ابوالحسن علی النقی الهادی (علیهالسلام) پیشوای دهم شیعیان، بنا بر نظر مشهور در نیمۀ ذیحجه (برای ولادت آن حضرت اینگونه نیز نقل شده است: دوم، سوم، پنجم و سیزدهم ماه رجب، در سال ۲۱۲ یا ۲۱۴ هجری قمری.) [۱- ۱۱]
نام آن حضرت، علی، کنیهاش ابوالحسن است.
و دارای القاب زیادی چون هادی، [۱۲] نقی، عالم، فقیه، امین، طیب، [۱۳] [۱۴] و مؤتمن است. مشهورترین القاب آن حضرت، هادی است. [۱۵] آن جناب را ابوالحسن ثالث (سوم) نیز میگویند. [۱۶] [۱۷] (در اصطلاح راویان شیعه، مراد از ابوالحسن اول، امام موسی بن جعفر (علیهالسلام)، مقصود از ابوالحسن ثانی، امام رضا (علیهالسلام) و مراد از ابوالحسن ثالث، امام هادی (علیهالسلام) میباشد).
پدر ارجمندش، امام محمدتقی (علیهالسلام)، نهمین امام شیعیان است و مادرش سمانه است.
در منابع تاریخی برای امام هادی (علیهالسلام) ، تنها یک همسر ذکر شده است که برایش نامهایی (چون حدیث یا سوسن) ذکر کردهاند. [۱۸- ۲۰]
پس از شهادت امام جواد (علیهالسلام) در سال ۲۲۰هـ . ق فرزندش امام هادی (علیهالسلام) که هنوز بیش از هشت سال نداشت، به امامت رسید. مدت امامت آن حضرت حدود ۳۴ سال است.
علم و دانش امام هادی (علیهالسلام) همانند آباء و اجداد گرامیاش، علم لدنی بود؛ یعنی مستقیما از طریق غیب و همچنین از علوم و معارف قرآن و سنت رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و پدران بزرگوارش دریافت مینمود.
♦ زیارت جامعه کبیره
یکی از آثار ماندگار و ارزشمند امام هادی (علیهالسلام)، زیارت جامعه کبیره است که متقنترین متن در «امامشناسی» است. زیارت جامعه، دارای مضامین بسیار عالی از زبان امام هادی (علیهالسلام) است که در پاسخ به خواستۀ یکی از ارادتمندان اهل بیت (علیهمالسلام) صادر شده است.( دیدگاه علامه مجلسی: صحت صدور و ارزش سندی این زیارت چنان است که علامه مجلسی (رحمةاللهعلیه) مینویسد: «اینکه سخن دربارۀ زیارت جامعه، اندکی به درازا کشید، (اگرچه حق آن را به جهت پرهیز از طولانی شدن ادا نکردم) بدین خاطر است که این زیارت، صحیحترین زیارتها از جهت سند و فراگیرترین آنها نسبت به ائمه (علیهمالسلام) است و در مقایسه با دیگر زیارتها از فصاحت، بلاغت و منزلت بیشتری برخوردار است». [۲۱] [۲۲])
♦ شاگردان مکتب امام هادی
دوران زندگی امام هادی (علیهالسلام)، هرچند عصر اختناق و استبداد بود و امام (علیهالسلام) برای فعالیت فرهنگی، علمی و سیاسی، آزادی عمل نداشت و از این نظر فضای جامعه با عصر امام باقر (علیهالسلام) و امام صادق (علیهالسلام) تفاوت فراوان داشت، اما آن حضرت در همان شرایط نامساعد، علاوه بر فعالیتهای فرهنگی (نظیر مناظرات، مکاتبات، پاسخگویی به شبهات و ...)، راویان و محدثان و بزرگانی از شیعه را تربیت کرد، علوم و معارف اسلامی را به آنان آموزش داد تا آنان، هم جامعۀ زمان خود را از آسیبهای فرهنگی اعتقادی حفظ نمایند و هم این میراث بزرگ را به نسلهای بعدی منتقل کنند.
♦ تعداد شاگردان
شیخ طوسی (رحمةاللهعلیه)، دانشمند نامدار اسلامی، تعداد شاگردان و اصحاب حضرت را در زمینههای مختلف علوم اسلامی، بیش از ۱۸۰ نفر میداند. [۲۳]
در میان شاگردان امام هادی (علیهالسلام)، چهرههای درخشان علمی و معنوی و شخصیتهای برجستهای (مانند فضل بن شاذان، حسین بن سعید اهوازی، علی بن مهزیار اهوازی دورقی، ایوب بن نوح، حسن بن راشد (مکنی به ابوعلی غلام آلهلب بغدادی)، احمد بن محمد بن عیسی اشعری قمی و عثمان بن سعید عمری) به چشم میخورند که برخی از ایشان شاگرد ائمه دیگر نیز بوده و دارای آثار و تألیفات ارزشمند در زمینههای مختلف علوم اسلامی هستند.
♦ برخی از شاگردان مشهور آن حضرت:
فضل بن شاذان: از متکلمان بزرگ شیعه در قرن سوم هجری است.
حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام: از سادات جلیل القدری است که نسب شریفش به امام حسن مجتبی علیه السلام می رسد. او از نظر علمی و عقیدتی مورد تایید امام هادی علیه السلام بود.
علی بن مهزیار اهوازی:از فقها و محدثان و دانشمندان نامور شیعه و از اصحاب سه امام یعنی امام رضا و امام جواد و امام هادی علیهم السلام می باشد.
علی بن جعفر همانی: وي مردي ثقه و دانشمند بود و وكالت امام هادي و امام حسن عسکری علیهم السلام را بر عهده داشت
عثمان بن سعید عمروی: او معتمد در نزد امام علىالنقى و امام حسن عسکری عليهماالسلام و وكيل ايشان در زمان حيات ايشان بود و اولین از نواب اربعه امام زمان (عج) است.
حسین بن سعید اهوازى: او یكی از یاران امام رضا و امام جواد و امام هادی علیهم السلام می باشد. وی از مشایخ جلیل القدر روایتی بشمار می آید و روایات وی از اعتبار و شهرت خاصی در میان فقهای شیعه برخوردار است.
ایوب بن نوح: او وكيل امام هادی علیه السلام و امام حسن عسکری علیه السلام بود و روايات زيادي از امام هادی علیه السلام نقل كرده است. امام هادي علیه السلام در مورد او به عمرو بن سعید مدائنی فرمود: اي عمرو! اگر دوست داري به مردي از اهل بهشت بنگري به اين مرد (ايوب بن نوح) بنگر.
ابراهیم بن عبده نیشابورى: او از اصحاب امام هادى عليه السلام و پس از آن حضرت وكيل امام حسن عسکری عليه السلام در نيشابور بود
ابراهیم بن محمد همدانى
حسن بن راشد مکنی به ابوعلی
حسن بن علی ناصر
ابراهیم بن داود هاشمى یعقوبى
خلفای عباسی معاصر با امام هادی
♦ دورۀ امامت حضرت هادی (علیهالسلام) در زمان چند تن از خلفای عباسی بود که به ترتیب زمان، عبارتاند از:
۱. معتصم، برادر مأمون (۲۱۷ ـ ۲۲۷).
۲. واثق، پسر معتصم (۲۲۷ ـ ۲۳۲).
۳. متوکل، برادر واثق (۲۳۲ ـ ۲۴۸).
۴. منتصر، پسر متوکل (۶ ماه).
۵. مستعین، پسر عموی منتصر (۲۴۸ ـ ۲۵۲).
۶. معتز، پسر دیگر متوکل (۲۵۲ ـ ۲۵۵). [۲۴] [۲۵]
در زمان خلفای قبل از متوکل، ایشان در مدینه بودند که فعالیتهای مختلفی را ـ از جمله ارتباط با شیعیان و مطلع کـردن آنها از جریانات سیـاسی ـ انجام میدادند.
امام هادی (علیهالسلام) به دستور متوکل و به اجبار او وارد سامرا شد. [۲۶] [۲۷] حضرت هنگام ورود به سامراء، با استقبال مردم مواجه شد و در خانۀ خزیمة بن حازم سکنا داده شد. [۲۸] اما به نقل شیخ مفید، نخستین روزی که امام وارد سامرا شد، متوکل دستور داد تا او را یک روز در «خان صعالیک» (محل فرود کاروانها، مسافرخانه) نگاه داشتند و روز بعد به خانهای که برای اسکان آن حضرت در نظر گرفته شده بود، بردند. [۲۹]
♦ خصوصیات دوران امام هادی
روزگار امام دهم (علیهالسلام) از حساسترین دوران حیات شیعه است. ویژگی این دوران، ستم جانکاه و استبداد کامل دستگاه خلافت است.
متوکل از خودکامهترین خلفای عباسی، در این روزگار حکومت میکرد و دشمنی و کینه ویژهای با خاندان پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) داشت.
در عهد او شیعیان به سختی میزیستند و بیحرمتیها و ستمهای فراوانی بدانان روا میشد. متوکل آشکارا به ساحت مقدس علی بن ابیطالب (علیهالسلام) اهانت کرد و حرم شریف حضرت حسین بن علی (علیهالسلام) را ویران ساخت و امام هادی (علیهالسلام) را به سختی زیر نظر داشت و به هر بهانهای ایشان را احضار میکرد و آزار میداد.
او مردم مدینه و مکه را از معاشرت با علویان منع کرد. اگر کسی کمکی به شیعیان میرسانید، به سختی عقوبت میشد.
وضعیت مالی شیعیان بسیار بغرنج بود به گونهای که گفتهاند زنان علوی برای نماز گزاردن به حد کفاف چادر نداشتند و گاه یک چادر را میان خود میگرداندند و به نوبت نماز میگزاردند. [۳۰]
هر چند امام هادی (علیهالسلام) در این ایام به گونه پیوسته در زندان نبود، حکومت به سختی از ایشان مراقبت میکرد و رفتار آن حضرت را به صورتی دقیق زیر نظر داشت. مأموران حکومتی بارها به ناگاه خانه امام (علیهالسلام) را میجستند تا شاید بهانهای برای آزار ایشان بیابند.
حکومت عباسی از این گذر میخواست بر شخصیت امام (علیهالسلام) آسیب زَنَد و ایشان را از چشم مردم بیندازد و با آزار یاران و شیعیان امام (علیهالسلام) مکتب تشیع را از پیشرفت باز دارد.
♦ شهادت امام هادی
امام علی النقی (علیهالسلام) در ماه رجب سال ۲۵۴ هـ. ق [۳۱- ۳۳] در شهر سامرا به وسیله زهری که به ایشان خورانده شد، به شهادت رسیدند. [۳۴] [۳۵]
پی نوشتها:
۱. ↑ شامی، جمالالدین یوسف بن حاتم، الدرالنظیم فی مناقب الائمة اللهامیم، ص۷۲۱، جامعه مدرسین، قم، چاپ اول، ۱۴۲۰ق.
۲. ↑ حسینی عاملی، سیدتاجالدین، التتمة فی تواریخ الائمة (علیهمالسلام)، ص۱۳۵، بعثت، قم، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
۳. ↑ عاملی کفعمی، ابراهیم بن علی، المصباح للکفعمی (جنة الامان الواقیة و جنة الایمان الباقیة)، ص۵۱۲، دار الرضی (زاهدی)، قم، چاپ دوم، ۱۴۰۵ق.
۴. ↑ ابنطولون، شمسالدین محمد، الائمة الاثنا عشر، ص۱۰۸، منشورات الرضی، قم، بیتا.
۵. ↑ جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی ائمه، ص۴۹۹، انصاریان، قم، چاپ ششم، ۱۳۸۱ش.
۶. ↑ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۲، ص۲۹۷، کنگره شیخ مفید، قم، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
۷. ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۹۷، محقق و مصحح:غفاری، علیاکبر، آخوندی، محمد، دارالکتب الاسلامیة، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
۸. ↑ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ج۲، ص۱۰۹، مؤسسه آلالبیت، قم، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
۹. ↑ طبری، عمادالدین حسن بن علی، تحفة الابرار فی مناقب الائمة الاطهار (علیهمالسلام)، ص۱۶۹، دفتر نشر میراث مکتوب، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
۱۰. ↑ شیعی سبزواری، حسن بن حسین، راحة الارواح در شرح زندگانی، فضائل و معجزات ائمه اطهار (علیهمالسلام)، ص۲۵۳، اهل قلم، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
۱۱. ↑ شیخ عباس قمی، منتهی الآمال فی تواریخ النبی و الآل، ج۳، ص۱۸۳۵، دلیل ما، قم، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
۱۲. ↑ طبری، محمد بن جریر بن رستم، دلائل الامامة، ص۴۱۱، بعثت، قم، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
۱۳. ↑ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ج۲، ص۱۰۹، مؤسسه آلالبیت، قم، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
۱۴. ↑ ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل ابیطالب، ج۳، ص۵۰۵، مؤسسه انتشارات علامه، قم، ۱۳۷۹ق.
۱۵. ↑ حسینی عاملی، سیدتاجالدین، التتمة فی تواریخ الائمة (علیهمالسلام)، ص۱۳۵، بعثت، قم، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
۱۶. ↑ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ج۲، ص۱۰۹، مؤسسه آلالبیت، قم، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
۱۷. ↑ امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعة، ج۲، ص۳۷، دار التعارف، بیروت، ۱۴۰۳ق.
۱۸. ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۹۷، محقق و مصحح:غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، دارالکتب الاسلامیة، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
۱۹. ↑ خزعلی، ابوالقاسم، موسوعة الامام الهادی (علیهالسلام) ، ج۱، ص۵۰، مؤسسة ولی العصر عجّلاللهفرجهالشریف ، چاپ اول، قم، ۱۴۲۴ق.
۲۰. ↑ علامه شوشتری، محمد تقی، رسالة فی تواریخ النبی و الآل، ص۷۵، جامعه مدرسین، قم، چاپ اول، ۱۴۲۳ق.
۲۱. ↑ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۲، ص۱۴۴، مؤسسة الوفاء، بیروت، سال ۱۴۰۴ق.
۲۲. ↑ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۹، ص۱۴۴، دارالاحیاء التراث، بیروت، سال ۱۴۰۴ق.
۲۳. ↑ شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص۳۸۳ - ۳۹۴، تحقیق:قیومی اصفهانی، جواد، جامعه مدرسین، قم، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
۲۴. ↑ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ج۲، ص۱۰۹، مؤسسه آلالبیت، قم، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
۲۵. ↑ پیشوایی، مهدی، سیرۀ پیشوایان، ص۵۶۸، مؤسسه تحقیقاتی و تعلیماتی امام صادق (علیهالسلام)، چاپ سوم، قم، ۱۳۷۵ش.
۲۶. ↑ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۲، ص۳۱۱ ۳۰۹، کنگره شیخ مفید، قم، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
۲۷. ↑ جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی ائمه، ص۵۰۵ ـ ۵۰۳، انصاریان، قم، چاپ ششم، ۱۳۸۱ش.
۲۸. ↑ مسعودی، علی بن حسین، اثبات الوصیة للامام علی بن ابیطالب، ص۲۳۷، انصاریان، قم، چاپ سوم، ۱۴۲۶ق.
۲۹. ↑ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۲، ص۳۱۱، کنگره شیخ مفید، قم، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
۳۰. ↑ اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطّالبیین، ص۵۹۹.
۳۱. ↑ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۲، ص۲۹۷، کنگره شیخ مفید، قم، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
۳۲. ↑ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ج۲، ص۱۰۹، مؤسسه آلالبیت، قم، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
۳۳. ↑ گنجی شافعی، محمد بن یوسف، کفایة الطالب فی مناقب علی بن ابیطالب، ص۴۵۸، دار احیاء تراث اهل البیت (علیهمالسلام)، تهران، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
۳۴. ↑ ابنهمام اسکافی، محمد بن همام بن سهیل، منتخب الانوار فی تاریخ الائمة الاطهار (علیهمالسلام)، ص۵۶، تحقیق و استدراک:هزار، علیرضا، دلیل ما، قم، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
۳۵. ↑ طبری، محمد بن جریر بن رستم، دلائل الامامة، ص۴۰۹، بعثت، قم، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.