♦ جزء چهاردهم ♦
♦ حجر، آیه۹
ما قرآن را نازل كرديم؛ و ما بطور قطع نگهدار آنيم!
حفظ
به دنبال بهانهجوئيهاى كفار و حتى استهزاى آنها نسبت به پيامبر ص و قرآن كه در آيات گذشته آمده بود، در آيه مورد بحث يك واقعيت بزرگ و پر اهميت را به عنوان دلدارى به پيامبر از يك سو و اطمينان خاطر همه مؤمنان راستين از سوى ديگر بيان مىكند و آن اينكه:
" ما اين قرآن را كه مايه تذكر است نازل كرديم، و ما به طور قطع آن را حفظ خواهيم كرد" (إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ).
چنان نيست كه اين قرآن بدون پشتوانه باشد، و آنها بتوانند آفتاب وجودش را با گل بپوشانند و يا نور و شعاعش را با پف كردن خاموش كنند كه اين چراغى است كه ايزد آن را برافروخته است، و اين آفتابى است كه غروب و افول نخواهد داشت.
اين گروه اندك و ناتوان كه سهل است، اگر همه جباران و زورمندان و سياستمداران ستمگر و انديشمندان منحرف و رزمآوران جهان دست به دست هم بدهند كه نورش را خاموش كنند، توانايى نخواهند داشت، چرا كه خداوند حفظ و پاسدارى از آن را به عهده گرفته است.
حق اين است كه، خداوند طبق ظاهر آيه فوق وعده داده كه آن را از هر نظر حفظ و پاسدارى كند: محافظت از هر گونه تحريف و محافظت از فنا و نابودى و محافظت از سفسطههاى دشمنان وسوسهگر.
منبع: تفسير نمونه، ج۱۱، ص: ۱۷-تفسير نور، ج۴، ص: ۴۴۳
تفسیر قرآن کریم، حجت الاسلام و المسلمین قرائتی(حجر، آیه۹)
مدت زمان: ۱۱ دقیقه
♦ حجر، آیه۸۸
(بنا بر اين،) هرگز چشم خود را به نعمتهاى (مادّى)، كه به گروههايى از آنها [كفّار] داديم، ميفكن! و بخاطر آنچه آنها دارند، غمگين مباش! و بال (عطوفت) خود را براى مؤمنين فرود آر!
تواضع
و به دنبال بيان موهبت بزرگ به پیامبر (ص)، چهار دستور مهم به پيامبر ص مىدهد، نخست مىگويد،" هرگز چشم خود را به نعمتهاى مادى كه به گروههايى از كفار دادهايم ميفكن" (لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ)
اين نعمتهاى مادى نه پايدارند، نه خالى از درد سر، حتى در بهترين حالاتش نگاهدارى آن سخت مشكل است، بنا بر اين چيزى نيست كه چشم تو را به سوى خود جلب كند و در برابر آن موهبت بزرگ معنوى (قرآن) كه خدا به تو داده است، قابل اهميت باشد، سپس اضافه مىكند" هرگز به خاطر اين مال و ثروت و نعمتهاى مادى كه در دست آنهاست، غمگين مباش" (وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ).
در حقيقت دستور اول راجع به چشم ندوختن به نعمتهاى مادى است، و دستور دوم درباره غم نخوردن در برابر محروميت از آنست.
دستور سومى كه به پيامبر مىدهد در زمينه تواضع و فروتنى و نرمش در برابر مؤمنان است مىفرمايد:" بالهاى خود را براى مؤمنان بگستر و پائين بياور" (وَ اخْفِضْ جَناحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ).
اين تعبير كنايه زيبايى از تواضع و محبت و ملاطفت است همانگونه كه پرندگان به هنگامى كه مىخواهند نسبت به جوجههاى خود اظهار محبت كنند آنها را زير بال و پر خود مىگيرند، و هيجانانگيزترين صحنه عاطفى را مجسم مىسازند، آنها را در مقابل حوادث و دشمنان حفظ مىكنند و از پراكندگى نگه مىدارند! در حقيقت اين تعبير كنايى فشرده كوتاه مطالب فراوانى را در خود نهفته دارد!.
منبع: تفسير نمونه، ج۱۱، ص: ۱۳۱-۱۳۲
تفسیر قرآن کریم، حجت الاسلام و المسلمین قرائتی(حجر، آیه ۸۸)
مدت زمان: ۱۰ دقیقه
♦ حجر، آیه۹۸
(براى دفع ناراحتى آنان) پروردگارت را تسبيح و حمد گو! و از سجده كنندگان باش!
تسبیح
در ادامه خطاب به پیامبر(ص) خداوند می فرماید که ولى ناراحت مباش براى زدودن آثار سخنان زشت و ناهنجارشان" به تسبيح پروردگارت بپرداز و در برابر ذات پاكش سجده كن" (فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ كُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ)! چرا كه اين تسبيح خداوند اولا اثرات بد گفتار آنها را از دلهاى مشتاقان اللَّه مىزدايد، و از آن گذشته به تو نيرو و توان مىبخشد، نور و صفا مىدهد، روشنايى و جلا مىآفريند، پيوندت را با خدا محكم مىكند، ارادهات را نيرومند مىسازد، و به تو قدرت تحمل بيشتر و جهاد پىگيرتر و قدم را سختر مىبخشد.
لذا در روايات از ابن عباس مىخوانيم: هنگامى كه پيامبر (ص) غمگين مىشد به نماز برمىخاست و" آثار اين حزن و اندوه را در نماز از دل مىشست.
پ تفسير نمونه، ج۱۱، ص: ۱۴۲
تفسیر قرآن کریم، حجت الاسلام و المسلمین قرائتی(حجر، آیات ۹۷ الی ۹۹)
مدت زمان: ۹ دقیقه
♦ حجر، ایه۹۹
و پروردگارت را عبادت كن تا يقين [مرگ] تو فرا رسد!
عبادت
خداوند در آخرین آیه شریفه سوره حجر، بیان می دارد که دست از عبادت پروردگارت در تمام عمر بر مدار" و همواره او را بندگى كن تا يقين فرا رسد" (وَ اعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ).
معروف و مشهور در ميان مفسران اين است كه منظور از" يقين" در اينجا همان مرگ است و به اين جهت مرگ، يقين ناميده شده كه يك امر مسلم است، و انسان در هر چيز شك كند در مرگ نمىتواند ترديد به خود راه دهد.
و يا اينكه به هنگام مرگ پردهها كنار مىرود و حقايق در برابر چشم انسان آشكار مىشود، و حالت يقين براى او پيدا مىگردد.
مىدانيم انسان موجودى است كه بالاترين استعداد تكامل را دارد، از نقطه عدم آغاز به حركت كرده، و به سوى بىنهايت هم چنان پيش مىرود و هرگز چرخ تكامل او (هر گاه در مسير باشد) متوقف نخواهد شد.
از طرفى مىدانيم عبادت مكتب عالى تربيت است، انديشه انسان را بيدار و فكر او را متوجه بىنهايت مىسازد، گرد و غبار گناه و غفلت را از دل و جان مىشويد، صفات عالى انسانى را در وجود او پرورش ميدهد، روح ايمان را تقويت و آگاهى و مسئوليت به انسان مىبخشد.
و به همين دليل ممكن نيست انسان لحظهاى در زندگى از اين مكتب بزرگ تربيتى بىنياز گردد، و آنها كه فكر مىكنند، انسان ممكن است به جايى برسد كه نيازى به عبادت نداشته باشد يا تكامل انسان را محدود پنداشتهاند، و يا مفهوم عبادت را درك نكردهاند.
علامه طباطبائى در تفسير" الميزان" در اين زمينه بيانى دارد كه فشرده و خلاصه آن را ذيلا مىآوريم:" همه موجودات اين جهان به سوى تكامل مىروند، و نوع انسان تكاملش در دل اجتماع صورت مىگيرد، به همين دليل ذاتا اجتماعى آفريده شده است.
از طرفى اجتماع در صورتى مىتواند پرورش و تكامل انسان را تضمين كند كه داراى احكام و قوانين منظمى باشد، و افراد مجتمع در پرتو احترام به آن قوانين، امور خود را سامان دهند و از تصادمها پيشگيرى كنند و حدود مسئوليتها را مشخص نمايند.
و به تعبير ديگر اگر جامعه انسانى صالح گردد، افراد مىتوانند به هدف نهايى خويش در آن برسند و اگر فاسد شود افراد از اين تكامل باز ميمانند.
اين احكام و قوانين، اعم از قوانين اجتماعى و يا عبادى، در صورتى مؤثر خواهد بود كه از طريق نبوت و وحى آسمانى گرفته شود.
اين را نيز مىدانيم كه احكام عبادى بخشى از اين تكامل فردى و اجتماعى را تشكيل مىدهد:
و از اينجا روشن مىشود، تا جامعه انسانى بر پا است و زندگى او در اين جهان ادامه دارد تكاليف الهى هم ادامه خواهد داشت، و بر چيده شدن بساط تكليف از انسان مفهومش فراموش كردن احكام و قوانين و نتيجهاش فساد مجتمع انسانى است!.
اين نكته نيز قابل توجه است كه اعمال نيك و عبادات سرچشمه حصول ملكات فاضله نفسانى است، و هنگامى كه اين اعمال به حد كافى انجام گرفت و آن ملكات فاضله در نفس انسان قوت يافت، آن ملكات نيز به نوبه خود سرچشمه اعمال نيك بيشتر و اطاعت و بندگى خدا خواهد شد.
و از اينجا روشن مىشود آنها كه گمان كردهاند هدف از تكليف، تكميل انسان است بنا بر اين هنگامى كه انسان به كمال خود رسيد، بقاء تكليف معنى ندارد مغالطهاى بيش نيست چرا كه اگر انسان دست از انجام تكاليف بردارد فورا جامعه رو به فساد خواهد گذاشت، و در چنان جامعهاى چگونه يك فرد كامل مىتواند زندگى كند و اگر با داشتن ملكات فاضله دست از عبادت و بندگى خدا بردارد مفهومش تخلف اين ملكات از آثار قطعى آنها است (دقت كنيد)
منبع: تفسير الميزان ج ۱۲، ص ۲۱۰- تفسير نمونه، ج۱۱، ص: ۱۴۶
تفسیر قرآن کریم، حجت الاسلام و المسلمین قرائتی(حجر، آیات ۹۷ الی ۹۹)
مدت زمان: ۹ دقیقه
♦ نحل، آیه۱۴
او كسى است كه دريا را مسخّر (شما) ساخت تا از آن، گوشت تازه بخوريد؛ و زيورى براى پوشيدن (مانند مرواريد) از آن استخراج كنيد؛ و كشتيها را مىبينى كه سينه دريا را مىشكافند تا شما (به تجارت پردازيد و) از فضل خدا بهره گيريد؛ شايد شكر نعمتهاى او را بجا آوريد!
نعمت دریا
آیه شریفه به سراغ بخش مهمی از نعمتهاى بىپايان خداوند در مورد انسانها یعنی درياها كه منبع بسيار مهم حيات و زندگى است آغاز مىكند می رود و مىگويد:
" و او كسى است كه درياها را براى شما تسخير كرد و به خدمت شما گمارد"
مىدانيم قسمت عمده روى زمين را درياها تشكيل مىدهند، و نيز مىدانيم نخستين جوانه حيات در درياها آشكار شده، و هم اكنون نيز دريا منبع مهمى براى ادامه حيات انسان و همه موجودات روى زمين است، و قرار دادن آن در خدمت بشر يكى از نعمتهاى بزرگ خدا است:
سپس به سه قسمت از منافع درياها اشاره كرده مىفرمايد:
" تا از آن گوشت تازه بخوريد"
گوشتى كه زحمت پرورش آن را نكشيدهايد تنها دست قدرت خدا آن را در دل اقيانوسها پرورش داده و رايگان در اختيارتان گذارده است.
ديگر از منافع آن مواد زينتى است كه از درياها استخراج مىشود لذا اضافه مىكند:" تا از آن زينتى براى پوشيدن استخراج كنيد"
انسان مانند چهارپايان نيست كه ذوق نداشته باشد، بلكه يكى از ابعاد معروف چهارگانه روح انسان را حس زيبايى تشكيل مىدهد كه سرچشمه پيدايش شعر و هنر اصيل و مانند آنها است.
بالآخره سومين نعمت دريا را حركت كشتىها به عنوان يك وسيله مهم براى انتقال انسان و نيازمنديهاى او، ذكر مىكند، و مىفرمايد:" كشتىها را مىبينى كه آبها را بر صفحه اقيانوسها مىشكافند"
صحنهاى كه در برابر سرنشينان كشتى به هنگام حركت بر صفحه اقيانوسها ظاهر مىشود چقدر ديدنى است" خدا اين نعمت را به شما داد تا از آن بهره گيريد و از فضل او در مسير تجارت خود از كشتىها استفاده كنيد"
با توجه به اينهمه نعمت، حس شكرگزارى را در شما زنده كند" شايد شكر نعمتهاى او را بجا آوريد"
توجه به اين نكته كه راههاى دريايى از جادههاى خشكى بسيار وسيعتر، كمخرجتر و آمادهتر است، و نيز توجه به اينكه كشتيهاى غولپيكر كه گاهى به عظمت يك شهر مىباشند، عظيمترين وسيله نقليه بشر را تشكيل مىدهند عظمت نعمت درياها را براى كشتيرانى واضحتر مىكند.
منبع: تفسير نمونه، ج۱۱، ص: ۱۸۲- ۱۸۱
تفسیر قرآن کریم، حجت الاسلام و المسلمین قرائتی(نحل، آیه۱۴)
مدت زمان: ۵ دقیقه
♦ نحل، آیه۱۵
و در زمين، كوههاى ثابت و محكمى افكند تا لرزش آن را نسبت به شما بگيرد؛ و نهرها و راههايى ايجاد كرد، تا هدايت شويد.
نعمت کوه و رودها
پس از بيان نعمت درياها در آیات گذشته، در آیه شریفه به سراغ كوههاى سخت و سنگين مىرود و مىگويد:" در زمين كوههاى ثابت و مستقرى افكند تا از لرزش و حركت آن جلوگيرى كند، و به شما آرامش بخشد"
در گذشته نيز گفتهايم كوهها از ريشه به هم پيوستهاند و همچون زرهى كره زمين را در بر گرفتهاند، و اين سبب مىشود كه از لرزشهاى شديد زمين كه بر اثر فشار گازهاى درونى هر لحظه ممكن است رخ دهد تا حد زيادى جلوگيرى شود.
و از آنجا كه كوهها يكى از مخازن اصلى آبها (چه به صورت برف و يخ و چه به صورت آبهاى درونى) مىباشند بلافاصله بعد از آن، نعمت وجود نهرها را بيان كرده، مىگويد" و براى شما نهرهايى قرار داديم"
و از آنجا كه وجود كوهها ممكن است اين توهم را به وجود آورد كه بخشهاى زمين را از يكديگر جدا مىكند، و راهها را مىبندد، چنين اضافه مىكند" و براى شما راهها قرار داد تا هدايت شويد"
اين مساله قابل توجه است كه در ميان بزرگترين سلسله جبال دنيا غالبا بريدگيهايى وجود دارد كه انسان مىتواند راه خود را از ميان آنها پيدا كند، و كمتر اتفاق مىافتد كه اين كوهها به كلى بخشهاى زمين را از هم جدا كنند.
منبع: حضرت على عليه السلام درباره كوهها مىفرمايد: خداوند، جنبش زمين را با سنگهاى بزرگ و كوههاى استوار، پايدار نمود. بُن كوهها در جاىجاى آن فرو رفته و در سوراخهاى آن خزيده است.
همانگونه كه اضطرابِ زمين، نياز به كوههاى عميق واستوار دارد، اضطرابِ ساكنان زمين نيز، نياز به انسانهاى استوار وخدايى دارد، تا مايه آرامش جامعه شوند. چنانكه در روايات آمده:
«جعلهم الله اركان الارض ان تميد باهلها»
خداوند اهلبيت پيامبر عليهم السلام را اركانِ زمين قرار داد تا اهل زمين را از اضطراب نجات دهند.
منبع: تفسير نمونه، ج۱۱، ص: ۱۸۳- ۱۸۲، تفسير نور، ج۴، ص: ۵۰۱
تفسیر قرآن کریم، حجت الاسلام و المسلمین قرائتی( نحل، آیه۱۵)
مدت زمان: ۵ دقیقه
♦ حجر، آیه۱۶
و (نيز) علاماتى قرار داد؛ و (شب هنگام) به وسيله ستارگان هدايت مىشوند.
نعمت ستارگان
در ادامه بیان نعمت دریا و کوه و اینکه در پایان آیه گذشته سخن از آن است که براى شما راهها قرار داد تا هدايت شويد، از آنجا كه راه بدون نشانه و علامت و راهنما، انسان را به مقصد نمىرساند بعد از ذكر نعمت" راه" به اين" نشانهها" اشاره كرده مىگويد:
" و علاماتى قرار داد" (وَ عَلاماتٍ).
اين علامتها انواع زيادى دارد: شكل كوهها و درهها و بريدگيهاى آنها، فراز و نشيبهاى قطعات مختلف زمين، رنگ خاكها و كوهها، و حتى چگونگى وزش بادها هر يك، علامتى براى پيدا كردن راههاست.
براى حركت در بيابانها و پيدا كردن راهها، نياز به علائم داريم. علائم طبيعى در روز، و ستارگان در شب، كه خداوند در اين آيه به اين دو امر اشاره مىنمايد.
نه فقط براى شناخت راه از بيراهه، دربيابانها، نياز به علامت داريم، بلكه براى شناخت حقّ از باطل نيز در لابلاى هوسها و غرائز و طاغوتها، به نشانههاى روشن نيازمنديم.
براى اينكه بدانيم وجود اين علامات تا چه حد به رهروان كمك مىكند و آنها را از دور گشتن و گم شدن رهايى مىبخشد، كافى است وضع بعضى از بيابانهاى يك نواخت را كه در پارهاى از مناطق وجود دارد در نظر بگيريم كه عبور از آنها فوق العاده مشكل و خطرناك است، و چه بسيار كسانى كه از آنها رفتند و هيچگاه باز نگشتند، فكر كنيد اگر همه روى زمين اين چنين يك نواخت بود كوهها به يك اندازه، دشتها يك رنگ، درها شبيه هم، آيا انسانها مىتوانستند به آسانى راه خود را پيدا كنند؟! ولى از آنجا كه در پارهاى از اوقات در بيابانها، در شبهاى تاريك، يا هنگامى كه انسان شبانه در دل اقيانوسها سفر مىكند از اين علامات خبرى نيست، خداوند علامات آسمانى را به كمك فرستاده تا اگر در زمين علامتى نيست، از علامت آسمان استفاده كنند و گمراه نشوند! لذا اضافه مىكند" و بوسيله ستارگان، مردم هدايت مىشوند" (وَ بِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ).
منبع:تفسير نمونه، ج۱۱، ص: ۱۸۴- تفسير نور، ج۴، ص: ۵۰۲
تفسیر قرآن کریم، حجت الاسلام و المسلمین قرائتی(حجر، آیه۱۶)
مدت زمان: ۴ دقیقه
♦ نحل، آیه۷۰
خداوند شما را آفريد؛ سپس شما را مىميراند؛ بعضى از شما به نامطلوبترين سنين بالاى عمر مىرسند، تا بعد از علم و آگاهى، چيزى ندانند (و همه چيز را فراموش كنند)؛ خداوند دانا و تواناست!
حالات انسان در دوران سالمندی
از آنجا كه در آيات گذشته بخشى از نعمتهاى مهم الهى و مواهب گوناگونى كه در جهان گياهان و حيوانات آفريده شده است بيان گرديد، تا از اين راه مردم به آفريننده اينهمه نعمتها و نظام دقيق آنها آشنا شوند، آيات مورد بحث نيز از طريق ديگرى مساله اثبات خالق يكتا را تعقيب مىكند و آن از طريق دگرگونى و تغييرات نعمتها است كه از اختيار انسان بيرون است و نشان مىدهد از ناحيه ديگرى مقدر مىشود.
نخست مىگويد:" خداوند شما را آفريد" (وَ اللَّهُ خَلَقَكُمْ).
" سپس روح شما را مىگيرد" و مرگتان فرا مىرسد (ثُمَّ يَتَوَفَّاكُمْ).
هم حيات از ناحيه او است، و هم مرگ، تا بدانيد اين شما نيستيد كه آفريننده مرگ و حياتيد.
مقدار طول عمر شما نيز در اختيارتان نيست، بعضى در جوانى يا نزديك به پيرى از دنيا مىروند ولى" بعضى از شما به بالاترين و بدترين ساليان عمر يعنى نهايت پيرى باز مىگردند"
" و نتيجه اين عمر طولانى آن خواهد شد كه بعد از علم و دانش و آگاهى چيزى نخواهد دانست" و همه را بدست فراموشى مىسپارد
درست مانند آغاز عمر و سنين كودكى كه يكپارچه نسيان بود و فراموشكارى و ناآگاهى، آرى" خداوند آگاه و قادر است"
همه قدرتها در اختيار او است و به هر مقدار كه صلاح بداند مىبخشد و به هر موقع كه لازم ببيند مىگيرد.
«أَرْذَلِ» از «رذل» به معناى پست و بىارزش است. پستترين دوران عمر، همان دورانى است كه ضعف و فراموشى به حدّ اعلى مىرسد.
فراموشى دوران كهولت، مربوط به افراد عادّى است، وگرنه اولياى خدا نظير حضرت نوح و حضرت مهدى عليهما السلام كه براى مسئوليّتى عمر طولانى دارند، هرگز گرفتار غفلت و سستى و فراموشى نمىشوند.
منبع: تفسير نمونه، ج۱۱، ص: ۳۱۱- تفسير نور، ج۴، ص: ۵۴۹
تفسیر قرآن کریم، حجت الاسلام و المسلمین قرائتی(نحل، آیات ۶۷ الی ۷۱)
مدت زمان: ۹ دقیقه
♦ نحل، آیه۷۱
خداوند بعضى از شما را بر بعضى ديگر از نظر روزى برترى داد (چرا كه استعدادها و تلاشهايتان متفاوت است)! اما آنها كه برترى داده شدهاند، حاضر نيستند از روزى خود به بردگانشان بدهند و همگى در آن مساوى گردند؛ آيا آنان نعمت خدا را انكار مىنمايند (كه شكر او را ادا نمىكنند)؟!
متفاوت بودن رزق انسان
درر آيه شریفه بیان می گردد که حتى روزىهاى شما بدست شما نيست،" اين خداوند است كه بعضى از شما را بر بعض ديگرى از نظر روزى برترى ميدهد"
" اما آنها كه برترى يافتهاند به خاطر تنگنظرى حاضر نيستند از آنچه در اختيار دارند به بندگان مملوك خود بدهند و آنها را در اموال خويش شريك سازند تا آنها نيز با شما مساوى گردند"
و از آنجاکه نبايد تفاوت استعدادها و درآمدها باعث سوء استفاده در راه ايجاد جامعه طبقاتى گردد در پايان آيه مورد بحث مىفرمايد:" آيا آنها نعمت خدا را انكار مىكنند"
منبع: تفسير نمونه، ج۱۱، ص: ۳۱۴
تفسیر قرآن کریم، حجت الاسلام و المسلمین قرائتی(نحل، آیات ۶۷ الی ۷۱)
مدت زمان: ۹ دقیقه
♦ نحل، آیه۷۸
و خداوند شما را از شكم مادرانتان خارج نمود در حالى كه هيچ چيز نمىدانستيد؛ و براى شما، گوش و چشم و عقل قرار داد، تا شكر نعمت او را بجا آوريد!
ابزار درک انسان
قرآن به عنوان يك درس توحيد و خداشناسى به مساله نعمتهاى گوناگون پروردگار پرداخته، و در اين بخش از نعمتها، نخست به نعمت علم و دانش و ابزار شناخت اشاره كرده، مىگويد:" خداوند شما را از شكم مادران بيرون فرستاد در حالى كه هيچ نمىدانستيد"
البته در آن محيط محدود و تاريك و وابسته، اين جهل و بىخبرى قابل تحمل بود، ولى به هنگامى كه در فراخناى اين عالم پهناور گام گذارديد، ديگر ادامه آن جهل امكان پذير نبود، لذا ابزار درك حقايق و شناخت موجودات، يعنى" گوش و چشم و عقل در اختيار شما گذارد"
تا اين نعمتهاى بزرگ را درك كنيد، و حس شكرگزارى شما در برابر بخشنده اينهمه موهبت تحريك گردد" شايد شكر او را بجاى آوريد"
منبع: تفسير نمونه، ج۱۱، ص: ۳۳۵
تفسیر قرآن کریم، حجت الاسلام و المسلمین قرائتی(نحل، آیات ۷۵ الی ۷۹)
مدت زمان: ۸ دقیقه
خداوند به عدل و احسان و بخشش به نزديكان فرمان مىدهد؛ و از فحشا و منكر و ستم، نهى مىكند؛ خداوند به شما اندرز مىدهد، شايد متذكّر شويد!
احسان
اين آيه منشور جهانى اسلام است كه امام باقر عليه السلام آنرا در خطبههاى نماز جمعه مىخواندند. و به گفته فيض كاشانى در تفسير صافى؛ اگر در قرآن همين يك آيه بود، كافى بود كه بگوييم: قرآن، «تبيان كل شى» است، اوامر و نواهى اين آيه در همه اديان بوده و هرگز نسخ نشده است.
در تعقيب آيه گذشته كه قرآن را بيانگر همه چيز مىشمرد، در اين آيات نمونهاى از جامعترين تعليمات اسلام در زمينه مسائل اجتماعى، و انسانى و اخلاقى بيان شده است.
در نخستين آيه به شش اصل مهم كه سه اصل، جنبه مثبت و مامور به، و سه اصل جنبه منفى و منهى عنه دارد، ديده مىشود.
در آغاز مىگويد:" خداوند فرمان به عدل و احسان مىدهد و (همچنين) بخشش به نزديكان" (إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إِيتاءِ ذِي الْقُرْبى).
عدل به معنى واقعى كلمه آنست كه هر چيزى در جاى خود باشد، بنا بر اين هر گونه انحراف، افراط، تفريط، تجاوز از حد، تجاوز به حقوق ديگران بر خلاف اصل عدل است.
مساله نيكى به نزديكان (إِيتاءِ ذِي الْقُرْبى) در واقع بخشى از مساله احسان است با اين تفاوت كه احسان در كل جامعه است، وَ إِيتاءِ ذِي الْقُرْبى در خصوص خويشاوندان و بستگان كه جامعه كوچك محسوب مىشود
بعد از تكميل اين سه اصل مثبت به سه اصل منفى و منهى مىپردازد و مىگويد:" خداوند از فحشاء و منكر و بغى، نهى مىكند" (وَ يَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ).
" فحشاء" اشاره به گناهان پنهانى" منكر" اشاره به گناهان آشكار، و بغى، هر گونه تجاوز از حق خويش و ظلم و خود برتربينى نسبت به ديگران است.
خداوند با تعبيرهاى سه گانه فوق نسبت به طغيان اين غرائز، هشدار داده و با يك بيان جامع كه همه انحرافات اخلاقى را در بر مىگيرد به راه حق، هدايت نموده است.
و در پايان آيه، به عنوان تاكيد مجدد روى تمام اين اصول ششگانه مىفرمايد:" خداوند به شما اندرز مىدهد شايد متذكر شويد" (يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ).
منبع: تفسير نمونه، ج۱۱، ص: ۳۷۰- ۳۶۹، تفسير نور، ج۴، ص: ۵۷۰
تفسیر قرآن کریم، حجت الاسلام و المسلمین قرائتی(نحل، آیات ۸۹ الی ۹۱)
مدت زمان: ۹ دقیقه