۱۰ آبان، سالروز شهادت سید محمدعلی قاضی طباطبایی

شامگاه روز دهم آبان سال ۱۳۵۸ مصادف با عید سعید قربان سال ۱۳۹۹ هجری، مجاهد عظیم الشان «آیت الله قاضی طباطبایی» بعد از ادای فریضه نماز مغرب و عشاء و در حال مراجعت از مسجد به منزل، مورد هجوم عوامل سرسپرده استکبار تحت نام گروه «فرقان» قرار گرفت و شربت شهادت را نوشید.

 

مروری اجمالی بر سرگذشت شهید
شهید بزرگوار «آیت الله سید محمود قاضی طباطبایی» اولین امام جمعه تبریز در سال ۱۳۳۳ هجری قمری در تبریز متولد شد. پدرش حاج میرزا باقر و عمویش میرزا اسدا... از علمای بنام تبریز بودند و ایشان تحصیلات مقدماتی علوم دینی را در مدرسه «طالبیه» نزد آن دو فرا گرفت. در سن ۲۴ سالگی در بحبوحه مبارزات در تبریز به همراه پدرش به تهران تبعید شد و پس از چند ماه توقف در تهران و ری به تبریز مراجعه نمود. دو سال بعد جهت تحصیل در حوزه علمیه قم به شهر قم مشرف شد و از محضر آیات عظام مرحوم «آیت الله سید محمد خوانساری»، مرحوم «آیت الله سید محمد حجت کوهکمرهای»، مرحوم «آیت الله صدر»، مرحوم «آیت الله بروجردی» و «آیت الله گلپایگانی» کسب فیض نمود. آن شهید بزرگوار از محضر «امام خمینی(ره)» نیز بهره برد و از شاگردان و علاقمندان ایشان بشمار می رفت. در سال ۱۳۶۹ هجری قمری شهید قاضی از قم به نجف عزیمت کرد و نزد علمای برجسته نجف یعنی مرحوم «آیت الله حکیم عبدالحسین رشتی»، «میرزا باقر زنجانی» و «بجنوردی» به کسب علوم دینی پرداخت. راهنمایی شهید قاضی در مسائل سیاسی و انقلابی زبانزد خاص و عام بود.

 

دوران حیات سیاسی
شهید «آیت الله قاضی طباطبایی» همچنانکه در تلاشهای علمی کوشا بودند، در مبارزات سیاسی نیز شرکت فعالانه داشتند. آن شهید بزرگوار دارای روحیه انقلابی و ارادهای خللناپذیر بودند و در پرونده قطوری که ساواک در مورد ایشان تهیه کرده، این نکته مشهود است. شرکت علنی و بارز آن شهید در مبارزات سیاسی از سالهای ۴۱ و ۴۲ همزمان با آغاز نهضت اسلامی شروع میشود و ایشان یکی از رهبران و پایه های نهضت در آذربایجان بودند که در جریان همین مبارزات دستگیر و در زندان «قزلقلعه» تهران زندانی شدند. آیت الله شهید قاضی به اتهام اینکه در خلال بحث پیرامون حکومت اسلامی و جنایات اسرائیل در یک سخنرانی علنی نام امام را به عظمت و عزت بر زبان آورد به مدت شش ماه به «بافق» کرمان تبعید شد. پس از آن به بهانه دیگری شش ماه دیگر به زنجان تبعید شد. شهید قاضی در تبریز تنها نماینده تامالاختیار حضرت امام خمینی(ره) بوده و نقش ایشان در شکل دادن به مبارزات مردم تبریز نیز شایان توجه است.

«مسجد شعبان»، محور مبارزه در آذربایجان شرقی و مرکز مبارزات، که شهید قاضی طباطبائی امامت آنجا را عهدهدار بودند. شهید قاضی در مبارزه از همه جلوتر و فوقالعاده محبوب و مورد احترام بودند و به همیندلیل دسایس دشمنان و منحرفین از اسلام علیه ایشان کارگر نمیشد. نفوذ ایشان به حدی بود که اگر روزی را در آذربایجان تعطیل اعلام میکردند بدون شک آن روز همه جا بحال تعطیل در میآمد. آیت الله شهید قاضی جزو اولین کسانی بود که در آذربایجان اعلامیه خلع شاه از سلطنت را امضا کرد. ساواک با صرف بودجههای ویژه، جریانات مخالف ایشان در تبریز را تقویت میکرد تا اثرات فعالیتهای ایشان را در زمینهسازی برای انقلاب خنثی کند.

در ماههای قبل از پیروزی انقلاب، رهبری جریانات حاد سیاسی، برپایی تظاهرات و تشکیل مجالس، همه بر عهده این شهید بزرگوار بود و ایشان اولین امضاء کننده اعلامیه ۲۹ بهمن ۵۶ در چهلم شهدای قم بود. مرحوم آیت الله شهید قاضی همیشه سدّ مستحکمی در مقابل خطوط انحرافی در جریانات ضد انقلابی بود و از اوان پیروزی انقلاب علیه جریانات منحرف و وابسته، نظیر «خلق مسلمان» افشاگریهای لازم را مینمود و منحرفان با وجود ایشان، قدرت و جرأت ابراز وجود پیدا نمیکردند. خدمات ایشان بعد از پیروزی انقلاب نیز شایسته توجه بسیار است. «شهید قاضی طباطبایی» بلافاصله بعداز پیروزی انقلاب از طرف امام به سمت امام جمعه تبریز منصوب شدند و اولین نمازجمعه را در این شهر بزرگ برپا کردند. ایشان همچنین کمیتههای انقلاب اسلامی آذربایجان شرقی و غربی را تشکیل دادند و نقش زیادی در راهاندازی استانداریها، فرمانداریها و ادارات استان ایفا نمودند. مرحوم قاضی همچنین زحمات زیادی برای رسیدگی به محرومان و مستضعفین متحمل شدند و پس از یک عمر مجاهده و تلاش خالصانه بدست عوامل خود فروخته و سر سپرده استکبار جهانی به شهادت نائل آمدند. یاد این فقید شهید گرامی و راهش پر رهرو باد.

 

حیات علمی و آثار قلمی شهید آیت الله قاضی طباطبایی
آن شهید بزرگوار بدلیل تسلطی که به زبان عربی داشت، مقالاتی به زبان عربی برای مجلات کشورهای عربی نیز می نگاشت. از اقدامات‌ وی‌ تصحیح‌ كتب‌ فراموش‌ شده‌ و نسخ‌ خطی‌ برخی‌ از بزرگان‌شیعه‌ امامیه‌ است‌. ایشان‌ در تصحیح‌ این‌ متون‌ به‌ كلیه‌ منابعی‌ كه‌ در دسترس‌ بود یا امكان‌ مراجعه‌ داشت‌ رجوع‌ می‌كرد و با دقت‌ و موشكافی‌ خاصی‌ به‌ مقابله ‌می‌پرداخت‌ و سرانجام‌ متنی‌ قابل‌ اعتماد و اعتنا در اختیار محققان‌ قرار می‌داد. اغلب‌این‌ نسخ‌ خطی‌ از كتابخانه‌ اجدادی‌ ایشان‌ بود.) اگر از آثار ایشان‌ نقدی‌ به‌ عمل‌ می‌آمد نه‌ تنها ناراحت‌ نمی‌شد، بلكه‌ ناقد را به‌بزرگی‌ و احترام‌ می‌ستود و اگر در مقابل‌ نقد جوابی‌ داشت‌، با ادب‌ و احترام‌ جواب‌ آن‌ایراد را می‌داد و در پایان‌ برای‌ موفقیت‌ روزافزون‌ وی‌ دعا می‌كرد. نمونه‌ای‌ از این‌اخلاق علمی‌ وی‌ را در پاسخ‌ به‌ نقد دكتر ابوالقاسم‌ گرجی‌، در مورد غلطهای‌ چاپی‌تفسیر «الجوامع‌ الجامع‌» ایشان‌ می‌توان‌ مشاهده‌ كرد. ایشان‌ در جواب‌ محترمانه‌اش‌،ضمن‌ تجلیل‌ از خدمت‌ علمی‌ و فرهنگی‌ وی‌، محترمانه‌ دلیل‌ می‌آورد كه‌ بیماری‌،بستری‌ بودن‌ در بیمارستان‌ مهر، تحت‌ نظر بودن‌ و تبعید به‌ عراق باعث‌ این‌ خطاها بوده‌ است‌. در پایان‌ نیز با صفای‌ خاصی‌ آرزوی‌ چاپ‌ جلد دوم‌ تفسیر تصحیحی‌ایشان‌ را از خداوند می‌خواهد.
 

مراتب‌ علمی‌
یكی‌ دیگر از ابعاد شخصیتی‌ آیت‌الله قاضی‌ طباطبایی‌، بعد علمی‌ ایشان‌ است‌. ازویژگیهای‌ قابل‌ توجه‌ وی‌، دارا بودن‌ مقام‌ برجسته‌ در زمینة‌ علوم‌ اسلامی‌ توام‌ باپیشقدمی‌ در مبارزات‌ نهضت‌ اسلامی‌ است‌. همه‌ تلاشهای‌ وی‌ در حوزه‌های‌ علمیه‌تبریز، قم‌ و نجف‌ آثار متعددی‌ است‌ كه‌ از ایشان‌ در شاخه‌های‌ مختلف‌ اسلامی‌(رجال‌، كلام‌، فلسفه‌، تاریخ‌، تفسیر) بر جای‌ مانده‌ است‌. گذشته‌ از این‌ آثار كه‌ هر یك‌در جای‌ خود قابل‌ توجه‌ و دقت‌ است‌، ایشان‌ در مجامع‌ علمی‌ اسلامی‌ (داخل‌ وخارج‌) نیز اعتبار و مقام‌ ارجمندی‌ داشت‌.
چاپ‌ مقالات‌ متعدد وی‌ در مجلات‌ معتبر عربی‌، چون‌ العرفان‌ و المواهب‌ ورسالة‌ الاسلام‌، حكایت‌ از سطح‌ علمی‌ بالای‌ ایشان‌ داشت‌. با توجه‌ به‌ این‌ امر كه‌وی‌ آذربایجانی‌ و زبان‌ مادریش‌ آذری‌ بود و زبان‌ عربی‌، زبان‌ دوم‌ وی‌ به‌ شمارمی‌رفت‌. در سفری‌ كه‌ سردبیر و مدیر مسئول‌ مجلة‌ العرفان‌ به‌ ایران‌ داشت‌. در تبریز به‌دیدار آیت‌الله قاضی‌ رفت‌. در سفری‌ دیگر كه‌ دكتر محمدباقر صدری‌ مهربانی‌در سال‌ ۱۳۵۱ ه. ش‌ به‌ كشورهای‌ اسلامی‌ (از جمله‌ به‌ مصر) داشت‌، از جانب‌ آیت‌اللهقاضی‌ نامه‌ای‌ به‌ دانشگاه‌ الازهر مصر برده‌ بود. در جواب‌ نامه‌، دانشگاه‌ الازهر از وی‌برای‌ تدریس‌ در آن‌ مركز علمی‌ دعوت‌ به‌ عمل‌ آورده‌ بود. در سال‌ ۱۳۴۸ ه. ش‌هنگامی‌ كه‌ وی‌ در تبعید در بافت‌ كرمان‌ به‌ سر می‌برد، از طرف‌ دانشگاه‌ مشهدكنگره‌ای‌ به‌ مناسبت‌ هزاره‌ شیخ‌ طوسی‌ (ره‌) تشكیل‌ شد از وی‌ هم‌ برای‌ شركت‌ و ایرادسخنرانی‌ و ارایه‌ مقاله‌ دعوت‌ به‌ عمل‌ آمد، امّا با ممانعت‌ ساواك‌ موفق‌ به‌ شركت‌ درآن‌ كنگره‌ نشد.
پیش‌ از معرفی‌ اجمالی‌ آثار قلمی‌ ایشان‌، لازم‌ است‌ چند ویژگی‌ از خصوصیات‌علمی‌ او را در اینجا ذكر كنیم‌ تا دلیل‌ راه‌ پویندگان‌ علوم‌ اسلامی‌ باشد:
الف‌) از اقدامات‌ وی‌ تصحیح‌ كتب‌ فراموش‌ شده‌ و نسخ‌ خطی‌ برخی‌ از بزرگان‌شیعه‌ امامیه‌ است‌. ایشان‌ در تصحیح‌ این‌ متون‌ به‌ كلیه‌ منابعی‌ كه‌ در دسترس‌ بود یاامكان‌ مراجعه‌ داشت‌ رجوع‌ می‌كرد و با دقت‌ و موشكافی‌ خاصی‌ به‌ مقابله‌می‌پرداخت‌ و سرانجام‌ متنی‌ قابل‌ اعتماد و اعتنا در اختیار محققان‌ قرار می‌داد. اغلب‌این‌ نسخ‌ خطی‌ از كتابخانه‌ اجدادی‌ ایشان‌ بود.
ب‌) ایشان‌ در آثار تحقیقی‌ خویش‌ تأكید خاصی‌ بر تهیه‌ فهرست‌ اعلام‌ داشت‌. درآثار تحقیقی‌ ـ تاریخی‌یی‌ كه‌ از ایشان‌ به‌ چاپ‌ رسیده‌ است‌، با تلاش‌ شخص‌ ایشان‌(نه‌ ناشر كتاب‌) فهرست‌ اعلام‌ (اماكن‌، اشخاص‌، قبایل‌ و كتب‌) تهیه‌ شده‌ است‌. به‌جرأت‌ می‌توان‌ گفت‌ كه‌ او یكی‌ از معدود علمایی‌ است‌ كه‌ در تحقیقات‌ خویش‌، به‌روال‌ مذكور عمل‌ كرده‌ است‌. بر اهل‌ تحقیق‌ پوشیده‌ نیست‌ كه‌ فهرست‌ اعلام‌ چه‌ارزشی‌ دارد.
ج‌) دیگر از ویژگیهایی‌ علمی‌ ایشان‌، احترام‌ و تجلیل‌ اهل‌ علم‌ بود. آیت‌الله قاضی‌احترام‌ بی‌اندازه‌ای‌ برای‌ علما و دانشمندان‌ و دانش‌پژوهان‌ قایل‌ بود. با اغلب‌ محققان‌نامی‌ اسلامی‌ (چه‌ آذربایجانی‌ و چه‌ غیر آن‌) سابقه‌ دوستی‌ و محبت‌ و مودّت‌ داشت‌.با اینكه‌ از بسیاری‌ از علما، اجازات‌ متعددی‌ داشت‌، امّا چندان‌ مورد اعتماد مراجع‌دیگر بود كه‌ تدوین‌ برخی‌ آثار مهم‌ خویش‌ را به‌ وی‌ محول‌ می‌كردند.
از جمله‌ محققان‌ و دانشمندانی‌ كه‌ آیت‌الله قاضی‌ از آنها در خلال‌ آثارش‌ به‌ بزرگی‌یاد كرده‌ است‌، می‌توان‌ از این‌ بزرگان‌ نام‌ برد: آیت‌الله كاشف‌ الغطاء مرحوم‌ آیت‌الله آقابزرگ‌ طهرانی‌، مرحوم‌ سیدجلال‌الدین‌ محدث‌ ارموی‌، مرحوم‌ میرزا جعفر سلطان‌القرایی‌، مرحوم‌ آقا میرزا محمدعلی‌ مدرس‌ تبریزی‌، مرحوم‌ آیت‌الله حاج‌ میرزاعباسقلی‌ واعظ‌ چرندابی‌، مرحوم‌ آیت‌الله شهید امام‌ موسی‌ صدر، مرحوم‌ آیت‌الله شهید سیدعبدالحسین‌ دستغیب‌، مرحوم‌ آیت‌الله شهید سیدمحمدباقر صدر، مرحوم‌آیت‌الله علامه‌ عبدالحسین‌ امینی‌، مرحوم‌ علامه‌ سیدمحمدحسین‌ طهرانی‌، مرحوم‌استاد حسن‌ قاضی‌ طباطبایی‌، مرحوم‌ عبدالعلی‌ كارنگ‌ و... آیت‌الله شهید مرتضی‌مطهری‌ هرگاه‌ به‌ تبریز سفر می‌كرد، در منزل‌ وی‌ میهمان‌ می‌شد.
د) اگر از آثار ایشان‌ نقدی‌ به‌ عمل‌ می‌آمد نه‌ تنها ناراحت‌ نمی‌شد، بلكه‌ ناقد را به‌بزرگی‌ و احترام‌ می‌ستود و اگر در مقابل‌ نقد جوابی‌ داشت‌، با ادب‌ و احترام‌ جواب‌ آن‌ایراد را می‌داد و در پایان‌ برای‌ موفقیت‌ روزافزون‌ وی‌ دعا می‌كرد. نمونه‌ای‌ از این‌اخلاق علمی‌ وی‌ را در پاسخ‌ به‌ نقد دكتر ابوالقاسم‌ گرجی‌، در مورد غلطهای‌ چاپی‌تفسیر «الجوامع‌ الجامع‌» ایشان‌ می‌توان‌ مشاهده‌ كرد. ایشان‌ در جواب‌ محترمانه‌اش‌،ضمن‌ تجلیل‌ از خدمت‌ علمی‌ و فرهنگی‌ وی‌، محترمانه‌ دلیل‌ می‌آورد كه‌ بیماری‌،بستری‌ بودن‌ در بیمارستان‌ مهر، تحت‌ نظر بودن‌ و تبعید به‌ عراق باعث‌ این‌ خطاهابوده‌ است‌. در پایان‌ نیز با صفای‌ خاصی‌ آرزوی‌ چاپ‌ جلد دوم‌ تفسیر تصحیحی‌ایشان‌ را از خداوند می‌خواهد.
ه) ایشان‌ علاقه‌ خاصی‌ به‌ كتاب‌ و كتابخوانی‌ داشتند به‌گونه‌ای‌ كه‌ هر كتاب‌جدیدی‌ را كه‌ به‌ دست‌ می‌گرفت‌ در جایش‌ نمی‌گذاشت‌ مگر آنكه‌ كاملاً مطالعه‌ كرده‌باشد. بعد ازتهیه‌ كتاب‌ آن‌ را صفحه‌ شماری‌ می‌كرد و سپس‌ در صورت‌ امكان‌ تمام‌نوشته‌های‌ كتاب‌ را بدقّت‌ می‌خواند و تك‌ تك‌ موضوعات‌ را مورد بررسی‌ و تحقیق‌قرار می‌داد. هر كجا احتیاج‌ به‌ رد یا توضیح‌ داشت‌، علامت‌ می‌گذاشت‌ و در حاشیه‌همان‌ صفحه‌ نظرات‌ اصلاحی‌ و توضیحی‌ خود را می‌نوشت‌.
و) ایشان‌ در مطالعه‌ كمتر خسته‌ می‌شدند به‌ طوریكه‌ گاه‌ تا هفت‌ یا هشت‌ ساعت‌در روز مطالعه‌ می‌كردند و یا می‌نوشتند و دراین‌ مورد حوصله‌ بسیاری‌ داشت‌.
ز) او برای‌ نگهداری‌ كتاب‌ اهمیت‌ زیادی‌ قایل‌ بود و هر كتابی‌ را كه‌ تهیه‌ می‌كرد به‌شكل‌ مطلوب‌ و زیبایی‌ جلد می‌گرفت‌ ودر قفسه‌هایی‌ موضوع‌بندی‌ شده‌ قرار می‌داد.
ح‌) ویژگی‌ برجسته‌ دیگر ایشان‌، عفت‌ قلم‌ و پاك‌نویسی‌ وی‌ بود. در هیچ‌ یك‌ ازآثار ایشان‌، حتی‌ در گفتار، اهانت‌ و دشنام‌ به‌ كسی‌ یافت‌ نمی‌شود.
ط‌) صداقت‌ و راستگویی‌ و حقیقت‌نویسی‌ ویژگی‌ دیگر آثار وی‌ است‌.
ی‌) احترام‌ وی‌ به‌ دیگران‌ در بعد علمی‌ نیز مشوق طلاب‌ و محصلان‌ جوان‌ بود. اگرطلبه‌ای‌ جوان‌ روی‌ منبر بود و او وارد مجلس‌ می‌شد در این‌ حال‌ چنان‌ با دقت‌ وآرامش‌ به‌ سخنان‌ وی‌ گوش‌ می‌داد كه‌ گویی‌ برای‌ اولین‌ مرتبه‌ است‌ كه‌ چنین‌ مطلبی‌ رامی‌شنود؛ در حالی‌ كه‌ از نظر خود طلاب‌ آن‌ موضوع‌ بسیار پیش‌پاافتاده‌ بود. با این‌حال‌ این‌ برخورد برای‌ طلاب‌ جوان‌ تشویق‌ بزرگی‌ بود.
ك‌) ایشان‌ علاقه‌ بسیار زیادی‌ به‌ خریداری‌ نسخ‌ خطی‌ و چاپی‌ داشت‌.

 

كتابخانه‌ آیت‌الله قاضی‌ طباطبایی‌
میراث‌ علمی‌ و فرهنگی‌ این‌ خاندان‌ كهنسال‌، كتابخانه‌ای‌ مهم‌ بود كه‌ از اجداد اهل ‌علمش‌ به‌ آیت‌الله قاضی‌ منتقل‌ شده‌ بود. متأسفانه‌ سالها قبل‌ بر اثر سیل‌ تبریز، قسمتی‌از كتابخانه‌ (حدود ۳۰۰۰ جلد كتاب‌) از بین‌ رفت‌. باقیمانده‌ كتابهای‌ خطی‌ بالغ‌ برهزار جلد می‌شود كه‌ هر یك‌ در جای‌ خود نسخه‌ای‌ قدیمی‌ و گاه‌ منحصر بفرد از آن‌كتابهاست‌.
خود ایشان‌ سالها قبل‌ فهرست‌ قسمتی‌ از این‌ كتابخانه‌ را تهیه‌ و به‌ نزد مرحوم‌آیت‌الله آقا بزرگ‌ طهرانی‌ مؤلف‌ «الذریعه‌» ارسال‌ داشت‌.
علاوه‌ بر نسخ‌ خطی‌، تعداد قابل‌ توجهی‌ از فرامین‌، اسناد حقوقی‌، قبالجات‌ ونامه‌های‌ دوستانه‌ و مكاتبات‌ رجال‌ سیاسی‌ ـ مذهبی‌ آذربایجان‌ از دوران‌ كریم‌خان‌زند تا دوران‌ حیات‌ آیت‌الله قاضی‌ وجود دارد كه‌ در نوع‌ خود منحصر بفرد و قابل‌توجه‌ است‌. به‌ جرأت‌ می‌توان‌ گفت‌ قسمت‌ مهمی‌ از تاریخ‌ مبهم‌ آذربایجان‌ درلابه‌لای‌ این‌ اسناد نهفته‌ است‌.
وی‌ بنا بر علاقه‌ فراوانی‌ كه‌ به‌ كتاب‌ داشت‌، كتابخانه‌ اجدادی‌ را توسعه‌ داد. درزمان‌ شهادت‌ آیت‌الله قاضی‌ طباطبایی‌، حدود بیست‌ هزار جلد كتاب‌ چاپی‌ (چه‌ به‌صورت‌ سنگی‌ و چه‌ به‌صورت‌ سربی‌ و حروفی‌) كه‌ اغلب‌ آنها چاپ‌ نخستین‌ این‌كتابها در شهرهایی‌ چون‌ نجف‌، قاهره‌، بیروت‌ و حیدرآباد دكن‌ است‌ گردآورده‌ بود. باتوجه‌ به‌ علاقه‌ ایشان‌ به‌ شاخه‌های‌ علوم‌ اسلامی‌، كتابهای‌ این‌ كتابخانه‌ حول‌ محورعلوم‌ اسلامی‌ بود. بزرگانی‌ چون‌، میرزا جعفر سلطان‌ القرایی‌، عبدالعلی‌ كارنگ‌، دكترسیدحسن‌ قاضی‌ طباطبایی‌ و... به‌ آنها مراجعه‌ كرده‌اند. مرحوم‌ عبدالعزیز طباطبایی‌(۱۳۰۸ ـ ۱۳۷۴ ش‌) فهرستی‌ از نسخ‌ خطی‌ این‌ كتابخانه‌ تهیه‌ كرده‌ است‌، لیكن‌فهرست‌ كامل‌ این‌ كتابخانه‌ نیست‌.
اگر خواسته‌ باشیم‌ آثار بر جای‌ مانده‌ وی‌ را طبقه‌بندی‌ كنیم‌، چنین‌ می‌توان‌ تقسیم‌كرد:
۱ـ تألیفات‌: ثمره‌ پژوهش‌ و مطالعه‌ و تحقیق‌ وی‌ است‌. آثاری‌ همچون‌ «تحقیق‌درباره‌ اول‌ اربعین‌ سیدالشهدا (ع‌)» و یا كتاب‌ «خاندان‌ آل‌ امیر عبدالوهاب‌»
۲ـ تصیحات‌: آثاری‌ كه‌ به‌ تصحیح‌ و تعلیق‌ و تلاش‌ ایشان‌ از بزرگان‌ شیعه‌، چون‌ابن‌الثلج‌ بغدادی‌، جمال‌ مقداد، و شیخ‌ طوسی‌، یا سید جزایری‌ به‌ چاپ‌ رسیده‌ است‌.
۳ـ تعلیقات‌ و مقدماتی‌ كه‌ ایشان‌ به‌ برخی‌ از آثار استادان‌ خود چون‌ آیت‌اللهكاشف‌ الغطاء (ره‌) و یا دوستانش‌ نگاشته‌ است‌.
۴ـ مقالات‌ متعددی‌ كه‌ درزمینه‌های‌ گوناگون‌ به‌ زبان‌ عربی‌ در مجلات‌ لبنان‌،چون‌«العرفان‌» و «المواهب‌» به‌ چاپ‌ رسیده‌ است‌.
۵ـ تقریرات‌ دروس‌ استادانی‌ كه‌ در محضر درسشان‌ تلمذ نموده‌ است‌.
۶ـ رسایل‌ و مقالات‌ متعددی‌ كه‌ در موضوعات‌ مختلف‌ و با توجه‌ به‌ شرایط‌ ونیازهای‌ جامعه‌ نگاشته‌ است‌.
پس‌ از این‌ طبقه‌بندی‌، نوشتار وی‌ را می‌توان‌ به‌ دو قسمت‌ عمدة‌ الف‌) چاپ‌ شده‌ب‌) چاپ‌ نشده‌، تقسیم‌ كرد.

