♦ جزء دوازدهم ♦

هود، آیه۱۳

آنها مى‏گويند: «او به دروغ اين (قرآن) را (به خدا) نسبت داده (و ساختگى است)!» بگو: «اگر راست مى‏گوييد، شما هم ده سوره ساختگى همانند اين قرآن بياوريد؛ و تمام كسانى را كه مى‏توانيد- غير از خدا- (براى اين كار) دعوت كنيد!»

 

  

 

تحدی قرآن

از آنجا كه بهانه‏جوئيها و ايراد تراشيهای منکرین بخاطر آن بود كه آنها اصولا وحى الهى را منكر بودند و مى‏گفتند اين آيات از طرف خدا نيست، اينها جمله‏هايى است كه" محمد" به دروغ بر خدا بسته، لذا آيه بعد به پاسخ اين سخن با صراحت هر چه بيشتر پرداخته، مى‏گويد" آنها مى‏گويند او (پيامبر) آنها را به خدا افترا بسته"

" به آنها بگو اگر راست مى‏گوئيد كه اينها ساخته و پرداخته مغز بشر است شما هم ده سوره همانند اين سوره‏هاى دروغين بياوريد و از هر كس مى‏توانيد- جز خدا- براى اين كار دعوت كنيد" (قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَياتٍ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ‏)." اما اگر آنها دعوت شما مسلمانان را اجابت نكردند و حاضر نشدند لا اقل‏ ده سوره همانند اين سوره‏ها بياورند بدانيد كه اين ضعف و ناتوانى نشانه آن است كه اين آيات از علم الهى سرچشمه گرفته‏ است.

منبع: تفسير نمونه، ج‏۹، ص ۳۹

تفسیر قرآن کریم، حجت الاسلام و المسلمین قرائتی( هود، آیه ۱۳)

مدت زمان:  ۶  دقیقه

 


 

♦ هود، آیه۸۶

آنچه خداوند براى شما باقى گذارده (از سرمايه‏هاى حلال)، برايتان بهتر است اگر ايمان داشته باشيد! و من، پاسدار شما (و مأمور بر اجبارتان به ايمان) نيستم!

 

  

 

بقیت الله

آيه شریفه اين واقعيت را به خوبى منعكس مى‏كند كه بعد از مساله اعتقاد به توحيد و ايدئولوژى صحيح، يك اقتصاد سالم از اهميت ويژه‏اى برخوردار است، و نيز نشان مى‏دهد كه بهم‏ريختگى نظام اقتصادى سرچشمه فساد وسيع در جامعه خواهد بود. سرانجام به آنها گوشزد كرد كه افزايش كميت ثروت- ثروتى كه از راه ظلم و ستم و استثمار ديگران بدست آيد- سبب بى‏نيازى شما نخواهد بود، بلكه" سرمايه حلالى كه براى شما باقى مى‏ماند هر چند كم و اندك باشد اگر ايمان به خدا و دستورش داشته باشيد بهتر است"

تعبير به" بقية اللَّه" يا به خاطر آن است كه سود حلال اندك چون به فرمان خدا است" بقية اللَّه" است.

و يا اينكه تحصيل حلال باعث دوام نعمت الهى و بقاى بركات مى‏شود.

و يا اينكه اشاره به پاداش و ثوابهاى معنوى است كه تا ابد باقى مى‏ماند هر چند دنيا و تمام آنچه در آن است فانى شود، آيه ۴۶ سوره كهف‏ وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَ خَيْرٌ أَمَلًا نيز اشاره به همين است.

و تعبير به‏ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ‏ (اگر ايمان داشته باشيد) اشاره به اين است كه اين واقعيت را تنها كسانى درك مى‏كنند كه ايمان به خدا و حكمت او و فلسفه فرمانهايش داشته باشند.

در روايات متعددى مى‏خوانيم كه بقية اللَّه تفسير به وجود" مهدى ع" يا بعضى از امامان ديگر شده است، از جمله در كتاب اكمال الدين از امام باقر ع چنين نقل شده:

اول ما ينطق به القائم عليه السلام حين خرج هذه الاية بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ‏، ثم يقول انا بقية اللَّه و حجته و خليفته عليكم فلا يسلم عليه مسلم الا قال السلام عليك يا بقية اللَّه فى ارضه‏

:" نخستين سخنى كه مهدى ع پس از قيام خود مى‏گويد اين آيه است" بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ‏" سپس مى‏گويد منم بقية اللَّه و حجت و خليفه او در ميان شما، سپس هيچكس بر او سلام نمى‏كند مگر اينكه مى‏گويد: السلام عليك يا بقية اللَّه فى ارضه".

بارها گفته‏ايم آيات قرآن هر چند در مورد خاصى نازل شده باشد مفاهيم جامعى دارد كه مى‏تواند در اعصار و قرون بعد بر مصداقهاى كلى‏تر و وسيع‏تر، تطبيق شود.

درست است كه در آيه مورد بحث، مخاطب قوم شعيبند، و منظور از" بَقِيَّتُ اللَّهِ‏" سود و سرمايه حلال و يا پاداش الهى است، ولى هر موجود نافع كه از طرف خداوند براى بشر باقى مانده و مايه خير و سعادت او گردد،" بقية اللَّه" محسوب مى‏شود.

تمام پيامبران الهى و پيشوايان بزرگ" بقية اللَّه" اند.

تمام رهبران راستين كه پس از مبارزه با يك دشمن سر سخت براى يك قوم و ملت باقى ميمانند از اين نظر بقية اللَّه اند.

همچنين سربازان مبارزى كه پس از پيروزى از ميدان جنگ باز مى‏گردند آنها نيز بقية اللَّه اند.

و از آنجا كه مهدى موعود ع آخرين پيشوا و بزرگترين رهبر انقلابى پس از قيام پيامبر اسلام ص است يكى از روشنترين مصاديق" بقية اللَّه" مى‏باشد و از همه به اين لقب شايسته‏تر است، بخصوص كه تنها باقيمانده بعد از پيامبران‏ و امامان است.

در پايان آيه مورد بحث از زبان شعيب مى‏خوانيم كه مى‏گويد: وظيفه من همين ابلاغ و انذار و هشدار بود كه گفتم" و من مسئول اعمال شما و موظف به اجبار كردنتان بر پذيرفتن اين راه نيستم" اين شما و اين راه و اين چاه!

منبع: تفسير نمونه، ج‏۹، ص ۲۰۵-۲۰۴، تفسير نور، ج‏۴، ص ۱۰۷

تفسیر قرآن کریم، حجت الاسلام و المسلمین قرائتیهود، آیه۸۶)

مدت زمان:  ۴  دقیقه


 

♦ هود، آیه۱۱۴

در دو طرف روز، و اوايل شب، نماز را برپا دار؛ چرا كه حسنات، سيئات (و آثار آنها را) از بين مى‏برند؛ اين تذكّرى است براى كسانى كه اهل تذكّرند!

 

  

 

تبدیل سیئات به حسنات

در اين آيات، انگشت روى دو دستور از مهمترين دستورات اسلامى كه در واقع روح ايمان و پايه اسلام است گذارده شده:

نخست فرمان به اقامه نماز داده مى‏گويد:" نماز را در دو طرف روز، و در اوائل شب بر پا دار" (و اقم الصلاة طَرَفَيِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّيْلِ‏).

ظاهر تعبير طرفى النهار (دو طرف روز) اين است كه نماز صبح و مغرب را بيان مى‏كند، كه در دو طرف روز قرار گرفته و" زلف" كه جمع" زلفه" به معنى نزديكى است به قسمتهاى آغاز شب كه نزديك به روز است گفته مى‏شود بنا بر اين منطبق بر نماز عشا مى‏گردد.

سپس براى اهميت نماز روزانه خصوصا و همه عبادات و طاعات و حسنات عموما چنين ميگويد:" حسنات، سيئات را از ميان مى‏برند" (إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ‏).

" و اين تذكر و يادآورى است براى آنها كه توجه دارند"

آیه شریفه اثر خنثى كننده گناه را در طاعات و اعمال نيك تثبيت مى‏كند.

از نظر روانى نيز شك نيست كه هر گناه و عمل زشتى، يك نوع تاريكى در روح و روان انسان ايجاد مى‏كند كه اگر ادامه يابد اثرات آنها متراكم شده، به صورت وحشتناكى انسان را مسخ مى‏كند.

ولى كار نيك كه از انگيزه الهى سر چشمه گرفته به روح آدمى لطافتى مى‏بخشد كه آثار گناه را مى‏تواند از آن بشويد و آن تيرگيها را به روشنايى مبدل سازد.

اما از آنجا كه جمله فوق (إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ‏) بلا فاصله بعد از دستور نماز ذكر شده يكى از مصداقهاى روشن آن، نمازهاى روزانه است و اگر مى‏بينيم در روايات تنها تفسير به نمازهاى روزانه شده دليل بر انحصار نيست، بلكه همانگونه كه بارها گفته‏ايم بيان يك مصداق روشن قطعى است.

منبع: تفسير نمونه، ج‏۹، ص ۲۶۷- ۲۶۶

تفسیر قرآن کریم، حجت الاسلام و المسلمین قرائتیهود، آیه۱۱۴)

مدت زمان:  ۸  دقیقه

 


 

♦ یوسف، آیه۳

ما بهترين سرگذشتها را از طريق اين قرآن- كه به تو وحى كرديم- بر تو بازگو مى‏كنيم؛ و مسلّماً پيش از اين، از آن خبر نداشتى!

 

  

 

 روش نیکوی قرآن در داستان گوئی

خداوند مجموعه اين قرآن كه زيباترين شرح و بيان و فصيحترين و بليغ‏ترين الفاظ را با عاليترين و عميقترين معانى آميخته كه از نظر ظاهر زيبا و فوق العاده شيرين و گوارا و از نظر باطن بسيار پر محتوا است احسن القصص ناميده.

ولی پيوند آيات آينده كه سرگذشت يوسف را بيان مى‏كند با آيه مورد بحث آن چنان است كه ذهن انسان بيشتر متوجه اين معنى مى‏شود كه خداوند داستان يوسف را" احسن القصص" ناميده است و حتى شايد براى بسيارى به هنگام‏ مطالعه آيات آغاز اين سوره غير از اين معنى چيزى به ذهن نيايد.

اما بارها گفته‏ايم كه مانعى ندارد اين گونه آيات براى بيان هر دو معنى باشد، هم قرآن بطور عموم احسن القصص است و هم داستان يوسف بطور خصوص.

منبع: تفسير نمونه، ج‏۹، ص ۳۰۱- ۳۰۲

تفسیر قرآن کریم، حجت الاسلام و المسلمین قرائتییوسف، آیه۳)

مدت زمان:  ۹  دقیقه