پیام‌های مباهله پیامبر با مسیحیت در عصر معاصر

و اما واقعه مباهله، از جهات مختلفى، حائز اهمّیت و قابل تأمّل و بررسى است. مهم ترین و برجسته ترین نکاتى که در این رویداد ملاحظه مى شود، عبارت اند از:

• اثبات جانبدارى اسلام از منطق و استدلال

اولین نکته قابل توجّه در واقعه مباهله، اثبات جانبدارى اسلام از منطق و صلح است. ماجرای مباهله، نشان مى دهد که دین اسلام، در برخورد با قدرت هاى مخالف خود، در گام نخست، تلاش مى کرد با بهره گیرى از گفتگو، مناظره و استفاده از دلیل و برهان، آنها را به حق دعوت نماید و در گام دوم، اگر معتقد به خدا بودند، آنها را به مباهله و داورى خداوند متعال فرا مى خواند، و اگر مباهله را هم نمى پذیرفتند، و شرایط اسلام را قبول مى کردند، پیمان نامه سیاسى امضا مى کرد. بنابراین، استفاده اسلام از قدرت در میدان جنگ، تنها براى شکستن سدهاى آگاهى و آزادى اندیشه بود.

 

• مباهله، تاکید بر صلح آمیز بودن دین اسلام

یکی دیگر از پیام های مباهله، تاکید بر بُعد صلح امیز بودن آیین و دین مبین اسلام است؛ به این معنی که سالی که این اتفاق افتاد، سال دهم هجری است که پیامبر و حکومت مدینه در اوج اقتدار بوده و نیازی نداشته که مذاکره ای کنند آن هم با مسیحیان نجران که طایفه محدودی بودند و شخص پیامبر(ص) در حکومت اسلامی خود همه ابزار قدرت و فشار را داشتند، اما با این حال و در آن شرایط حضرت محمد مصطفی(ص) برای هدایت مردم، استدلال و منطق و سپس به امر خدای متعال، مباهله را مطرح می کنند و سراغ شیوه ها و ابزارهای دیگر نمی روند و جان و مال و موقعیت طرفین در آن حفظ شود.

اما در دنیای امروز با کمال بی انصافی، شاهد هستیم که چهره ملکوتی دین مبین اسلام و به دروغ، توسط داعش و القاعده، در دنیای غرب، متهم به خشونت و افراطی گری میشود، این بُعد از داستان آیه مباهله در قرآن، بسیار قابلیت مانور دارد تا دنیا بدانند که پیامبر رحمت(ص) برای هدایت همه مردم تا چه حد بزرگوارانه و کریمانه و با منطق و استدلال، برخورد کرده اند.

در واقع، اصل در سیاست خارجی با الهام از داستان و آیه مباهله وجود دارد و آن اینکه، پیروان دین اسلام و مسلمانان، تا جایی که می تواند با قدرت استدلال و منطق صلح آمیز، مخالفین را به اسلام دعوت نمایند و نیز این ظرفیت در داستان مباهله وجود دارد، در سطح جهانی، چهره واقعی اسلام را در برابر تبلیغات دروغین دنیای غرب، به نمایش گذارد؛ درست عکس آنچه اکنون و توسط داعش و رسانه های غربی از وارونه نشان دادن چهره اسلام، در حال انجام است، واقعه مباهله، صلح آمیز بودن سیره و رفتار پیامبر اسلام در برخورد با ادیان و مکاتب مختلف را به نمایش می گذارد.

 

• اثبات حقّانیت اسلام در برابر مسیحیت

همچنین، واقعه مباهله، نشان داد که رهبران مسیحى نجران، مانند دیگر علماى مسیحى معاصر پیامبر، علائم پیامبر خاتم را در کتب آسمانى خود، خوانده بودند و آنها را کاملاً بر شخصِ ایشان، منطبق مى دانستند؛ امّا براى آن که موقعیت خود را در جامعه مسیحیت از دست ندهند، حق را کتمان مى کردند، چنان که قرآن تصریح مى فرماید:

الَّذِینَ ءَاتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَعْرِفُونَهُ کَمَا یَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَ إِنَّ فَرِیقًا مِّنْهُمْ لَیَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ. (سوره بقره، آیه ۱۴۶) کسانى که به آنان کتاب دادیم، او را مى شناسند، همچنان که فرزندان خود را مى شناسند ؛ لیکن گروهى از ایشان، حقیقت را پوشیده مى دارند، با آن که مى دانند.

بنابراین، جریان مباهله، نه تنها براى اثبات صداقت و حقّانیت پیامبر صلى الله علیه و آله در برابر مسیحیت نجران، از هر برهانى کارآیى بیشترى داشت، بلکه یکى از ادلّه حقّانیت اسلام در برابر مسیحیت در طول زمان و تا دامنه قیامت است.[۹]

 

• اثبات حقانیت مذهب شیعه و برترى اهل بیت پیامبر

در واقعه مباهله، پیامبر براى بیان مصداق «أبنائنا» در آیه مباهله، حسن علیه السلام و حسین علیه السلام را، و براى روشن شدن مصداق «نسائنا»، فاطمه علیها السلام را ، و براى نشان دادن مصداق «أنفسنا»، امام على علیه السلام را، همراه خود براى مباهله برد. (زمخشری، تفسیر الکشّاف، ج ۱، ص ۳۶۸) این اقدام پیامبر، بیانگر برترى اهل بیت پیامبر بر سایر امّت اسلامى است، چنان که امامان معصوم در موارد متعدّدى، براى نشان دادن جایگاه الهى و قرآنى خود، به آیه مباهله احتجاج کرده اند.

مباهله، نشان میدهد و اثبات می کند که قوام و اساس دین اسلام به خاطر اهل بیت پیامبر و اصحاب کساء است وگرنه پیامبر می‌توانست شخصاً نفرین کند و اهل بیتش را با خودش نیاورد. بنابراین، آیه مباهله، مصداق حقیقی اهل‏ البیت در قرآن و تکمیل شان نزول آیه تطهیر، می باشد.