اخلاق اسلامی
اخلاق اسلامی

با توجه به علاقه و اهتمام شهید دستغيب به تهذيب طلاب علوم ديني و اعتقاد ایشان دالّ بر اینکه، علماء باید نمونه اخلاق اسلامي باشند تا اجتماع مهذّب شود و بيش از گفته‌ها بايد با كردار و اخلاق مردم را هدايت كنند، جلسات اخلاق را هر پنجشنبه در مدرسه علميه قوام برگزار می نمود که پس از تاكيد امام خمینی به وحدت دانشجو و روحاني، آن بزرگوار از جوانان دانشجو نیز درخواست شرکت در جلسات را نمود و انبوه جوانان نيز اين دعوت را پذيرفتند و سيزده مجلس از اين سخنراني‌ها ضبط گرديد.

 کتاب گرانقدر« اخلاق اسلامی» ماحصل مکتوبات این جلسات است که با زبان شیوا و قلمی زیبا در سال ۱۳۶۱ با مقدمه با مقدمه سید محمد هاشم دستغیب نگارش یافت.

♦ ساختار کتاب:

مباحث خودشناسی آغازگر این اثر است و طرح موضوعاتی چون: حرص، بخل و حب دنیا خشم حد وسط افراط و تفریط، ذیل مطالب معرفی اخلاق انسانی و حیوانی ادامه مباحث مطروحه است.

کتاب متشکل از مقدمه و ۱۳ جلسه دروس اخلاق به قرار ذیل است:

مقدمه

ضمن توضیح اخلاق علمی و عملی، خودشناسی و خداشناسی، مقدمه اخلاق دانسته شده است.

 

جلسه اول: لزوم خودسازی

آیت الله دستغیب، معتقد می باشند که درس خواندن، باید همراه با تهذیب نفس بوده و به خودسازی، بیشتر از تحصیل علم، اهمیت داده شود و راه تهذیب نیز بدون ریاضت، ممکن نمی باشد.

ایشان بر این باور است که نخستین گام در تهذیب، تفکر بوده و قرآن مجید، « اندیشه» را به عنوان ریاضت فکری مطرح کرده است. به اعتقاد ایشان، اندیشه، جلوی تخیلات فاسد را گرفته و فراموشی، بدترین بلاهاست.

 

جلسه دوم: لزوم تفکر در خلقت انسان

هر قوه ای که خداوند در بشر قرار داده، برای غایت و نتیجه ای است و لازم می باشد که هر شخصی، آن قوه را به کار بیندازد وگرنه مسئول بوده و خودش را از خیرات و برکاتی که توسط آن قوه به او می رسد، محروم کرده است. آیت الله دستغیب، معتقد است که قوه عاقله، تعقل و تفکر، بزرگ ترین نعمتی می باشد که خداوند به بشر داده و بزرگ ترین امتیاز انسان از حیوانات است.

 

جلسه سوم: آنکه اساس و موضوع اصلی شریعت و نبوت همه پیامبران، انسان است و قرآن، در پی تزکیه و تهذیب انسان هاست

آیت الله دستغیب، تهذیب را پاک شدن از خوی های حیوانی معنا کرده و معتقد است اگر انسان از عادات و منش حیوانی پاک شود، خود را شناخته و می فهمد که حقیقت آدمی، روح بوده و از عالم دیگری است که باید به آنجا برود و لذا نسبت به خود، احساس مسئولیت کرده و رعایت تقوا می کند.

به اعتقاد ایشان تا وقتی خوی های حیوانی باقی است، آدمی خودش را نیز حیوان دانسته و محال است چنین انسانی، حقیقت خود را شناخته و این آدم، مانند مادی گرایان و کمونیست ها، مرز حیات را مرگ می داند.

 

ایشان بر این باور است که برای تهذیب نفس، نخست باید به یقین دانست که انسان، غیر این بدن است و تا وقتی که انسان نفهمیده که نفس ناطقه ای دارد و آن نیز از عالم مجردات است، چگونه می تواند در صدد شناختن عیوب و سپس مداوای آن ها برآید و لذا در ادامه این جلسه، به بیانی ساده، دلایلی برای تجرد نفس عنوان نموده است از جمله:

۱- پاسخ به این سؤال که چرا بدن مرده، احساس ندارد.

۲- بیان این نکته که احاطه علمی، دلیل بر تجرد نفس است.

۳- استعداد احاطه به تمام مواد.

۴- خودفراموشی.

۵- مؤمنین جوان به بهشت می روند.

۶- عقاب آخرتی غیر از عقوبت دنیوی است و. . .

 

جلسه چهارم: پیرامون کیفیت تکوین و خلقت انسان

آیت الله دستغیب، معتقد است که انسان باید در دستگاه بدن خود، دقت کرده و ببیند که یک عضو بدن، بدون فایده آفریده نشده است، یک رگ زیادی نیست، یک استخوان که نفعی نداشته باشد، یافت نمی شود و اگر کسی خیال کند که عضوی بی فایده است، باید در فهم خودش خدشه کند.

 

جلسه پنجم: حکمت الهی در بدن انسان

آیت الله دستغیب با اشاره به آیه پنجم تا هشتم سوره طارق، بیان می دارد که در این آیات، حکمت تدبر در نطفه و ابتدای تکوین انسان، مبرهن و روشن می گردد. در این آیه خداوند می فرماید که انسان باید بنگرد از چه آفریده شده تا هم خدای خود و هم بازگشت خویش را بشناسد که از قطره آبی، چه ساختمان عجیبی تشکیل شده که سرتاسر، حکمت و مصلحت است.

 

جلسه ششم: معنای انقلاب فرهنگی در بیان امام خمینی( ره)

آیت الله دستغیب معتقد است که منظور از انقلاب فرهنگی، این نیست که درس های متداول در دانشگاه ها و مدارس، از جمله فیزیک، شیمی، مهندسی و. . . متوقف گردیده و دیگر کسی دنبال تحصیل این علوم نرود، یا طلاب علوم دینی، فقه و اصول نخوانند، بلکه برنامه های تحصیلی باید برقرار بوده و کامل تر و بهتر تدریس شوند، زیرا انقلاب ما، نیاز زیادی به افراد متخصص دارد، بلکه منظور این است که باید آموزش و پرورش اسلامی که همان تعلیم و تربیت انسانی است، در دبیرستان ها و دانشگاه ها رایج گردد. ایشان معتقدند که همراه با آموزش، باید« پرورش و تهذیب» هم باشد، زیرا انسان ها باید خوی های حیوانی را بفهمند و از آن بپرهیزند و خوی های انسانی را نیز بدانند و به آن عمل کنند. به نظر ایشان باید همراه دانش، عمل و تهذیب باشد و راه فرار از صفات حیوانی و آراسته شدن به ملکات انسانی، باید تعلیم شود.

ایشان به این نکته تأکید دارند که خوی و ملکه، چیزی نیست که یک دفعه پیدا شود، بلکه با تکرار افعال و اقوال پدید می آید و کسی که گفتار و کردارش مطابق حیوان شد، پس از مدتی حیوان از کار درمی آید.

در پایان این جلسه، مطالبی پیرامون خشم عنوان شده است. به اعتقاد ایشان، خشم از جهت حیوانیتی که انسان دارد، امری طبیعی بوده و حسی است که از احساس ناملایم از دیگری، یا چیزی در انسان یا حیوان، وقتی با مانعی در مقصدش برخورد می کند یا خلاف میلی مشاهده می نماید، پیدا می شود.

 

جلسه هفتم: خشم رحمانی و شیطانی

آیت الله دستغیب وجود خشم را در انسان ضروی دانسته و معتقد است آدمی بدون اینکه خشم داشته باشد، نمی تواند زندگی کند، ولی به شرطی که آن را در راه صحیح به کار بیندازد. به اعتقاد ایشان، وجود خشم در انسان لازم است تا در راه انسانیت آن را به کار ببرد؛ اگر خشم وجود نداشته باشد، با وجود موانع، چگونه به حیات خویش ادامه می دهد؟ اما اگر این خشم را در راه حیوانی و هوا و هوس به کار ببرد، آن گاه این خصلت، موجب سقوطش از عالم انسانی می گردد.

 

جلسه هشتم: شهوت و غضب

دانسته شده است. به اعتقاد نویسنده، شهوت و غضب، دو قوه ای است که خداوند به قدرت قاهره اش تکوینا در انسان قرار داده و دوام حیات آدمی، بسته به این دو نیروست، چون شهوت برای جلب منفعت و غضب برای دفع مضرات است، لکن این شهوت و غضبی که لازمه زندگی آدمی است، به گونه ای می باشد که جهت معنوی و اخروی زندگی نیز به این دو قوه مربوط است، زیرا باید حد وسط را در آن ملاحظه کرده و از افراط و تفریط پرهیز نماید و تشخیص حد وسط نیز به عهده عقل سلیم و شرع مقدس است.

 

جلسه نهم: لزوم تبعیت شهوت و غضب از قوه عقل

ایشان کعتقدند که اگر این دو قوه تابع عقل باشند، سعادت آدمی حاصل شده و حیات طیبه دنیوی و حیات ابدی و اخروی اش، تأمین می گردد؛ اگر عقل، حاکم شد؛ به اینکه افراط و تفریط در هریک از این دو قوه را ترک کرده و حد وسط آن را رعایت کند، به کمال انسانی می رسد وگرنه در هریک از افراط و تفریط، تباهی و سقوط است.

 

جلسه دهم: لزوم اعتدال در خشم

رعایت اعتدال در هنگام خشم لازم و پسندیده و افراط و تفریط در آن ناپسند دانسته شده است.

 

جلسه یازدهم: حسد

آیت الله دستغیب در این جلسه، به این نکته اشاره دارند که نفس آدمی، کارهای زیادی باید انجام دهد که یک رشته آن، اداره بدن و حفظ قوای آن است و اگر آدمی حالت حقد و حسد داشته باشد، تمام حواسش در محسودش بوده و نفسش به آن سرگرم و ناراحت شده و لذا در سایر شئون، کمبود پیدا می کند.

 

جلسه دوازهم: کبر

خطر کبری که از راه علم به وجود می آید گوشزد شده است. کبر آن است که آدمی برای خودش شأن و خصوصیتی خیال کرده و در خود، استغنا و بی نیازی ببیند.

 

جلسه سیزدهم: چاره رهایی از کبر

آیت الله دستغیب با استفاده از روایات، چنین استنباط می کنند که کسانی که به ریاست می رسند، اگر در طرز معیشت، خود را با سایر افراد یکنواخت کنند و به تعبیر دیگر تواضع کنند، جلوی کبرشان گرفته شده و دیگر دنبال ریاست نبوده و از آن سوء استفاده نخواهند کرد.

دسته بندی: