شهادت امام رضا ع

گوشه ای از شاخصه های اخلاقی امام رضا علیه السلام

۱- دوستی اهل بیت(ع) در سایه عمل صالح:

حقیقت محبت همان ایجاد پیوند با عمل است و لازمه ی ابراز محبت به دیگری، متخلق شدن به اخلاق محبوب و دوری از آنچه مورد انزجار آن است.

امام رضا(ع) در بیان حقیقت محبت به این نکته اشاره دارند که کسانی که مدعی محبت هستند ولی خلاف محبوب عمل می کنند، نادرست است  و می فرماید:

« لاتدعوا العمل الصالح و الاجتهاد فی العباده اتکالا علی حب آل محمد علیهم السلام و لا تدعو حب آل محمد علیهم السلام لامرهم اتکالا علی العباده فانه لا یقبل احدهما دون الاخر؛ مبادا اعمال نیک را به اتکای دوستی آل محمد علیهم السلام رها کنید و مبادا دوستی آل محمد علیهم السلام را به اتکای اعمال صالح از دست بدهید؛ زیرا هیچ کدام از این دو، به تنهایی پذیرفته نمی شود.»( بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۳۴۸)

 

۲- خیرجویی از خوش خلقی:

اخلاق معیار سنجش در دنیا و آخرت است و اگر کسی اخلاق نداشته باشد، چیزی ندارد. از همین رو امام رضا(ع) می فرماید:

« پنج صفت است که در هر کس نباشد امید چیزی از دنیا و آخرت به او نداشته باشید: ۱-کسی که در نهادش اعتماد نبینی ۲-کسی که در سرشتش کرم نیابی ۳-کسی که در آفرینشش استواری نبینی ۴-کسی که در نفسش نجابت نیابی ۵-کسی که از خدایش ترسناک نباشد.( تحف العقول، ص ۴۴۶ و بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۳۳۹)

 

۳- رفتار مناسب:

 امام رضا(ع) با توجه به موقعیت افراد و اشخاص و نیز جایگاه هر کسی خواهان رفتار مناسب با اوست. بنابراین، نباید در رفتارهای خودمان همیشه یک گونه عمل کنیم.

در آموزه های قرآنی آمده است که نسبت به مومنان نرم و دشمنان سخت باشیم.( فتح، آیه ۲۹)

به عنوان نمونه تواضع در برابر متکبر موجب می شود تا او گستاخ شود، بلکه باید با او همانندش عمل کرد تا از تکبر دست بردارد. پس شناخت موقعیتها و درک آن ها برای اتخاذ مواضع مناسب و رفتار مفید و سازنده بسیار اساسی است. اصولا حکیم و خردمند کسی است که موقعیت زمانی و مکانی را بشناسد و بر اساس آن رفتار مناسبی را در پیش گیرد. از همین روست که گفته اند: هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد.

امام رضا(ع) می فرماید:« اصحاب السلطان بالحذر و الصدیق بالتواضع و العدو بالتحرز و العامه بالبشر، با سلطان و زمامدار با احتیاط همراهی کن، و با دوست با تواضع و فروتنی، و با دشمن در پناه حرز، و با مردم با روی خوش رفتار کن.»( بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۳۵۶)

 

۴-آمد و شد عامل محبت:

 انسان موجودی اجتماعی است و اقتضای برطرف کردن نیازهای روحی و جسمی و زندگی توام با آرامش و خوشبختی، زندگی اجتماعی است.

انسان ها از نظر روحی و روانی و نیزجنبه های دیگر مادی و جسمی نیازمند ارتباط با دیگری هستند، پس نمی تواند بدون اجتماع زندگی کند و به آسایش و آرامش و خوشبختی دست یابد. خلق انسانی نیک آن است که این ارتباط را در محدوده انسانی در چارچوب قوانین الهی و عقلانی سامان دهد و با دیگران اظهار دوستی نماید و محبت ایشان را گدایی کند؛ زیرا گدایی محبت برخلاف هر گدایی دیگر پسندیده است و انسان را به سوی کمال می برد. البته چنان که گفته شد ارتباط و آمد و شدها می بایست در چارچوب عقل و شرع باشد تا از مشکلات غیراخلاقی جلوگیری کند. امام رضا(ع) آدابی را برای ارتباط بیان می کند که برخی از آن ها در این سخن ایشان تجلی یافته است. ایشان می فرماید: تزاوروا تحابوا و تصافحوا و لاتحاشموا؛ به دیدن یکدیگر روید تا یکدیگر را دوست داشته باشید و دست یکدیگر را بفشارید و به هم خشم نگیرید.( بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۳۴۷)

از نظر امام رضا(ع) یکی از نشانه های خوشی در زندگی دنیایی این است که انسان دارای دوستان و محبان بسیاری باشد و این جز با رفت وآمد خوب و مناسب شدنی نیست.

