♦ جزء سیزدهم ♦
♦ یوسف، آیه۱۰۴
و تو (هرگز) از آنها پاداشى نمىطلبى؛ آن نيست مگر تذكّرى براى جهانيان!
بی مزد بودن دعوت توحیدی پیامبر
با پايان گرفتن داستان يوسف با آن همه درسهاى عبرت و آموزنده با اين حال مردم با ديدن اين همه نشانههاى وحى و شنيدن اين اندرزهاى الهى مىبايست ايمان بياورند و از راه خطا بازگردند، ولى اى پيامبر" هر چند تو اصرار داشته باشى بر اينكه آنها ايمان بياورند، اكثرشان ايمان نمىآورند
سپس اضافه مىكند: اينها در واقع هيچگونه عذر و بهانهاى براى عدم پذيرش دعوت تو ندارند زيرا علاوه بر اينكه نشانههاى حق در آن روشن است،" تو هرگز از آنها اجر و پاداشى در برابر آن نخواستهاى" كه آن را بهانه مخالفت نمايند (وَ ما تَسْئَلُهُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ).
" اين دعوتى است عمومى و همگانى و تذكرى است براى جهانيان" و سفره گستردهاى است براى عام و خاص و تمام انسانها! (إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ).
پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله نيز همانند ساير پيامبران، هرگز از مردم در قبال هدايت آنان پاداشى درخواست نكرد. زيرا توقع داشتن از مردم، پذيرش دعوت را سنگين مىكند.
منبع: تفسير نمونه، ج۱۰، ص: ۸۹- تفسير نور، ج۴، ص: ۲۹۶
تفسیر قرآن کریم، حجت الاسلام و المسلمین قرائتی (یوسف، آیه۱۰۴)
مدت زمان: ۴ دقیقه
♦ یوسف، آیه۱۰۶
و بيشتر آنها كه مدعى ايمان به خدا هستند، مشركند!
نشانه های توحید در طبیعت
درادامه آیاتی که لت عدم ایمان آوردن عده ای را بیان می دارد، در آيه شریفه اضافه مىكند كه آنها هم كه ايمان مىآورند، ايمان اكثرشان خالص نيست، بلكه آميخته با شرك است" (وَ ما يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَ هُمْ مُشْرِكُونَ).
ممكن است خودشان چنين تصور كنند كه مؤمنان خالصى هستند، ولى رگههاى شرك در افكار و گفتار و كردارشان غالبا وجود دارد.
ايمان تنها اين نيست كه انسان اعتقاد به وجود خدا داشته باشد بلكه يك موحد خالص كسى است كه غير از خدا، معبودى به هيچ صورت در دل و جان او نباشد، گفتارش براى خدا، اعمالش براى خدا، و هر كارش براى او انجام پذيرد، قانونى جز قانون خدا را به رسميت نشناسد، و طوق بندگى غير او را بر گردن ننهد و فرمانهاى الهى را خواه مطابق تمايلاتش باشد يا نه، از جان و دل بپذيرد، و بر سر دو راهيهاى" خدا" و" هوى"، همواره خدا را مقدم بشمرد، اين است ايمان خالص، از هر گونه شرك: شرك در عقيده، شرك در سخن و شرك در عمل.
منبع: تفسير نمونه، ج۱۰، ص: ۹۱
تفسیر قرآن کریم، حجت الاسلام و المسلمین قرائتی (یوسف، آیه۱۰۶)
مدت زمان: ۱۰ دقیقه
♦ یوسف، آیه۱۰۷
آيا ايمن از آنند كه عذاب فراگيرى از سوى خدا به سراغ آنان بيايد، يا ساعت رستاخيز ناگهان فرارسد، در حالى كه متوجّه نيستند؟!
قریب الوقوع بودن عذاب الهی
آيه مورد بحث به آنها كه ايمان نياوردهاند و از كنار آيات روشن الهى بىخبر مىگذرند و در اعمال خود مشركند، هشدار مىدهد كه" آيا اينها خود را از اين موضوع ايمن مىدانند كه عذاب الهى ناگهان و بدون مقدمه، بر آنها نازل شود عذابى فراگير، كه همه آنها را در برگيرد"
و يا اينكه قيامت ناگهانى فرا رسد، و دادگاه بزرگ الهى تشكيل گردد و به حساب آنها برسند، در حالى كه آنها بىخبر و غافلند"
منبع: تفسير نمونه، ج۱۰، ص: ۹۳
تفسیر قرآن کریم، حجت الاسلام و المسلمین قرائتی(یوسف، آیه۱۰۷)
مدت زمان: ۲ دقیقه
♦ یوسف، آیه۱۰۸
بگو: «اين راه من است من و پيروانم، و با بصيرت كامل، همه مردم را به سوى خدا دعوت مىكنيم! منزّه است خدا! و من از مشركان نيستم!»
دعوت به توحید
پيامبر اسلام ص ماموريت پيدا مىكند كه آئين و روش و خط خود را مشخص كند، مىفرمايد:" بگو راه و طريقه من اين است كه همگان را به سوى اللَّه (خداوند واحد يكتا) دعوت كنم"
سپس اضافه مىكند:" من اين راه را بىاطلاع يا از روى تقليد نمىپيمايم، بلكه از روى آگاهى و بصيرت، خود و پيروانم همه مردم جهان را به سوى اين طريقه مىخوانيم"
اين جمله نشان مىدهد كه هر مسلمانى كه پيرو پيامبر ص است به نوبه خود دعوت كننده به سوى حق است و بايد با سخن و عملش ديگران را به راه اللَّه دعوت كند.
و نيز نشان مىدهد كه" رهبر" بايد داراى بصيرت و بينايى و آگاهى كافى باشد، و گر نه دعوتش به سوى حق نخواهد بود.
سپس براى تاكيد، مىگويد:" خداوند يعنى همان كسى كه من به سوى او دعوت مىكنم پاك و منزه است از هر گونه عيب و نقص و شبيه و شريك"
باز هم براى تاكيد بيشتر مىگويد" من از مشركان نيستم" و هيچگونه شريك و شبيهى براى او قائل نخواهم بود
رهبر راستين است كه با صراحت برنامهها و اهداف خود را اعلام كند، و هم خود و هم پيروانش از برنامه واحد و مشخص و روشنى پيروى كنند، نه اينكه هالهاى از ابهام، هدف و روش آنها را فرا گرفته باشد و يا هر كدام به راهى بروند:
اصولا يكى از راههاى شناخت رهبران راستين از دروغين همين است كه اينها با صراحت سخن مىگويند و راهشان روشن است، و آنها براى اينكه بتوانند سرپوشى به روى كارهاى خود بگذارند، هميشه به سراغ سخنان مبهم و چند پهلو مىروند.
منبع: تفسير نمونه، ج۱۰، ص: ۹۶
تفسیر قرآن کریم، حجت الاسلام و المسلمین قرائتی (یوسف، آیه۱۰۸)
مدت زمان: ۳ دقیقه
♦ یوسف، آیه۱۱۱
در سرگذشت آنها درس عبرتى براى صاحبان انديشه بود! اينها داستان دروغين نبود؛ بلكه (وحى آسمانى است، و) هماهنگ است با آنچه پيش روى او (از كتب آسمانى پيشين) قرار دارد؛ و شرح هر چيزى (كه پايه سعادت انسان است)؛ و هدايت و رحمتى است براى گروهى كه ايمان مىآورند!
داستان یوسف عبرتی برای خردمندان
آخرين آيه اين سوره محتواى بسيار جامعى دارد، كه تمام بحثهايى كه در اين سوره گذشت بطور فشرده در آن جمع است و آن اينكه در سرگذشت يوسف و برادرانش و انبياء و رسولان گذشته و اقوام مؤمن و بىايمان، درسهاى بزرگ عبرت براى همه انديشمندان است" (لَقَدْ كانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْبابِ) آئينهاى است كه مىتوانند در آن، عوامل پيروزى و شكست، كاميابى و ناكامى، خوشبختى و بدبختى، سربلندى و ذلت و خلاصه آنچه در زندگى انسان ارزش دارد، و آنچه بىارزش است، در آن ببيند، آئينهاى كه عصاره تمام تجربيات اقوام پيشين و رهبران بزرگ در آن بچشم مىخورد، و آئينهاى كه مشاهده آن عمر كوتاه مدت هر انسان را به اندازه عمر تمام بشريت طولانى مىكند!.
ولى تنها الوا الالباب و صاحبان مغز و انديشه هستند كه توانايى مشاهده اين نقوش عبرت را بر صفحه اين آئينه عجيب دارند.
و بدنبال آن اضافه مىكند:" آنچه گفته شد يك افسانه ساختگى و داستان خيالى و دروغين نبود"
اين آيات كه بر تو نازل شده و پرده از روى تاريخ صحيح گذشتگان برداشته ساخته مغز و انديشه تو نيست،" بلكه يك وحى بزرگ آسمانى است، كه كتب اصيل انبياى پيشين را نيز تصديق و گواهى مىكند"
به علاوه" هر آنچه انسان به آن نياز دارد، و در سعادت و تكامل او دخيل است، در اين آيات آمده است"
و به همين دليل" مايه هدايت جستجوگران و مايه رحمت براى همه كسانى است كه ايمان مىآورند"
آيه فوق گويا مىخواهد به اين نكته مهم اشاره كند كه داستانهاى ساختگى زيبا و دلانگيز بسيار است و هميشه در ميان همه اقوام، افسانههاى خيالى جالب فراوان بوده است، مبادا كسى تصور كند سرگذشت يوسف و يا سرگذشت پيامبران ديگر كه در قرآن آمده از اين قبيل است.
مهم اين است كه اين سرگذشتهاى عبرتانگيز و تكان دهنده همه عين واقعيت است و كمترين انحراف از واقعيت و عينيت خارجى در آن وجود ندارد، و به همين دليل تاثير آن فوق العاده زياد است.
منبع: تفسير نمونه، ج۱۰، ص: ۱۰۱
تفسیر قرآن کریم، حجت الاسلام و المسلمین قرائتی (یوسف، آیه۱۱۱)
مدت زمان: ۶ دقیقه
♦ رعد، آیه۱۱
براى انسان، مأمورانى است كه پى در پى، از پيش رو، و از پشت سرش او را از فرمان خدا [حوادث غير حتمى] حفظ مىكنند؛ (امّا) خداوند سرنوشت هيچ قوم (و ملّتى) را تغيير نمىدهد مگر آنكه آنان آنچه را در خودشان است تغيير دهند! و هنگامى كه خدا اراده سويى به قومى (بخاطر اعمالشان) كند، هيچ چيز مانع آن نخواهد شد؛ و جز خدا، سرپرستى نخواهند داشت!
سنت الهی در تغییرنعمت
در آيات گذشته خوانديم كه خدا بحكم عالم الغيب و الشهادة بودن، از پنهان و آشكار مردم با خبر و همه جا حاضر و ناظر است.
در آيه مورد بحث اضافه مىكند كه خداوند علاوه بر اين حافظ و نگاهبان بندگان خود نيز مىباشد:" براى انسان مامورانى است كه پى در پى از پيش رو، و پشت سر او قرار مىگيرند و او را از حوادث حفظ مىكنند"
اما براى اينكه كسى اشتباه نكند كه اين حفظ و نگاهبانى بىقيد و شرط است و انسان مىتواند خود را به پرتگاهها بيفكند و دست به هر ندانم كارى بزند و يا مرتكب هر گونه گناهى كه مستوجب مجازات و عذاب است بشود و باز انتظار داشته باشد كه خدا و ماموران او حافظ وى باشند اضافه مىكند كه:" خداوند سرنوشت هيچ قوم و ملتى را تغيير نمىدهد مگر اينكه آنها تغييراتى در خود ايجاد كنند"!
