غریبه ای در میقان
غریبه ای در میقان

«غریبه ای در میقان» به کارگردانی امیرپژمان حبیبیان، مستندی است درباره طلبه جوانی که سعی به جذب  مردم به مسجد دارد و در نهایت مدافع حرم و شهید می‌شود.

این فیلم ۴۲ دقیقه ای درباره طلبه جوان کرجی«مجید سلمانیان»  است که برای تبلیغ وارد روستایی به نام میقان واقع در شاهرود می شود و تلاش می کند جوان ها را به مسجد بکشاند. او در این مسیر با مقاومت هایی روبه رو و ناگزیر می شود روستا را ترک کند. این جوان طلبه در ادامه راهش یک مدافع حرم و در نهایت، اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۵ در منطقه خان طومان حلب و در مقابله با تروریست‌های تکفیری به شهادت می رسد.

عوامل مستند

کارگردان و مجری طرح: امیرپژمان حبیبیان، تصویربردار: علی نعمت اللهی، تدوین: محمد سمیع پور، صدابردار و صداگذار: رضا غرابی تهرانی، مدیرتولید: مهدی غیاثوند، پژوهشگر: علی نظری، حسین فرامرزی، تهیه شده توسط مدیریت فرهنگی هنری منطقه هشت شهرداری تهران و فرهنگسرای گلستان

درباره مستند

این مستند به سراغ یک شخصیت خاص رفته و با عده ای از مطلعین درباره وی به مصاحبه پرداخته و در خلال مصاحبه نیز تصاویر مرتبطی را هم نمایش داده است. در نتیجه با وجود قالب تکراری اما با مستندی مواجه هستیم که هم خوش آهنگ است و هم روایتی پرکشمکش دارد. اتخاذ روش روایت استقرایی و اینکه اطلاعات فیلم به صورت قطره چکانی فاش می شود نیز استراتژی درستی است که هم باعث برانگیختن حس کنجکاوی مخاطب می شود و هم غافل گیری هایی را در پی دارد.

فضایی سرحال و پرطراوت بر نیمه اول این مستند جاری است. این فضاسازی توأم با طنز و صمیمیت، ناشی از استفاده به جا و به اندازه از صحبت های مردم روستا و پیوند و تدوین جاندار و پرتحرک فیلم است.

خاطرات جوانان روستای میقان از روحانی مسجدشان در بیشتر مواقع، لحظاتی شیرین را ایجاد می کند. هم لحن و بیان این افراد بسیار شنیدنی است و هم خصوصیات اخلاقی روحانی مسجد روستا به قدری کم نظیر و قابل توجه است که ذهن مخاطب، معطوف و مشغول به آن می شود. طلبه جوانی به نام شیخ مجید سلمانیان از شهری دیگر عازم یک روستا می شود و در آنجا فراتر از یک مبلغ دین، نقش رهبر معنوی جوانان را برعهده می گیرد. طوری که ظرف مدتی کوتاه، مسجد روستا تبدیل به قرارگاه جوان های آن دیار می شود. ماجراهایی که موجب شد تا جوانانی که به ظاهر نسبتی با مذهب و مسجد نداشتند جذب این آخوند شوند در کنار جذابیت بسیار زیاد، می تواند الگویی برای بسیاری از فعالان این عرصه باشد.

اما وقتی به اواسط فیلم می رسیم، لحن روایت نیز متناسب با حوادثی که بعدا برای شهید مجید سلمانیان پیش آمده بود نیز کاملا تغییر شکل پیدا می کند. طوری که از میانه فیلم، ما شاهد یک تراژدی می شویم. همان طور که خصوصیات اخلاقی و سلوک روحانی این روستا با همه تفاوت دارد، سرنوشتش هم منحصر به فرد است. شهید مدافع حرم، مجید سلمانیان -قهرمان فیلم غریبه ای در میقان- شبیه به سیاوش افسانه ای است؛ وقتی از سوی برخی افراد بانفوذ در روستا هدف تهمت قرار می گیرد، تعلیق خاصی بر فیلم سایه می افکند؛ چرا یک روحانی که زمینه ساز تحول زندگی بعضی از جوانان بوده، هدف تهمت قرار می گیرد؟ در نهایت نیز راهی سوریه می شود و به دل آتشی می رود که سرانجام نام او را به عنوان شهید مدافع حرم در تاریخ ثبت می کند.

ماجرای مواجهه برخی از آقایان روستا با شیخ مجید، گره اصلی فیلم است. چیزی که به این مستند جنبه دراماتیک بخشیده و آن را به یک فیلم داستانی شباهت بخشیده است. مسئله تهمت هایی که نثار شیخ و برکناری او شد، موضوعی بود که می شد روی آن بیشتر کار کرد. هر چند که چند اشاره شده است، مثل بخشی از فیلم که گفته می شود یکی از کلان سرمایه دارهای روستا در مسجد سراغ او رفته و حرف های ناشایستی را علیه وی گفته بود. جریانی که در نهایت به خالی شدن دوباره مسجد روستا از جوانان و منحصر کردن آن به چند فرد کهنسال ختم شد. همان طور که ماجرای تبدیل مسجد به پایگاه فرهنگی برای تربیت جوانان در این مستند شبیه به برخی مساجد معروف دیگر (مثل مسجد جوادالائمه) است ماجرای خالی شدن آن نیز جنبه عمومی دارد. این مستند می توانست علاوه بر روایت زندگی این شهید، به آسیب شناسی رابطه جوانان و مسجد نیز بپردازد.

سخنان کارگردان

امیرپژمان حبیبیان( کارگردان اثر) پس از اکران اثرش برای خانواده شهید در سخنانی گفت: با ساخت این فیلم، اهداف و برنامه‌های شهید سلمانیان برای روستای میقان و اتقافاتی را که در این روستا برای او رخ داده است، به تصویر کشیدم و به نوعی مظلومیت او را نشان دادم، البته به دنبال فرصتی هستم تا مستند دیگری هم درباره زندگی این شهید بسازم.

حبیبیان تصریح کرد: شاید در نگاه نخست، شهید سلمانیان با دلخوری و تلخی روستای میقان را ترک کرده باشد، اما تاثیر خود را بر روی مردم این روستا گذاشته است و به قول اهالی روستا، حتی بعد از رفتن او، حضورش همچنان احساس می‌شود.

وی افزود: ما این شهید را ندیده اما وصف او را شنیده بودیم به همین دلیل به روستای میقان رفته و با اهالی روستا مصاحبه کردیم. البته ما از فیلم هایی آرشیوی این شهید که مربوط به دوران حضور او در سوریه است نیز استفاده کردیم ضمن اینکه یک سری فایل های صوتی مربوط به حضور این طلبه در روستای میقان وجود داشت که ما از آنها هم در ساخت «غریبه ای در میقان» بهره بردیم.

این کارگردان اضافه کرد: طلبه مستند ما متولد ۱۳۶۷ و یک جوان خاص بود زیرا توانسته بود با جوانان ارتباط خوبی برقرار و با آنها به زبان خودشان صحبت کند. او جزو افرادی بود که خودش سراغ آدم ها می رفت و با آنها به صحبت می پرداخت تا آنها را جذب مسجد کند.

منابع:

http://ammarfilm.ir

iqna.ir

cinemapress.ir

 

دسته بندی: