تحولات غرب آسیا: بررسی اوضاع منطقه ای سوریه
چهارمین جلسه از سلسله مباحث« طرح کلان آمریکا در منطقه غرب آسیا» با حضور دکتر سیدهادی سیدافقهی، دوشنبه ۲۳ مهرماه در حوزه علمیه حضرت عبدالعظیم ع برگزار گردید.

دکتر سیدهادی سیدافقهی( تحلیل گر مسائل سیاسی منطقه و کاردار سابق ایران در لبنان)  در چهارمین جلسه از سلسله مباحث تبیین« طرح کلان آمریکا در منطقه»، به جهت نقش مهم و استراتژیک سوریه در منطقه و مباحث پرچالش آن و فضاسازی های فراوان ر فضای مجازی در این باره، به تشریح« تحولات سوریه» پرداختند.

بحران سوریه با خرابکاری ها و عملیات تروریستی داعش، با حمایت های آمریکا و کشورهای عرب شورای همکاری خلیج فارس( عربستان، قطر و ...) در سال ۲۰۱۱ آغاز گردید.

سید افقهی در باب ریشه همپیمانی کشورهای عربی منطقه با آمریکا و رژیم غاصب صهیونستی در تقویت داعش در سوریه اظهار داشت: سوریه تنها کشور هم مرز با اسرائیل است که حاضر به امضای معاهده ننگین ۱۹۸۲ صلح با اسرائیل نشد و از آن زمان کشورهای عرب عضو شورای همکاری خلیج فارس با صرف هزینه های هنگفت اقدام به مبارزه سیاسی و تخریب زیرساخت های سوریه کردند.

حمدبن جاسم آل ثانی، خود در مصاحبه با BBCعربی، رسما اعلام کرد آمریکا به ما( قطری ها) و عربستان دستور داد سرمایه گذاری کرده و حکومت سوریه را سرنگون کنیم.

وی در ادامه به نقش تاثیرگذار حضور ایران و روسیه در سرکوبی داعش در سوریه و برقراری امنیت در منطقه پرداخت و بیان داشت از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۴، ۷۵ درصد خاک سوریه تحت اشغال داعش بود که با ورود دو کشور همسایه( ایران و روسیه) به سوریه، از سال ۲۰۱۴ تا کنون تنها ۱۰ تا ۱۲ درصد تحت اشغال داعش است و مابقی آزادسازی شده اند.

ایشان درتبیین این واقعیت که اگر سوریه سقوط کند چه مخاطرات منطقه ای برای همسایگان در سطح جهانی خواهد داشت، به ۲ دلیل عمده اشاره داشتند:

  1. خلع سلاح شدن حزب الله لبنان و در نتیجه، حماس و جهاد اسلامی در کار نخواهند ماند
  2. ۶۰۰۰۰۰  کیلومتر مرز مشترک عراق و سوریه تماما در اختیار داعش قرار می گیرد و این یعنی سقوط عراق

ماحصل این دو اتفاق آن می شود که: رژیم غاصب اسرائیل در منطقه نفس راحتی کشیده و ایران در منطقه تنها و بی حامی خواهد ماند.

لذا حضور سیاسی و نظامی ایران در سوریه بلحاظ سیاسی، نظامی، اتراتژیک و حتی اقتصادی( با شرکت در بازسازی در سوریه و ورود ارز به کشور) تماما با نگاه کلان، منفعت داخلی را در پی دارد.

و در سطح منطقه نیز، موجب نفوذ استراتژیک علیه صهیونیسم گشته و وجود سوریه قوی، لبنان قوی، سازمان حماس و جهاد اسلامی قوی در غزه و غرب کرانه باختری، محاصره رزیم غصب را در پی خواهد داشت.

سید افقهی در ادامه ضمن اشاره به موفقیت های روزافزون و چشم گیر در سوریه در پاکسازی از داعش به مساله ادلب پرداختند و بیان داشتند: اِدلِب، به جهت جمعیت زیاد و وجود داعشی های شکست خورده در آن، پراهمیت است و تا کنون در مذاکرات آستانه به نتایج خوبی مبنی بر خلع سلاح تروریست های مستقر در آن دست یافته شده که آغازگر بازسازی سوریه گردیده است.

وی در ادامه علت حضور پایگاه های نظامی آمریکا در دو نقطه مرزی( گذرگاه القائم و البوکمال) تحت اشغال داعش در منطقه مثلث مرکزی( که خط مرزی ارتباط زمینی ایران با محور مقاومت است) را قطع ارتباط زمینی ایران با محور مقاومت( عراق، سوریه، لبنان، فلسطین) دانسته و بیان کردند: با توجه به آنکه حضور آمریکا در این منطقه حضور نظامی نبوده و بحث حمایت های آمریکا از تروریستهای منطقه است، لذا ایران و روسیه اقدام به دو فرایند در این منطقه کرده اند:

  1. ایجاد مقاومت مردمی در برابر آمریکا و تروریستهای این منطقه( بدون حضور ارتش)
  2. مصالحه با برخی عشایر منطقه که همکاری با آمریکا دارند، چراکه خود اینها شاهد خیانت های آمریکا در کرستان عراق و ... بوده اند لذا ترس خیانت آمریکا به آنها نیز آنان را به سمت این مصالحه می کشاند.

وی در ادمه چالش دیگر در منطقه را مبنی بر دروغ بزرگ که جنگ در منطقه، جنگ دینی( شیعه و سنی) است را با بررسی جنگ سیاسی قطر و عربستان تحلیل کردند: اینکه ریشه نا امنی ها و جنگ های منطقه همگی برخاسته از جنگ شیعی و سنی است، دروغ بزرگی است که در جهان سردادند تا پوششی باشد بر جنگهای سیاسی.

مهم ترین دلیل آن، وقوع جنگ سیاسی میان قطر و عربستان است. هر دو کشور: عرب، اهل تسنن، مدعی طرفدار وهابیت وعضو شورای همکاری خلیج فارس.

پس دعوای این دو کشور بطور حتم، جنگ دینی و فرقه ای نخواهد بود.

سید افقهی علت این دعوا را موارد زیر شمردند:

  1. اختلافات تاریخی- قبیله ای؛ مبنی بر اینکه هر دو مدعی وارث عبدالوهاب هستند.
  2. ایدئولوژیکی: آل سعود، حامی گروه های سلفی تفیری اند اما قطر حامی اخوان المسلمین که سلفی نیستند.
  3. جغرافیایی: طمع سعودیه به دستیابی به ذخایر فراوان نفت قطر( لذا با همکاری امارات، به محاصره زمینی، دریایی و هوایی قطر پرداختند)
  4. اقتصادی: دو کشور در موضوع سهمیه شان در اُپک و سرمایه گذاری در کشورهای اروپایی، با یکدیگر رقابت تنگاتنگی دارند.
  5. نفوذ استراتژیک: هر دو کشور با مسائل اقتصادی، زد و بندهای سیاسی و حمایت از تروریست ها، تلاش دارند در منطقه نفوذ بیشتری داشته باشند.

در کنار اینها، اعتراف امیر قطر در سازمان که: آنچه از جنگ ها در منطقه ملاحظه می کنیم، جنگ شیعه و سنی نیست و تمامش جنگ سیاسی و منافع کشورهای مختلف است، خود شاهد بر این مدعاست.

سید افقهی در جمع بندی نهایی بحث، اوضاع سیاسی منطقه در عراق و سوریه را با توجه به تحولات مثبت در منطقه، رضایت بخش عنوان کرد.