 

الف‌: آثار چاپ‌ شده‌
۱ـ تعلیقات‌ بر كتاب‌ «الفردوس‌ الاعلی‌» تألیف‌ مرحوم‌ آیت‌الله العظمی‌ كاشف‌الغطاء. موضوع‌ كتاب‌ پیرامون‌ نهضت‌ امام‌ حسین‌ (ع‌) و تفسیر برخی‌ از آیه‌های‌ قرآن‌می‌باشد. چاپ‌ اول‌ آن‌ در نجف‌ و چاپ‌ دوم‌ آن‌ در سال‌ ۱۳۳۲ در تبریز انتشار یافته‌است‌.
۲ـ «جنة‌ المأوی‌» این‌ اثر نیز از آثار گرانبهای‌ آیت‌الله كاشف‌ الغطاء می‌باشد كه‌آیت‌الله قاضی‌ طباطبایی‌ به‌ امر استادش‌ به‌ جمع‌آوری‌ آن‌ پرداخت‌. امّا تكمیل‌ و انتشارآن‌ بعد از وفات‌ استاد صورت‌ گرفت‌. یكی‌ از مواردی‌ كه‌ موجب‌ افتخار آیت‌الله قاضی‌طباطبایی‌ بود، انتشار این‌ اثر از طرف‌ ایشان‌ می‌باشد.
۳ـ تعلیقات‌ بر مجلدات‌ «الانوار النعمانیه‌» اثر سید نعمت‌الله محدث‌ جزایری‌ كه‌ درچهار جلد در تبریز، به‌ زبان‌ عربی‌ منتشر شده‌ است‌.
۴ـ مقدمه‌ مفصل‌ مشتمل‌ بر تحقیقات‌ و تصحیحات‌ بر متن‌ با تعلیقات‌ بر تفسیر«جوامع‌ الجامع‌» اثر شیخ‌ طبرسی‌ (ره‌) صاحب‌ تفسیر كبیر مجمع‌ البیان‌، كه‌ این‌ تفسیردر سال‌ ۱۳۴۲ به‌ خط‌ مرحوم‌ طاهر خوشنویس‌ تبریزی‌ و با هزینة‌ مرحوم‌ حاج‌ آقابالاكلاهی‌ تبریزی‌ چاپ‌ شد. چون‌ایشان‌ در هنگام‌ نشر این‌ كتاب‌، زندان‌ قزل‌قلعه‌ تهران‌ زندانی‌ بود و بعد در بیمارستان‌ مهر تهران‌ تحت‌ نظر مأموران‌ ساواك‌ قرارگرفت‌ و سپس‌ به‌ عراق تبعید شد، نتوانست‌ بر تصحیح‌ كامل‌ آن‌ نظارت‌ داشته‌باشد.
۵ـ تعلیقات‌ بر دوفصل‌ از كتاب‌ «اسلام‌ صراط‌ مستقیم‌» مورگان‌ كه‌ در تبریز چاپ‌شده‌ است‌.
۶ـ مقدمه‌ و تعلیقات‌ تحقیقی‌ بر ترجمه‌ كتاب‌ «علم‌ امام‌ (ع‌)» اثر شیخ‌محمدحسین‌ مظفر كه‌ در سال‌ ۱۳۴۹ در تبریز چاپ‌ شد.
۷ـ مقدمه‌ و تعلیقات‌ و تصحیحات‌ همراه‌ با اضافات‌ بر كتاب‌ «انیس‌ الموحدین‌»اثر حاج‌ ملامهدی‌ نراقی‌ (۱۱۲۸ ـ ۱۲۰۹ ه. ق) كه‌ در سال‌ ۱۳۵۲ ه. ش‌ در تبریز به‌چاپ‌ رسید.
۸ـ كتاب‌ «تاریخ‌ الائمه‌(ع‌)» اثر شیخ‌ ابن‌ ابی‌ الثلج‌ بغدادی‌ متوفی‌ به‌ سال‌ ۳۲۵ ه.ق كه‌ با تعلیقات‌ و مقدمه‌ ایشان‌ و با مساعدت‌ مالی‌ مرحوم‌ ناصرالدین‌ قمی‌، در سال‌۱۳۲۷ ش‌ در قم‌ به‌ چاپ‌ رسیده‌ است‌. این‌ كتاب‌ از نظر قدمت‌ اولین‌ اثر چاپ‌ شده‌ وی‌است‌.
۹ـ «آثار تاریخی‌ آیت‌الله طباطبایی‌ حكیم‌ (قدس‌ سره‌)» كه‌ پس‌ از رحلت‌ آیت‌اللهحكیم‌ و بنا به‌ تقاضای‌ برخی‌ متدینین‌ تبریزی‌ نوشت‌ و در سال‌ ۱۳۴۸ ش‌ منتشرشد.
۱۰ـ «تحقیق‌ درباره‌ اول‌ اربعین‌ سیدالشهدا (ع‌)» از جمله‌ تألیفات‌ تحقیقی‌ وبرجسته‌ وی‌ همین‌ اثر است‌ كه‌ درسال‌ ۱۳۵۲ ش‌ در ۶۸۱ صفحه‌ به‌ چاپ‌ رسید. نظر به‌اهمیت‌ زیاد این‌ كتاب‌ تا چندین‌ نوبت‌ به‌ چاپ‌ رسید. آیت‌الله قاضی‌ طباطبایی‌ دراین‌ تحقیق‌ به‌ بیش‌ از پانصد كتاب‌ تاریخی‌ و تحقیقی‌ مراجعه‌ و با دلایل‌ محكم‌ وقطعی‌ استدلال‌ می‌كند كه‌ اُسَرای‌ واقعه‌ كربلا در همان‌ اربعین‌ اول‌ به‌ زیات‌ قبر امام‌حسین‌(ع‌) مشرف‌ شده‌اند. در این‌ اثر مطالب‌ بسیار جالبی‌ پیرامون‌ نهضت‌ امام‌حسین‌ (ع‌) و ابعاد مختلف‌ آن‌ مطرح‌ شده‌ است‌.
۱۱ـ «تحقیق‌ در ارث‌ زن‌ از دارایی‌ شوهر» كه‌ از بیانات‌ وی‌ تهیه‌ و با مقدمه‌فرزندشان‌، حجت‌الاسلام‌ سیدمحمدتقی‌ قاضی‌ طباطبایی‌، در ۱۴۲ صفحه‌ برای‌ باردوم‌ در سال‌ ۱۳۵۶ به‌ چاپ‌ رسید. لازم‌ به‌ توضیح‌ است‌ كه‌ این‌ كتاب‌ در جواب‌ یكی‌ ازوكلای‌ تبریزی‌ به‌ نام‌ زاخری‌ نوشته‌ شده‌ است‌ كه‌ مطالبی‌ خلاف‌ حقوق اسلامی‌ درمورد ارث‌ زن‌ مطرح‌ كرده‌ بود.
۱۲ـ تصحیح‌ و تعلیق‌ بر كتاب‌ «اللوامع‌ الالهیّة‌ فی‌ المباحث‌ الكلامیه‌» تألیف‌جمال‌الدین‌ مقداد (ره‌) متكلم‌ توانای‌ شیعه‌ متوفی‌ به‌ سال‌ ۸۲۶ ه. ق. این‌ اثر به‌ زبان‌عربی‌ در سال‌ ۱۳۵۶ و با هزینة‌ «حاج‌ حمید آقا كیمیایی‌» از تجار خَیّر تبریز به‌ چاپ‌رسید.
۱۳ـ مقدمه‌ بر كتاب‌ «صحائف‌ الابرار» اثر آیت‌الله العظمی‌ كاشف‌ الغطاء(ره‌) این‌كتاب‌ در سال‌ ۱۳۸۷ ه . ق به‌ خط‌ مرحوم‌ طاهر خوشنویس‌ منتشر شده‌ است‌.
۱۴ـ مقدمه‌ بر كتاب‌ «تنقیح‌ الاصول‌» اثر حاج‌ میرزا محمدرضا آقا طباطبایی‌ (ره‌)متوفی‌ به‌ سال‌ ۱۳۳۷ ش‌ كه‌ در سال‌ ۱۳۷۱ ه. ق/ ۱۳۳۰ ش‌ در چاپخانة‌ حیدریه‌ نجف‌چاپ‌ شده‌ است‌.
۱۵ـ مقدمه‌ بر كتاب‌ «مرآت‌ الصلواة‌» اثر مرحوم‌ حاج‌ میرزا حسن‌ ناصرزاده‌، واعظ‌مشهور تبریز كه‌ به‌چاپ‌ رسیده‌ است‌.
۱۶ـ مقدمه‌ كتاب‌ «علم‌ امام‌(ع‌)» اثر آیت‌الله سیدمحمد حسین‌ طباطبایی‌ (علامه‌)كه‌ در تبریز نشر شده‌ است‌.
۱۷ـ مقدمه‌ بر كتاب‌ «العقاید الوثنیه‌ فی‌ الدیانته‌ النصرانیه‌» اثر محمدطاهر التنیر.این‌ اثر برای‌ بار اول‌ به‌ سال‌ ۱۳۳۰ ه. ش‌ در بیروت‌ چاپ‌ شد. برای‌ بار دوم‌ در سال‌۱۳۹۱ ه. ق در ۱۶۷ صفحه‌ در تهران‌ چاپ‌ شده‌ است‌.
۱۸ـ مقدمه‌ بر «كتاب‌ معجزه‌ و شرایط‌ آن‌» كه‌ چاپ‌ شده‌ است‌.
۱۹ـ مقدمه‌ بر پیام‌ آیت‌الله العظمی‌ محمدهادی‌ میلانی‌ (ره‌) به‌ كنگره‌ نمایندگان‌انجمنهای‌ اسلامی‌ دانشجویان‌ مسلمان‌ مقیم‌ اروپا در شهر لندن‌. ژانویه‌ ۱۹۶۵/ شعبان‌۱۳۸۳/ دی‌ ماه‌ ۱۳۴۲. این‌ مقدمه‌ موقعی‌ كه‌ ایشان‌ در تهران‌ تحت‌ نظر بودند نوشته‌ وچاپ‌ شده‌ است‌.
۲۰ـ مقدمه‌ بر كتاب‌ «آداب‌ النفس‌» اثر مرحوم‌ علامه‌ سیدمحمد عیناثی‌ (ره‌) كه‌ درسال‌ ۱۳۸۰ ه. ق/ ۱۳۳۹/ش‌ در تهران‌ چاپ‌ شده‌ است‌.
۲۱ـ مقدمه‌ بر ترجمه‌ كتاب‌ «نمونه‌های‌ اخلاقی‌ دراسلام‌» اثر آیت‌الله شیخ‌ محمدحسین‌ كاشف‌ الغطاء. چاپ‌ اول‌ آن‌ در سال‌ ۱۳۳۷ ش‌ در تبریز و چاپ‌ سوم‌ آن‌ درمهرماه‌ سال‌ ۱۳۵۸ می‌باشد.
۲۲ـ ترجمه‌ «مسایل‌ قندهاریه‌» از فارسی‌ به‌ عربی‌، به‌ امر استادش‌ آیت‌الله كاشف‌الغطاء كه‌ در كتاب‌ «الفردوس‌ الاعلی‌» چاپ‌ شده‌ است‌.
۲۳ـ «رساله‌ای‌ در ترجمه‌ احوال‌ آخوند ملا عبدالرزاق لاهیجی‌». گرچه‌ این‌ رساله‌خطی‌ است‌ لیكن‌ به‌ دلیل‌ استفادة‌ زیادی‌ كه‌ از آن‌ در مقدمه‌ كتاب‌ «گوهر مراد» (به‌كوشش‌ زین‌العابدین‌ قربانی‌) شده‌ است‌ در آثار چاپ‌ شده‌ نام‌ برده‌ شد.
۲۴ـ مقدمه‌ بر كتاب‌ «افاضة‌ الغدیر» اثر شیخ‌ الشریعه‌ الاصفهانی‌ (ره‌) كه‌ چاپ‌ شده‌ است‌.
۲۵ـ مقدمه‌ بر كتاب‌ «فوائد الاصول‌» كه‌ تقریرات‌ مرحوم‌ نائینی‌ (ره‌) می‌باشد و درسال‌ ۱۳۶۸ ه. ق منتشر شد.
۲۶ـ نامه‌ای‌ مانند مقدمه‌ بر كتاب‌ «الغدیر» علامه‌ امینی‌ (ره‌) كه‌ در سال‌ ۱۳۷۲ه.ق چاپ‌ شده‌.
۲۷ـ سئوالاتی‌ توسط‌ آیت‌الله سیدمحمدتقی‌ آل‌ هاشم‌، به‌ نام‌ «روضات‌ الجنان‌» ازآیت‌الله قاضی‌ طباطبایی‌ كه‌ در سال‌ ۱۳۹۰ ه. ق انتشار یافته‌ است‌.
گذشته‌ از این‌ آثار، تعداد قابل‌ توجهی‌ مقاله‌ درموضوعات‌ مختلف‌، به‌ زبان‌ عربی‌از وی‌ در مجلات‌ عربی‌ العرفان‌، المواهب‌ و رساله‌ الاسلام‌ به‌ چاپ‌ رسیده‌ است‌ كه‌امكان‌ تهیه‌ فهرست‌ آنها میسر نشد. ان‌ شاء الله در مجموعه‌ مقالات‌ وی‌، كه‌ در حال‌جمع‌آوری‌ است‌، منتشر خواهد شد.

 

ب‌: آثار چاپ‌ نشده‌
۱ـ «خاندان‌ آل‌ امیر عبدالوهاب‌»: یكی‌ از تألیفات‌ مهم‌ آیت‌الله قاضی‌طباطبایی‌است‌ كه‌ در تاریخ‌ خاندان‌ سادات‌ عبدالوهابیه‌ آذربایجان‌ می‌باشد.
۲ـ «سفرنامه‌ بافت‌»: هنگامی‌ كه‌ وی‌ در بافت‌ تبعید بود، سفرنامه‌ای‌ از خاطرات‌خود در مورد نهضت‌ علما و مسایلی‌ را كه‌ از سوی‌ مخالفان‌ نهضت‌ (ساواك‌ ومحافظه‌كاران‌) مطرح‌ می‌شد، به‌ قلم‌ آورد. نظر به‌ اینكه‌ این‌ مطالب‌ به‌وسیله‌ شخصی‌كه‌ رهبری‌ نهضت‌ آذربایجان‌ را عهده‌دار بوده‌ و در سال‌ ۱۳۴۷ (اوج‌ اتفاقات‌ وجریانات‌) نوشته‌ شده‌ است‌، از منابع‌ اولیه‌ و مهم‌ به‌شمار می‌رود. مأموران‌ ساواك‌احتمال‌ می‌دادند كه‌ وی‌ مشغول‌ تدوین‌ كتابی‌ است‌ كه‌ در آن‌ مطالبی‌ را علیه‌ حكومت‌و رژیم‌ بیان‌ می‌كند.
۳ـ «كتاب‌ الفوائد و فیها الفوائد و النفائس‌»: این‌ رساله‌ نیز در ایام‌ تبعید ایشان‌ دربافت‌ كرمان‌ به‌ رشته‌ تحریر در آمده‌ است‌، كه‌ شامل‌ هفتاد فایده‌ و به‌ زبان‌ عربی‌می‌باشد.
۴ـ «رساله‌ فی‌ اثبات‌ وجود الامام‌ (ع‌) فی‌ كل‌ زمان‌»: موضوع‌ كتاب‌ از اسم‌ آن‌مشخص‌ است‌. این‌ رساله‌ در ایام‌ اقامت‌ اجباری‌ در بافت‌ نگارش‌ یافته‌ است‌.
۵ـ «فصل‌ الخطاب‌ فی‌ تحقیق‌ اهل‌ الكتاب‌»: به‌ زبان‌ عربی‌ درخصوص‌ اهل‌ كتاب‌است‌.
۶ـ «كتاب‌ السعادة‌ فی‌ الاهتمام‌ علی‌ الزیاره‌»: به‌ زبان‌ عربی‌ می‌باشد.
۷ـ رساله‌ «هل‌ یجوز زیارة‌ قبر الحسین‌(ع‌) مع‌ تحمل‌ المشقات‌ اَوْلا' ؟»: آیا زیارت‌قبر امام‌ حسین‌(ع‌) با وجود تحمل‌ مشقات‌ واجب‌ است‌؟ كه‌ به‌ زبان‌ عربی‌ است‌.
۸ـ كتاب‌ «حدیقه‌ الصالحین‌ فی‌ احوال‌ جمیع‌ من‌ الماضین‌ والحاضرین‌»
۹ـ رسالة‌ «دفع‌ شبهات‌ وارده‌ از خرم‌ دره‌ راجع‌ به‌ علم‌ امام‌ (ع‌) و امام‌ زمان‌ (عج‌ وارواحنا فدا).» به‌ فارسی‌
۱۰ـ رساله‌ «فی‌ شرك‌ اهل‌ الكتاب‌ و نجاستهم‌» به‌ زبان‌ عربی‌.
۱۱ـ رساله‌ در «المباهله‌» به‌ زبان‌ عربی‌
۱۲ـ رسالة‌ «الاجتهاد و التقلید» به‌ عربی‌.
۱۳ـ كتاب‌ دینی‌ ـ علمی‌ «فی‌ العقاید و الكلام‌ مع‌ التوضیح‌ و البسط‌ فی‌ المقال‌» به‌عربی‌.
۱۴ـ رساله‌ «اوقات‌ الصلواة‌ فی‌ القرآن‌ الكریم‌» به‌ عربی‌.
۱۵ـ رساله‌ «دلالت‌ آیة‌ تطهیر بر اهل‌ بیت‌ (ع‌)» به‌ زبان‌ فارسی‌.
۱۶ـ كتاب‌ «صدقات‌ اهل‌ بیت‌(ع‌)» به‌ زبان‌ فارسی‌.
۱۷ـ كتاب‌ «قضا در اسلام‌» به‌ زبان‌ فارسی‌.
۱۸ـ «رساله‌ در نماز جمعه‌» به‌ زبان‌ عربی‌.
۱۹ـ «المباحث‌ الاصولیه‌، تقریرات‌ جمع‌ من‌ الاساتیده‌»، تقریر دروس‌ استادانش‌ به‌زبان‌ عربی‌.
۲۰ـ «حواشی‌ بر كفایة‌» آخوند خراسانی‌ (ره‌)، به‌ زبان‌ عربی‌.
۲۱ـ «حواشی‌ بر مكاسب‌» شیخ‌ مرتضی‌ انصاری‌ (ره‌) به‌ زبان‌ عربی‌.
۲۲ـ حواشی‌ و تعلیقات‌ بر كتاب‌ «كنز العرفان‌» اثر جمال‌الدین‌ مقداد (ره‌) به‌ زبان‌عربی‌.
۲۳ـ حواشی‌ بر «نسب‌ و شجره‌نامه‌ خاندان‌ طباطبایی‌ تبریز، با شرح‌ حال‌مختصر»، اثر مرحوم‌ علامه‌ سیدمحمد حسین‌ طباطبایی‌ (ره‌). ایشان‌ ضمن‌ تهیه‌نسخه‌ای‌ برای‌ خود، بر آن‌ حاشیه‌ و تعلیق‌ نوشته‌ است‌.
۲۴ـ تقریرات‌ درس‌ اصول‌ و فقه‌ آیت‌الله سیدمحمد حجت‌ كوه‌كمری‌(ره‌): به‌ زبان‌عربی‌.
۲۵ـ «رساله‌ در مسئله‌ ترتّب‌»
۲۶ـ رساله‌ در شرح‌ و تحقیق‌ درباره‌ حدیث‌ شریف‌ق «من‌ صام‌ یوماً فی‌ سبیل‌ اللهتعالی‌ كان‌ كَعَمل‌ق سقنتة‌ صومقها»
۲۷ـ «رساله‌ در جواب‌ بعضی‌ اعتراضاتی‌ كه‌ از خراسان‌ آمده‌ است‌»، به‌ زبان‌ فارسی‌
۲۸ـ تحقیق‌ و تعلیق‌ بر كتاب‌ «انوار الملكوت‌ فی‌ شرح‌ الیاقوت‌»
۲۹ـ حواشی‌ و فتاوی‌ بر كتاب‌ «منهاج‌ الصالحین‌» كه‌ كتاب‌ فقهی‌ مرحوم‌ آیت‌اللهالعظمی‌ حكیم‌ (ره‌) می‌باشد.
۳۰ـ مقالات‌ فارسی‌ در موضوعات‌ مختلف‌
۳۱ـ آخرین‌ تألیفی‌ كه‌ از آیت‌الله قاضی‌ طباطبایی‌ بر جای‌ مانده‌ است‌، چكیدة‌خطبه‌های‌ نماز جمعة‌ ایشان‌ پس‌ از پیروزی‌ انقلاب‌ می‌باشد. در واقع‌ آیت‌الله قاضی‌،با وجود مشغله‌ فراوان‌، پس‌ از هر نماز جمعه‌ خلاصه‌ای‌ از موضوعاتی‌ را كه‌ به‌ آن‌پرداخته‌ بود، می‌نوشت‌. موضوع‌ ولایت‌ فقیه‌ از جمله‌ مسایل‌ بحث‌ شده‌ توسط‌ ایشان‌می‌باشد كه‌ دارای‌ نكات‌ جالب‌ توجه‌ است‌.
۳۲ـ تنظیم‌ و تدوین‌ مطالب‌ منبرهای‌ وی‌ در چندین‌ دفتر توسط‌ خود ایشان‌ وی‌اغلب‌ از سخنرانیهای‌ خود نوار تهیه‌ می‌كرد ـ بوسیله‌ ضبط‌ صوت‌ ریلی‌ ـ در طول‌ هفته‌یك‌ مرتبه‌ به‌ سخنرانی‌ قبلی‌ كاملاً كوش‌ می‌داد و با آگاهی‌ از مطالب‌ جلسه‌ به‌سخنرانی‌ می‌پرداخت‌.
۳۳ـ نوشته‌های‌ منظم‌ به‌ صورت‌ «كشكول‌»، در چند دفتر.

 


منابع: hawzah.net -  ido.ir - irdc.ir - shohadayeroohani.ir

 

دسته بندی: