اندوه هجرت نوشته شده توسط dabir در ۲۰. اوت ۲۰۲۳ - ۱۵:۱۰ طایر وحی ام و در کنج قفس ریخت پر من/ شسته شد دامن ویرانه ز اشک بصر من/ کس ندانست و نداند که چه آمد به سر من ...
اندوه فراق نوشته شده توسط dabir در ۲. اکتبر ۲۰۱۹ - ۱۶:۳۷ نیمۀ شب شده و خواب پریشان دارم/ گوشۀ لعل لبم ذکر پدر جان دارم- بی جهت نیست که اندوه فراوان دارم / خواب دیدم که سری را روی دامان دارم