پرورش مذهبی نوجوانان و جوانان از زبان شهید بهشتی
برای من جای خوشوقتی است که فرصتی پیش آمد تا با عده ای از دوستان عزیز مانوس شوم.
موضوع بحث «پرورش مذهبی جوانان و نوجوانان و مسائل مربوط به آن» است.
حقیتق این است که پرورش مذهبی نوجوانان و جوانان از دید اسلام هدف و وظیفۀ اساسی هر انسان مسلمان، متعهد و مومن به راه خداست.
آنچه برای پرورش مذهبی جوانان و نوجوانان نقش خلاق، بنیادی و اساسی دارد را می خواهیم فهرست وار با توضیحی مختصر آنها را برشمریم تا در خاطره بماند.
اصل اول: آنچه بر نوجوان و جوان و بلکه برهر انسان عرضه می کنید حق باشد، حقیقت باشد، لا اقل از نظر خودتان.
به جوان و نوجوان، به عنوان اسلام، حقایق را عرضه کنید.
آنچه به عنوان مذهب به مردم عرضه می شود، ممکن است حقایق سره، خالص، پیراسته از هرگونه پیرایش مصلحتی و اضافی نباشد. ولی شما چنین نکنید.
شما و ما نخستین وظیفه مان این است ببینیم آنچه که بر نوجوان عرضه می کنیم، به راستی، لا اقل، در قلب خودمان به عنوان حق برایمان پذیرفته و شناخته شده است یا نه؟
اگر جز این باشد، اگر دین مصلحتی به جوان و نوجوان عرضه کنیم، اگر چیزی را از جوان و نوجوان بخواهیم بپذیرد و بعد احساس کند که بخاطر نوعی مصلحت آن را پیش پایش می گذاریم، او حق دارد از ما رو بگرداند، حق دارد به جای آنکه پرورش مذهبی پیدا کند دچار شکی خراب کننده در اعماق دل و جانش بشود.
چون شما می خواهید جوانی بسازید که با این شعار زندگی کند «لا تستوحشوا فی طریق الهدی لقلّة اهله»می خواهید که: اگر تک هم است نهراسد، تنها هم هست در راه خودش استوار بماند. چه چیز جز عشق به حق می تواند او را در این راه نگاه دارد؟
پس مسئله اول این است که آنچه بر نوجوان عرضه می کنیم، حقایق باشد. خلاف حقیقتی بر نوجوان عرضه نکنیم. رعایت اخلاص در عرصه عقاید لازم است، خلاف حقیقتی را به عنوان مصلحت، حق جلوه دادن حرام است.
اصل دوم: با زبان و فرهنگ، زمان و مکان دانش آموزان، نوجوانان آشنا بودن و با آن زبان سخن گفتن.
به محض این که یک عبارتی فارسی شد که قابل فهم برای هر فارسی نمی شود و برای او فایده ندارد، باید به زبان مشترک سخن گفت و منظور از زبان مشترک زبانی است که تا شما لب به سخن می گشایید، حضور قلب شنونده را جلب نمایید.
برای اهل فن با زبان فنی حرف بزن، برای توده عموم با زبان عامه بگو. برای بانوان زبان آنها را در نظر بگیر، زیرا ۳۰ درصد الی ۵۰ درصد زبان مخصوص خود دارند.
کودک و نوجوان جوان را در سن خودش دارید دعوت می کنید، باید به سن آنها رفتار کنید.
با زبان این نوجوان، با اصطلاحات، با بازیهای آنها با آنان حرف بزنید.
بچه های زمان ما یکی از زبانهایشان زبان علم است، اما علوم تجربی و سوسیولوژی در زبان علمی یک پا جلو افتاده. امروز گوینده ای که مطالبش را با شیوه بیان جامعه شناسانه می گوید. دوستان با این معیارها بیشتر آشنا بشوید، دو کتاب دربارۀ کلیات جامعه شناسی و کلیات علوم مطالعه بفرمایید. آن وقت می بینید که مطالبتان برای بچه ها جالب است. می بینید تعلیم و تربیت از نظر مذهب برای بچه ها موثرتر می شود.
اصل سوم: این که من و شما عملا نمی گویم یک نمونه کامل ولی به هرحال-باید نمونه ای رو به کمال باشیم
آنچه که جوان و نوجوان طالب آن هستند، من این جمله ای را که از امام باقر(ع)یا امام صادق(ع)در کتاب کافی روایت شده و از پیغمبر اکرم(ص)به شکل دیگر روایت شده، از فاش ترین شعارهای اسلامی و شیعی می دانم. «و کونوا دعاة الناس الی انفسکم بغیر السنتکم»: مردم را به خویشتن و راه خویش دعوت کنید اما نه با زبانتان.
اگر سوال شود که انحطاط مسلمین ازکی آغاز شد، انحطاط تشیع از چه زمانی پدید آمد؟می گویم از زمانی که زبان درازتر و عمل ما نارساتر شد، از وقتی که ما پرحرف ولی کم عمل یا بد عمل شدیم.
می پرسید بهترین راه برای پرورش مذهبی نوجوانان و جوانان چیست؟بخش اول عرض کردم که بینش عالی و حقیقی، بخش دوم منش. منش راستین، زبان عمل، از زبان سخن بسیار گویاتر و نافذتر است. که دو صد میلیون گفته چو نیم کردار نیست.
« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ»
«ای کسانی که ایمان آورده اید چرا آنچه را که عمل نمی کنید و می گویید، خشم خدا بزرگ است بر آن گفته هایی که با عمل توأم نباشد.
چرا توأم با عمل؟چون در صورت عمل شناخته می شوید. ما از اعتبار گفته هایشان می کاهیم با عمل نکردن به آنها ضربه به اعتبارمان می زنیم، ارزش عمل را اندک می کنیم و دیگران را دچار سردرگمی می نماییم.پ
متن سخنرانی شهید مظلوم آیة الله دکتر بهشتی در جمع معلمان و مربیان۱۳۵۵- منبع: تربیت، تابستان ۱۳۷۰، شماره ۶۰