مولی الموحدین امیرالمؤمنین، قرآن ناطق، علی علیه السلام، در نهج البلاغه، به توصیف قرآن و بیان نکات ارزشمندی در این باب داشته اند که به گزیده ای از کلام گهربار حضرت، اشاره می نماییم.
♦ قرآن، بیان کننده هرچیز
حضرت علی علیه السلام قرآن را بیان کننده هرچیز معرفی کرده اینچنین می فرمایند:« خداوند گويد، در قرآن، بيان هر چيزي است و ياد آور شده است كه بعض قرآن، گواه بعض ديگر است و اختلافي در آن نيست و فرمود: «اگر از سوي خداي يكتا نيامده بود، در آن اختلاف فراوان مي يافتند» ظاهر قرآن زيباست، باطن آن ژرف ناپيداست. عجايب آن سپري نگردد، غرايب آن پايان نرسد و تاريكيها جز بدان زدوده نشود.»
« فيه تبيان كل شيء و ذكر ان الكتاب يصدق بعضه بعضاً و انه لااختلاف فيه، فقال سبحانه: ««ولو كان من عند غير الله لوجدوا فيه اختلافاً كثيراً و أن القرآن ظاهره أنيق و باطنه عميق لا تفني عجائبه و لا تنقضي غرائبه و لا تكشف الظلمات الا به»
( نهج البلاغه،خطبه ۱۸، ص ۲۰)
♦ قرآن جامع اخبار گذشتگان و آیندگان
حضرت علی علیه السلام قرآن را قرآن جامع اخبار گذشتگان و آیندگان معرفی نموده می فر مایند:« در قرآن اخبار گذشتگان و آیندگان و احکام مورد نیاز زندگی تان وجود دارد.»
« و فی القرآن نبأ ما قبلکم و خبر ما بعدکم و حکم ما بینکم.»
(نهج البلاغه، ،حکمت ۳۱۳)
♦ جایگاه و نقش قرآن در قرب الهی
مولا امیر مؤمنان در خطبه ای که مشهور به دیباج شده است، ضمن تبیین آنچه که موجب قرب الهی است درباره جایگاه و نقش قرآن در این باره می فرماید:« قرآن را بیاموزید که بهترین گفتار است و آن را نیک بفهمید که بهار دل هاست. از نور آن شفا و بهبودی خواهید که شفای سینه های بیمار است و قرآن را نیکو تلاوت کنید که سود بخش ترین داستان هاست زیرا عالمی که به غیر علم خود عمل کند چونان جاهل سرگردانی است که از بیماری نادانی شفا نخواهد گرفت بلکه حجت بر او قوی تر و حسرت و اندوه بر او استوار تر و در پیشگاه خدا سزاوارتر به نکوهش است.»
« و تعلّموا القرآن فانّه احسنُ الحدیث و تفقهوا فیه فانه ربیع القلوب و استشفوا بنوره فانه شفاءُ الصدور و احسنوا تلاوته فانّه انفع القصص و ان العالم العامل بغیر علمه کالجاهل الحائر الذی لایسْتفیق من جهله بل الحجّه علیه اعظم و الحسره له الزم و هو عند اللّه اَلْوَم.»
( نهج البلاغه، خطبه ۱۱۰)
♦ قرآن در بر دارنده تمام احکام و فضایل
امیر مؤمنان درباره خلقت زمین، آسمان، بشر و تبیین برخی از احکام مانند حج به تفصیل مطالبی را ایراد کرده است؛ از جمله درباره گستره قلمرو قرآن در خطبه ای می فرماید:
رسول خدا میان شما همان وا نهاد که پیامبران پیشینی در میان امت هایشان وا می نهادند که آنان امت خود را بی بهره از راه های روشن و پرچم های افراشته وا نمی گذاشتند. این کتاب کتاب پروردگار شما است، کتابی که میان حلال و حرام، واجبات و مستحبات، ناسخ و منسوخ، رخصت ها و عزیمت ها، خاص و عام، عبرت ها و مثل ها، مطلق و مقید، محکم و متشابه آن، مرزی روشن است آیات مجمل آن تفسیر و پیچیدگی هایش تبیین شده است. بخش هایی از حقایقش چنان که به موجب پیمانی که خداوند در علم ازلیش، با همگان بسته است، آن را متعهداند، و بخش های دیگر آن چنان است که بندگان خدا، در آن آزادند. بر بایستگی پاره ای قوانین در قرآن تاکید رفته، اما در سنت به روشنی نسخ شده، همچنان که در مواردی دیگر پایبندی به آن در سنت مورد تاکید قرار گرفته و قرآن وانهادنش را رخصت داده است، وجوب پاره ای از تکالیف وقت معینی دارد که چون به سر که در مورد آن تهدید آتش آمده است، و گناهان صغیره ای که خداوند برای آمرزش آن جایی گذاشته است و سر انجام تکالیفی هست که حداقل آن پذیرفته، حداکثر به مکلف واگذار شده است.
« و خلف الانبیاء فی اممها اذ لم یترکوهم هملاً بغیر طریقٍ واضحٍ و لا علم قائم، کتاب ربکم مبیّناً حلاله و حرامه و فرائضه و فضائله و ناسخه و منسوخه و رخصه و عزائمه و خاصّه و عامّه و عبره و امثاله و مرسله و محدوده و محکمه و متشابهه، مفسّراً مجمله و مبیناً غوامضه بین مأخوذ میثاق علمه و موسّع علی العباد فی جهله و بین مثبت فی الکتاب فرضه و معلوم فی السنّه نسخه و واجب فی السنه اخذه و مرخّصٍ فی الکتاب ترکه و بین واجب بوقته و زائل فی مستقبله و مباین بین محارمه من کبیر أوعد علیه نیرانه او صغیر ارصد له غفرانه و بین مقبول فی ادناه و موسع فی اقصاه.»
( نهج البلاغه، خطبه ۱)
♦ ویژگی های قرآن
امام علی علیه السلام در مقام توصیف قرآن می فرماید:« آگاه باشید همانا این قرآن پند دهنده ای است که نمی فریبد و هدایت کننده ای است که گمراه نمی سازد و سخنگویی است که هرگز دروغ نمی گوید. کسی با قرآن همنشینی نکرد مگر آن که بر او افزود یا از او کاست، در هدایت او افزود و از کوردلی و گمراهی اش کاست.»
« واعلموا ان هذا القرآن هو الناصح الذی لا یغش و الهادی الذی لا یضلّ والمحدِّثُ الذی لا یکذب و ما جالس هذا القرآن أحد الاقام عنه بزیاده او نقصانٍ، زیاده فی هدیً او نقصانٍ من عمی و اعلموا أنّه لیس علی احدٍ بعد القرآن من فاقه و لا لاحدٍ قبل القرآن من عنیً»
( نهج البلاغه، خطبه ۱۷۶)
♦ خصائص قرآن
امام علی، درباره خصائص قرآن در خطبه ۱۹۸ چنین می فرماید:
خداوند بر پیامبر چنین کتابی فرو فرستاد، نوری که چراغهایش را خاموشی نباشد و چراغی که روشناییش به خاموشی نگراید، اقیانوسی که کسی را به ژرفایش دسترسی نباشد، راهی که رهروش به گمراهی نرود، پرتوی که تابشش را تیرگی ای نیالاید، مرزگذاری که برهانش خمودی نگیرد، بنیادی که پایه هایش فرو نریزد، درمانی که از پی آمدهایش جای نگرانی نباشد، عزتی که یاورانش شکست نپذیرند و حقی که یارانش تنها وانمانند. آری قرآن معدن ایمان و گوهر ناب آن سرچشمه ها و دریاهای دانش بوستانها و آبگیرهای عدالت زیربنا و ساختار اسلام و وادیها و دشت های گسترده حق است.
قرآن آن دریا است که هرچه از آبش ببرند پایان نگیرد، چشمه ساری است که هرچه آن برگیرند فرو نخشکد، آبشخوری است که خیل واردان بر آن از آن نکاهند، منزلگاهی است که مسافران راه آن را گم نکنند، نشانه هایی است که رهروان با دیدن آنها گمراه نشوند، جای جای راهش به سرعت گیرهایی مجهز باشد، زلال گوارا برای عالمان، بهاران خرم برای قلب های ژرف اندیش و برای حرکت صالحان راهی روشن مقرر داشته است که با هیچ ظلمتی همراه نباشد، ریسمانی است که دست آویزش اطمینان بخش است و دژی است که بلندایش تسخیرناپذیر است.
آن را که پذیرای ولایتش شود مایه عزت است و هر که را که در نظامش پای گذارد رمز امنیت، و تمامی کسانی را که به پیشوایش گیرند عین هدایت و هر کس را که راه و رسم خویش بدو واگذارد عذری موجه است، برای کسی که با منطق آن سخن گوید برهان و برای کسی که با تکیه بر آن درگیر شود شاهد و برای کسی که بدان احتجاج ورزد موجب پیروزی است. هر که بار معارف قرآن را به دوش کشد قرآنش بر دوش می کشد و هر که قرآن را به کار گیرد مرکوبی راهوارش باشد و هر که را بدان راه جوید نشان و هر آن کسی را که در پناهش درآید سپر است. قرآن دانش اندوزان را دانش، روایت گران را حدیث و داوران راحکم است.
« ثم انزل علیه الکتاب نوراً لا تطفأ مصابیحه و سراجاً لا یخبو توقده و بحراً لا یدرک قعره و منهاجاً لا یضل نهجه شعاعاً لایظلم ضوؤه و فرقاناً لایخمد برهانه و تبیاناً لا تهدم ارکانه و شفاءً لا تخشی اسقامه و عزاً لا تهزم انصاره و حقاً لا تحذل اعوانه فهو معدن الایمان و بحبوحته و ینابیع العلم و بحوره و ریاض العدل و غدرانه و اثافیّ الاسلام و بنیانه و اودیه الحقّ و غیطانه و بحر لاینزفه المستنزفون و عیون لا ینضبها الماتحون و مناهل لایغیضها الواردون و منازل لایضل نهجها المسافرون و اعلام لایعمی عنها السائرون و آکام لایجوز عنها القاصدون. جعله اللّه ریّاً لعطش العلماء و ربیعاً لقلوب الفقهاء و محاجّ لطرق الصلحاء و دواءً لیس بعده داء و نوراً لیس معه ظلمه و حبلاً وثیقاً عروته و معقلاً منیعاً ذروته و عزاً لمن تولاه و سلماً لمن دخله و هدیً لمن ائتمّ به و عذراً لمن انتحله و برهاناً لمن تکلم به و شاهداً لمن خاصم به و فلجاً لمن حاجّ به و حاملاً لمن حمله و مطیّه لمن اعمله و آیه لمن توسّم و جُنه لمن استلام و علماً لمن وعی و حدیثاً لمن روی و حکماً لمن قضی.»
( نهج البلاغه، خطبه۱۹۸)
♦ آثار و برکات قرآن کریم( شفاعت قرآن در قیامت)
حضرت امیر مؤمنان علیه السلام برای پیروی از قرآن، آثار و برکات گونه گونی را بر شمرده است. برخی از آنها مادّی و برخی معنوی، پاره ای از آنها در دنیا و پاره ای دیگر در آخرت است. از جمله این ثمرات، شفاعت قرآن برای کسانی که آن را شناخته و حق آن را ادا کرده اند و شکایت قرآن از قرآن ستیزان است. آن حضرت در این باره می فرماید:الف ـ شفاعت قرآن در قیامت:« آگاه باشید که شفاعت قرآن پذیرفته و سخنش تصدیق می گردد. آن کس که در قیامت قرآن شفاعتش کند بخشوده می شود و آن کس که قرآن از او شکایت کند محکوم است. در روز قیامت ندا دهنده ای بانگ می زند که آگاه باشید امروز هر کس گرفتار بذری است که کاشته و عملی است که انجام داده جز اعمال منطبق با قرآن پس شما در شمار عمل کنندگان به قرآن باشید. از قرآن پیروی کنید. با قرآن خدا را بشناسید و خویشتنی را با قرآن اندرز دهید و رأی و نظر خود را برابر قرآن متهم کنید و خواسته های خود را با قرآن نا درست شمارید.»
« و اعلموا أنّه شافع مشفّع و قائل مصدّق و انه من شفع له القرآن یوم القیامه شفّع فیه و من محل به القرآن یوم القیامه صدّق علیه فانه ینادی مناد یوم القیامه الا إنّ کل حارث مبتلی فی حرثه و عاقبه عمله غیر حرثه القرآن فکونوا من حرثته و اتباعه و استدلوا علی ربکم و استنصحوه علی انفسکم و اتّهموا علیه آرائکم و استفشوا فیه اهواءکم.»
( نهج البلاغه، خطبه ۱۷۶)
♦ شکوه از بی توجهی و غربت قرآن
مولای متقیان در مواردی از نهج البلاغه از بی توجهی و غربت قرآن شکوه و اظهار ناراحتی کرده است از جمله نسبت به روزگار ما می فرماید:« روزگاری بر مردم خواهد آمد که از قرآن جز نشانی و از اسلام جز نامی باقی نخواهد ماند.»
« یأتی علی الناس زمان لا یبقی فیهم من القرآن الا رسمُه و من الاسلام الا اسمه … »
(نهج البلاغه، حکمت ۳۶۹)