و باز براى اينكه اين اشتباه پيش نيايد كه با وجود ماموران الهى كه عهده دار حفظ انسان هستند، مساله مجازات و بلاهاى الهى چه معنى دارد، در پايان آيه اضافه مىكند كه" هر گاه خداوند به قوم و جمعيتى اراده سوء و بدى كند هيچ راه دفاع و بازگشت ندارد"
" و هيچكس غير خدا نمىتواند والى و ناصر و ياور آنها باشد"
به همين دليل هنگامى كه فرمان خدا به عذاب و مجازات يا نابودى قوم و ملتى صادر شود، حافظان و نگهبانان دور مىشوند و انسان را تسليم حوادث مىكنند.
منبع: گناهانى كه نعمتها را تغيير مىدهند عبارتند از: ظلم به مردم، ناسپاسى خداوند و رها كردن كارهاى خيرى كه انسان به آن عادت كرده است.
منبع: تفسير نمونه، ج۱۰، ص: ۱۴۲- تفسير نور، ج۴، ص: ۳۲۵
تفسیر قرآن کریم، حجت الاسلام و المسلمین قرائتی (عد، آیه۱۱)
مدت زمان: ۱۰ دقیقه
♦ رعد، آیه۲۵
آنها كه عهد الهى را پس از محكم كردن مىشكنند، و پيوندهايى را كه خدا دستور به برقرارى آن داده قطع مىكنند، و در روى زمين فساد مىنمايند، لعنت براى آنهاست؛ و بدى (و مجازات) سراى آخرت!
وجوب وفای به عهد
از آنجا كه نيك و بد همواره با مقايسه يكديگر به خوبى روشن مىگردد پس از ذكر صفات" اولوا الالباب" و حقطلبان كه در آيات گذشته مشروحا آمده است، در آیه شریفه، بخشى از صفات اصلى مفسدان و آنها كه عقل و انديشه واقعى خود را از دست دادهاند بيان مىدارد، و مىگويد:
" و آنها كه عهد الهى را بعد از محكم كردن مىشكنند، و پيوندهايى را كه خدا فرمان به برقرارى آن داده، قطع مىكنند، و در روى زمين افساد مىنمايند، لعنت و مجازات سراى ديگر از آنهاست"
و در حقيقت تمام مفاسد عقيدتى و علمى آنها در سه جمله فوق، خلاصه شده است:
۱- شكستن پيمانهاى الهى كه شامل پيمانهاى فطرى، و پيمانهاى عقلى، و پيمانهاى تشريعى مىشوند.
۲- قطع رابطهها: رابطه با خدا، رابطه با رهبران الهى، رابطه با خلق، و رابطه با خويشتن ۳- آخرين قسمت كه ثمره دو قسمت قبل است، فساد در روى زمين است.
كسى كه پيمانهاى خدا را بشكند، و پيوندها را از هر سو ببرد، آيا كارى جز فساد انجام خواهد داد؟! اين تلاشها و كوششها از ناحيه اين گروه به خاطر رسيدن به مقاصد مادى، و يا حتى خيالى، صورت مىگيرد، و به جاى اينكه آنها را به هدف ارزندهاى نزديك كند، دور مىسازد، چرا كه لعنت به معنى دورى از رحمت خدا است.
جالب اينكه در اين آيه و آيه گذشته، دار (خانه و سرا) به صورت مطلق آمده است، اشاره به اينكه سراى واقعى در حقيقت، سراى آخرت است چرا كه هر سراى ديگر" البته خلل مىگيرد"!
منبع: تفسير نمونه، ج۱۰، ص: ۱۹۹
تفسیر قرآن کریم، حجت الاسلام و المسلمین قرائتی (رعد، آیه۲۵)
مدت زمان: ۷ دقیقه
♦ رعد، آیه۲۸
آنها كسانى هستند كه ايمان آوردهاند، و دلهايشان به ياد خدا مطمئن (و آرام) است؛ آگاه باشيد، تنها با ياد خدا دلها آرامش مىيابد!
آرامش دل با یاد خدا
در ادامه آيه گذشته، در آیه مورد بحث تفسير بسيار جالبى از" من اناب" (آنها كه به سوى خدا بازگشتهاند) بيان مىكند:" اينان كسانى هستند كه ايمان آوردهاند و دلهايشان به ذكر خدا مطمئن و آرام است" (الَّذِينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ).
و بعد به عنوان يك قاعده كلى و اصل جاويدان و فراگير مىفرمود" آگاه باشيد با ياد خدا دلها آرامش مىگيرد" (أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ).
ياد خدا تنها به ذكر زبانى نيست، اگر چه يكى از مصاديق روشن ياد خداست، زيرا آنچه مهم است ياد خدا بودن در تمام حالات خصوصاً در وقت گناه است.
ياد خداوند بركات بسيار دارد، از جمله:
الف: ياد نعمتهاى او، عامل شكر اوست.
ب: ياد قدرت او، سبب توكّل بر اوست.
ج: ياد الطاف او، مايه محبّت اوست.
د: ياد قهر و خشم او، عامل خوف از اوست.
ه: ياد عظمت و بزرگى او، سبب خشيت در مقابل اوست.
و: ياد علم او به پنهان و آشكار، مايه حيا و پاكدامنى ماست.
ز: ياد عفو و كرم او، مايه اميد و توبه است.
ح: ياد عدل او، عامل تقوا و پرهيزكارى است.
انسان، بىنهايت طلب است و كمال مطلق مىخواهد، ولى چون هر چيزى غير از خداوند محدود است و وجود عارضى دارد، دل را آرام نمىگرداند. در مقابل كسانىكه با ياد خدا آرامش مىيابند، عدهاى هم به متاع قليل دنيا راضى مىشوند. «رَضُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا وَ اطْمَأَنُّوا بِها»
نماز، ذكر الهى ومايه آرامش است. «وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي»، «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ»
ممكن است معناى «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» اين باشد كه به واسطه ذكر و يادى كه خدا از شما مىكند، دلهايتان آرام مىگيرد، يعنى اگر بدانيم خداوند ما را ياد مىكند و ما در محضر او هستيم، دلهايمان آرامش مىيابد. چنانكه حضرت نوح عليه السلام به واسطه كلام الهى «اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنا»آرام گرفت و امام حسين عليه السلام به هنگام شهادت على اصغرش با عبارت «هين على انه بعين الله»
اين آرامش را ابراز فرمود و يا در دعاى عرفه آمده است:
«يا ذاكر الذاكرين»
منبع: تفسير نمونه، ج۱۰، ص: ۲۰۹- تفسير نور، ج۴، ص: ۳۵۶
تفسیر قرآن کریم، حجت الاسلام و المسلمین قرائتی (رعد، آیه۲۸)
مدت زمان: ۲۱ دقیقه
♦ رعد، آیه۴۳
آنها كه كافر شدند مىگويند: «تو پيامبر نيستى!» بگو: «كافى است كه خداوند، و كسى كه علم كتاب (و آگاهى بر قرآن) نزد اوست، ميان من و شما گواه باشند!»
علم الکتاب
در آخرين آيه سوره مبارکه رعد (همانگونه كه اين سوره در آغاز از نام قرآن و كتاب اللَّه شروع شده) با تاكيد بيشترى روى معجزه بودن قرآن، سوره رعد را پايان مىدهد، و مىگويد:" اين كافران مىگويند تو پيامبر نيستى"
هر روز بهانهاى مىتراشند، هر زمان تقاضاى معجزهاى دارند و آخر كار هم باز مىگويند تو پيامبر نيستى! در پاسخ آنها بگو" همين كافى است كه دو كس ميان من و شما گواه باشد يكى اللَّه و ديگرى كسانى كه علم كتاب و آگاهى از قرآن نزد آنها است"!
هم خدا مىداند كه من فرستاده اويم، و هم آنها كه از اين كتاب آسمانى من يعنى قرآن آگاهى كافى دارند، آنها نيز به خوبى مىدانند كه اين كتاب ساخته و پرداخته مغز بشر نيست، و جز از سوى خداى بزرگ امكان ندارد نازل شده باشد، و اين تاكيدى است مجدد بر اعجاز قرآن از جنبههاى مختلف كه ما شرح آن را در جاهاى ديگر مخصوصا در كتاب" قرآن و آخرين پيامبر" دادهايم.
بنا بر آنچه در بالا گفتيم منظور از مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ، آگاهان از محتواى قرآن مجيد است.
ولى بعضى از مفسران احتمال دادهاند كه اشاره به دانشمندان اهل كتاب باشد، همانها كه نشانههاى پيامبر اسلام ص را در كتب آسمانى خويش خوانده بودند، و از روى علاقه و آگاهى به او ايمان آوردند.
ولى تفسير اول صحيحتر به نظر مىرسد.
در بسيارى از روايات آمده است كه منظور از مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ على بن ابى طالب ع و ائمه هدى است، كه در تفسير نور الثقلين و برهان اين روايات جمع آورى شده.
اين روايات دليل بر انحصار نيست و همانگونه كه بارها گفتهايم اشاره به مصداق يا مصداقهاى تام و كامل است و در هر حال تفسير اول را كه ما انتخاب كرديم تاييد مىكند.
منبع: تفسير نمونه، ج۱۰، ص: ۲۵۴- تفسير نور، ج۴، ص: ۳۷۷
تفسیر قرآن کریم، حجت الاسلام و المسلمین قرائتی (رعد، آیه۴۳)
مدت زمان: ۴ دقیقه
♦ ابراهیم، آیه۷
و (همچنين به خاطر بياوريد) هنگامى را كه پروردگارتان اعلام داشت: «اگر شكرگزارى كنيد، (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود؛ و اگر ناسپاسى كنيد، مجازاتم شديد است!»
ازدیاد و از بین رفتن نعمت
اين آيه ممكن است دنباله كلام موسى به بنى اسرائيل باشد كه آنها را در برابر آن نجات و پيروزى و نعمتهاى فراوان دعوت به شكرگزارى كرد، و وعده فزونى نعمت به آنها داد، و در صورت كفران تهديد به عذاب نمود، و نيز ممكن است يك جمله مستقل و خطاب به مسلمانان بوده باشد، ولى به هر حال از نظر نتيجه چندان تفاوت ندارد، زيرا اگر خطاب به بنى اسرائيل هم باشد به عنوان درسى سازنده براى ما در قرآن مجيد آمده است.
جالب اينكه در مورد شكر با صراحت مىگويد لازيدنكم (مسلما نعمتم را بر شما افزون خواهم كرد) اما در مورد كفران نعمت نمىگويد شما را مجازات مىكنم بلكه تنها مىگويد" عذاب من شديد است" و اين تفاوت تعبير دليل بر نهايت لطف پروردگار است.
اين آيه، مهمترين و صريحترين آيه قرآن در مورد شكر نعمت و يا كفران آن است، كه بعد از آيهى مربوط به نعمت آزادى و تشكيل حكومت الهى، به رهبرى حضرت موسى مطرح شده است و اين، رمز آن است كه حكومت الهى و رهبر آسمانى مهمترين نعمتهاست، و اگر شكرگزارى نشود خداوند مردم ناسپاس را به عذاب شديدى گرفتار مىكند.
شكر نعمت مراحلى دارد:
الف: شكر قلبى كه انسان همهى نعمتها را از خداوند بداند.
ب: شكر زبانى، نظير گفتن «الْحَمْدُ لِلَّهِ».
ج: شكر عملى كه با انجام عبادات و صرف كردن عمر و اموال در مسير رضاى خدا و خدمت به مردم به دست مىآيد.
امام صادق عليه السلام فرمود: شكر نعمت، دورى از گناه است و نيز فرمود: شكر آن است كه انسان نعمت را از خدا بداند (نه از زيركى و علم و عقل و تلاش خود يا ديگران) و به آنچه خدا به او داده راضى باشد و نعمتهاى الهى را وسيلهى گناه قرار ندهد، شكر واقعى آن است كه انسان نعمت خدا را در مسير خدا قرار دهد.
شكر در برابر نعمتهاى الهى بسيار ناچيز و غيرقابل ذكر است.
در حديث مىخوانيم كه خداوند به موسى وحى كرد: حقّ شكر مرا بجا آور. موسى گفت: اين كار امكان ندارد، زيرا هر كلمهى شكر نيز شكر ديگرى لازم دارد. وحى آمد: همين اقرار تو و اين كه مىدانى هر چه هست از من است، بهترين شكر من است.
به گفتهى روايات، كسى كه از مردم تشكر نكند از خدا نيز تشكر نكرده است.
«من لم يشكر المنعم من المخلوقين لم يشكر الله»
اگر نعمت خدا را در مسير غير حقّ مصرف كنيم، كفران نعمت و زمينه كفر است. «لَئِنْ كَفَرْتُمْ»، «بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ كُفْراً» كسانىكه نعمت خدا را به كفر تبديل كردند.
منبع: تفسير نمونه، ج۱۰، ص: ۲۷۵- تفسير نور، ج۴، ص: ۳۸۹
تفسیر قرآن کریم، حجت الاسلام و المسلمین قرائتی (ابراهیم، آیه۷)
مدت زمان: ۱۱ دقیقه
♦ ابراهیم، آیه۱۸
اعمال كسانى كه به پروردگارشان كافر شدند، همچون خاكسترى است در برابر تندباد در يك روز طوفانى! آنها توانايى ندارند كمترين چيزى از آنچه را انجام دادهاند، به دست آورند؛ و اين همان گمراهى دور و دراز است!
تباه شدن اعمال
در آيات قبل، سخن از خسران و محروميّت ستمگران لجوج بود، «وَ خابَ كُلُّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ» اين آيه توضيح همان خسارت است.
خداوند بدىهاى مؤمنان را در شرايطى به نيكىها وحسنات تبديل مىكند، «يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ»ولى اعمال بد كفّار، حسناتشان را نابود مىكند، «كَرَمادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّيحُ» و در آيات ديگر آمده است: «حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ» يعنى اعمالشان محو مىشود.
در اين آيه مثل بسيار رسايى براى اعمال افراد بىايمان بيان شده كه بحث آيات گذشته را در زمينه عاقبت كار كفار تكميل مىكند.
مىفرمايد:" اعمال كسانى كه به پروردگارشان كافر شدند همچون خاكسترى است در مقابل تند باد در يك روز طوفانى"! (مَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ أَعْمالُهُمْ كَرَمادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّيحُ فِي يَوْمٍ عاصِفٍ).
همانگونه كه خاكستر در برابر تند باد، آنهم در يك روز طوفانى آن چنان پراكنده مىشود كه هيچ كس قادر بر جمع آن نيست، همين گونه منكران حق توانايى ندارند كه چيزى از اعمالى را كه انجام دادهاند بدست آورند، و همگى بر باد مىرود و دستهايشان خالى ميماند (لا يَقْدِرُونَ مِمَّا كَسَبُوا عَلى شَيْءٍ).
" و اين گمراهى دور و درازى است" (ذلِكَ هُوَ الضَّلالُ الْبَعِيدُ).
منبع: تفسير نمونه، ج۱۰، ص: ۳۰۸-تفسير نور، ج۴، ص: ۴۰۲
تفسیر قرآن کریم، حجت الاسلام و المسلمین قرائتی (ابراهیم، آیه۱۸)
مدت زمان: ۹ دقیقه