع، اقدام به نصب بنرهایی با جمله: یوم عاشورا، یوم فرح و سرور، در میادین می کنند.
و همچنین در شبکه های تلویزیونی وهابی مختلف از جمله وصال و ... اقدام به ساخت و پخش سریال های ضد شیعی از جمله سریال« حسنین» با پرداخت هزینه های بسیار هنگفتی می کنند؛ که در انتهای سریال این را القا می کنند که ( العیاذ بالله) این دو، جوان شرور بودند که معاویه هرچه تلاش کرد نتوانست آنها را رام کند لذا خودشان، خودشان را به کشتن دادند.
سید افقهی در ادامه جلسه، مراحل تکامل سلفیت، وهابیت و تکفیری را برشمرد:
- ارائه تئوری توسط ابن تیمیه
- تطبیق و اجرا، توسط محمدبن عبدالوهاب
- تبدیل شدن به یک جریان ثروتمند و تأثیرگذار بر جهان اسلام( با تقویت استعمار و پترو دلارهای عربستان و ..)
- تبدیل شدن به یک ایدئولوژی شبه انقلابی
اهداف نهایی سلفیت:
تأسیس خلافت اسلامی با روش قهر و استیلاء در دو مرحله:
- ایجاد امارت های اسلامی
- پیوند امارت ها و تأسیس نهایی خلافت اسلامی
لازم به توضیح است، تأسیس خلافت اسلامی با قهر برگرفته از مبنای فکری آنهاست که قائلند :خلافت اسلامی از طریق یکی از راه های ذیل محقق می شود:
- شوری( مانند خلافت ابوبکر)
- استخلاف: تعیین جانشین توسط خلافت فعلی قبل از مرگش( مانند خلافت عثمان)
- حل و عقد: انتخاب خلیفه توسط مجموع عشایر و اقوام
- هرکس قیام کند و قدرتمند شود( و صاحب شمشیر شود)، بر دیگران واجب است با او بیعت کنند( مانند روش القاعده و داعشی های کنونی)
لذاست که در زمان کنون، داعش با ورود به مناطق مختلف سنی نشین مبنی بر همین فتوای بی اساس حکومتهایی را تشکیل دادند؛ از جمله ابوبکر بغدادی که در نینوا، موصل، الانبار و تکریت، همه علمای اهل تسنن را جمع کرد و ابراز داشت که من امنون صاحب شمشیر هستم و باید با من بیعت کنید و هرکس با من بیعت نکند مرتد است و با همین مبنای فکری، دست به قتل عام های فاجعه بار زده اند.
و نمونه فجایع به بار آمده آنها، جریان جنجال برانگیز قتل عام پایگاه هوایی اسپایکر در عراق است که ۱۰۰۰ سرباز عراقی را با همین فکر سلفی گری یک شبه تیرباران کردند.
وی در ادامه وهابیت را آینه تمام افکار و عقاید ابن تیمیه معرفی کردند که در قرن ۱۲ ه.ق، به عنوان فرقه ای در برابر دیگر مذاهب اسلامی توسط محمدبن عبدالوهاب نجدی بنیان گذاری شد.
این فرقه انحرافی با پشتوانه سیاست و قدرت نظامی محمدبن سعود( جدّ آل سعود) در عربستان و دیگر کشورهای اسلامی به فتنه انگیزی ادامه می داد.
سید افقهی با مقایسه عقاید و عملکردهای منفی وهابیت با خوارج اسلام به بیان وجوه مشترک وهابیت و خوارج صدر اسلام پرداخت.
- سرسختی، تعصب و لجاجت
- برداشت های نادرست از دین
- تطبیق آیات مربوط به کفار و مشرکین علیه مسلمانان
- ضعف فرهنگی، دینی و اقتصادی
- ایجاد تفرقه میان فرق اسلامی
- ظاهرگرایی( نص گرایی)
- مقدس مآبی و جمود فکری
- ارائه تصویری خشن از دین
- بدعت در دین
- تحلیل اندیشه های انحرافی خود بر مسلمانان
- ستیز با مسلمانا و دوستی با گفتار
- استفاده های ابازری از شعارهای دینی
- تفسیر برأی