« سئل الامام الرضا علیه السلام عن عیش الدنیا؟ فقال: سعه المنزل و کثره المحبین؛ درباره خوشی در دنیا سؤال شد، فرمود وسعت منزل و زیادی دوستان.»( بحارالانوار، ج ۷۶، ص ۱۵۲)

البته دید و بازدید از بستگان و خویشان در اولویت است؛ زیرا آنان بیش تر از دیگران نیاز و انتظار دارند که به دیدار آنان بروید. امام(ع) در این باره می فرماید: صل رحمک و لو بشربه من ماء و افضل ما توصل به الرحم کف الادی عنها؛ پیوند خویشاوندی را برقرار کنید گرچه با جرعه آبی باشد؛ و بهترین پیوند خویشاوندی، خودداری از آزار خویشاوندان است.»( تحف العقول، ص ۴۴۵)

آن حضرت(ع) در جایی دیگر بدترین مردم را کسی می داند که از ارتباطات با مردم خودداری می کند و حتی با دیگران غذا نمی خورد و به تنها خوری عادت دارد و اجازه نمی دهد تا خیری به دیگران برسد. چنین افرادی در حقیقت به سبب عدم ارتباطات اجتماعی از اخلاق انسانی به دور هستند؛ زیرا خلق و خوی انسانی بر اجتماع و ارتباطات بلکه کمک به دیگران در قالب مظهریت در خلافت ربوبیت الهی است. آن حضرت(ع) می فرماید: ان شرالناس من منع رفده و اکل وحده و جلد عبده؛ به راستی که بدترین مردم کسی است که یاری اش را (از مردم) باز دارد و تنها بخورد و افراد تحت امرش را بزند.( تحف العقول، ص ۴۴۸)

 

۵. ادخال سرور:

 مؤمن باید اهل سرور و شادی باطنی باشد و هرگز تبسم و لبخند از لبانش محو نشود  به طوری که هر کسی با او دیدار می کند از دیدارش مسرور و شادان شود و غم و اندوه از دلش برود.

البته نباید در ایجاد سرور راه های باطلی رفت و نیازی هم نیست که با ابزارهای باطل بخواهیم کاری مفید انجام دهیم؛ زیرا وقتی ابزار آلوده باشد، سرور نیز دروغین و واهی خواهد بود.

بلکه باید از ابزارهای سرور مباح و جایز بهره برد و زمینه و بستر زیارت را به شادی مباح رنگین کرد. این گونه اعمال پس از عبادت محض چون نماز و روزه از مهم ترین اعمال عبادی بشر است.

 از این روست که امام رضا(ع) در تشویق مردم به این عمل می فرماید:

« لیس شیء من الاعمال عندالله عزوجل بعدالفرائض افضل من ادخال السرور علی المومن؛ بعد از انجام واجبات، کاری بهتر از ایجادخوشحالی برای مومن، نزد خداوند بزرگ نیست.»( بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۳۴۷)

 چرا که با ایجاد سرور در محیط ارتباطی، خوش خویی خود را دو چندان به نمایش گذاشته است و افزون بر این که زیارت کنندگان از ایشان بهره معنوی و مادی می برند از نظر روحی و روانی نیز تقویت می شوند و آثار آن در ارتباطات دیگر ایشان نیز نمایان می شود.

 

۶. رفع مشکلات مردم:

خلق الهی انسان اقتضاء می کند که در مقام خلافت الهی در رفع مشکلات دیگران بکوشد. اگر انسان بتواند در حد مقدورش از دیگران مشکلی را حل کند به همان میزان ارزش و اعتبار خود را افزوده است  از برکات اخروی نیز بهره مند می شود.

امام رضا(ع) می فرماید:« من فرج عن مومن فرج الله عن قلبه یوم القیمه؛ هر کس اندوه و مشکلی را از مومنی برطرف نماید خداوند در روز قیامت اندوه را از قلبش برطرف سازد.»( اصول کافی، ج ۳، ص ۲۶۸)

 

۷. مدارا با مردم:

 مودت با مومنان و مدارا با مردم از خصلت های نیک اسلامی انسانی است. انسان ها در موقعیت های گوناگون شاید رفتارهای نادرستی داشته باشند و اشتباهاتی بکنند. از این رو می بایست با مردم کنار آمد و سخت گیری نکرد چراکه سخت گیری بی مورد کاری ضداخلاقی محسوب می شود.

امام رضا(ع) می فرماید:« لایکون المومن مومنا حتی تکون فیه ثلاث خصال؛ سنه من ربه و سنته من نبیه و سنه من ولیه فاما السنه من ربه فکتمان سره؛ و اما السنه من نبیه فمداراه الناس؛ و اما السنه من ولیه فالصبر فی الباساء و الضراء؛ مومن، مؤمن واقعی نیست، مگر آن که سه خصلت در او باشد: سنتی از پروردگارش و سنتی از پیامبرش و سنتی از امامش؛ اما سنت پروردگارش، پوشاندن راز خود است؛ واما سنت پیغمبرش، مدارا و نرم رفتاری با مردم است؛ و اما سنت امامش، پس صبر کردن در زمان تنگدستی و پریشان حالی است.»( اصول کافی، ج ۳، ص ۳۳۹ و تحف العقول، ص ۴۴۲)


برگرفته از : مجله گنجینه معرفت( حوزه نت)

دسته بندی: