در سال ۱۳۵۹ و با آغاز جنگ ایران و عراق، دو کشور علیه نفتکشها و کشتیهای تجاری یکدیگر دست به اقدام زدند که به جنگ نفتکشها معروف شد. نیروی دریایی امریکا در ۲۹ آوریل سال ۱۹۸۸ به‌منظور حفاظت از کشتیهای کشورهای بی‌طرف ناو جنگی وین‌سنس را به خلیج‌فارس گسیل کرد. این ناو در ۲۵ آوریل سال ۱۹۸۸ از سن‌دیه‌گو کالیفرنیا حرکت کرد و در ۲۹ می به بحرین رسید.

 

تنگه هرمز در خلیج‌فارس یکی از مهم‌ترین آبراههای بین‌المللی کشتی‌رانی دنیاست و همه کشتیها باید بر اساس قوانین دریایی برای عبور از خطوط دریایی آبهای ایران و عمان از این تنگه ۳۹ کیلومتری عبور کنند. در طول جنگ هشت ساله تحمیلی، ایران طبق قوانین بین‌المللی به بازرسی کشتیهای کشورهای بی‌طرف می‌پرداخت تا از ورود کالاهای قاچاق و اسلحه به عراق جلوگیری کند.

 

کشورهای حامی عراق که در سایر جبهه‌های نبرد به موفقیتهای چندانی نایل نشده بودند، برای خاتمه دادن به جنگ و تحت فشار قرار دادن ایران دست به این جنایت هولناک زدند و برخلاف تمامی قوانین بین‌المللی یک هواپیمای مسافربری را ساقط کردند. هواپیمای ایرباس با شماره پرواز ۶۵۵ با ۲۷۴ سرنشین از ملیتهای مختلف ایرانی، هندی، پاکستانی، اماراتی، یوگسلاوی و ایتالیایی و شانزده خدمه، ساعت ۱۰:۱۷ صبح فرودگاه بندرعباس را به مقصد دبی ترک می‌کند. کاپیتان محسن رضاییان خلبان با سابقه ایرباس با بیش از هفت هزار ساعت پرواز هدایت هواپیما را به عهده دارد و مرتباً با برج مراقبت فرودگاه بندرعباس و مرکز کنترل راههای هوایی ایران و امارات متحده در تماس است. خلبان چند لحظه پیش از آنکه هواپیمای ایرباس به منطقه کنترل هوایی امارات برسد، در محلی به نام مولبیت به مرکز کنترل هوایی ایران اطلاع می‌دهد می‌خواهد تا ارتفاع ۱۴ هزار پایی اوج بگیرد. در ساعت ۱۰:۲۲ رزمناو وین‌سنس به دستور ناخدا ویل‌ راجرز موشک استاندارد ۲ را به طرف هواپیما شلیک می‌کند و هواپیما بلافاصله در آبهای خلیج‌فارس سرنگون می‌شود. برج مراقبت بندرعباس با فرودگاه دبی تماس می‌گیرد و پیگیر سرنوشت پرواز ۶۵۵ می‌شود، اما آنها اظهار بی‌اطلاعی می‌کنند. در این موقع ستاد تأمین استان هرمزگان وضعیت اضطراری اعلام می‌کند و با هلیکوپتر و شناور به شناسایی دقیق محل سقوط هواپیما می‌پردازد. مقامات امریکایی فوراً اعلام می‌کنند به یک هواپیمای F14 جمهوری اسلامی ایران حمله کرده‌اند. هنگامی که روشن می‌شود هواپیمای ایرباس مسافربری بود، امریکاییها ادعا می‌کنند این هواپیما خارج از مسیر هوایی پرواز می‌کرد و رزمناو امریکایی هفت بار اخطار رادیویی داده، ولی جوابی دریافت نکرده است.

 

در تیر ماه سال ۱۳۶۷ یک هیئت حقیقت‌یاب از سوی سازمان بین‌المللی هواپیمایی کشوری (ایکائو) برای بررسی درباره عوامل این حادثه تشکیل می‌شود و نمایندگان ایران و امریکا آمادگی خود را برای همکاری با این تیم اعلام می‌کنند. در گزارش این هیئت آمده است که پس از برخاستن هواپیمای ایرباس از فرودگاه بندرعباس ناو وین‌سنس هفت بار و ناو سایدز چهار بار به هواپیمای ایرباس اخطار می‌دهند که البته همه این اخطارها روی طول موج ۲۴۳ مگاهرتز که مخصوص هواپیماهای نظامی است و هواپیمای ایرباس تجهیزات لازم برای دریافت آنها را ندارد، مخابره شدند. البته کارکنان ناو سایدز اعلام کرده بودند هواپیما احتمالاً تجاری است، اما ویلیام راجرز، ناخدای وین‌سنس پیش از آنکه موضوع را بررسی کند، دستور شلیک می‌دهد.

   

ادعاهای رسمی امریکا

دولت امریکا خود را به هیچ‌یک از قراردادهای بین‌المللی مقید نمی‌داند، در مقابل اعتراض ایران به عاملیت امریکا در این فاجعه اعلام کرد که ناو وین‌سنس به اشتباه هواپیمای ایرباس را هدف قرار داده و عملکرد او در واقع دفاع از خود بوده است. در آن زمان فرودگاه بندرعباس برای پرواز هواپیماهای مسافربری و نظامی استفاده می‌شد، بنابراین هر هواپیمایی که از آن فرودگاه برمی‌خاست در درجه اول هواپیمای نظامی تلقی می‌شد، مگر اینکه خلاف آن ثابت شود. در منطقه هم هیچ نوع سیستم هشدار هوایی نیروی دریایی یا هواپیمایی اکتشافی وجود نداشت، بنابراین رزمناو برای تصمیم‌گیری فقط به وسایل ارتباطی موجود و درک غریزی خود متکی بوده است. نماینده امریکا در سازمان بین‌المللی هواپیمایی در جلسه فوق‌العاده شورای ایکائو اعلام کرد طی آن چند روز منطقه خلیج‌فارس آشفته بود و به چند کشتی، از جمله یک کشتی پاکستانی و یک کشتی لیبریایی حملات سختی صورت گرفته بود، در همان روز هم یک هواپیمای F14 از فرودگاه بندرعباس به منظور حمله به رزمناو امریکایی پرواز کرد و قصد حمله به آن را داشت. رزمناو چندین بار هشدار داد، ولی هواپیمای جنگی توجه نکرد و لذا برای دفاع از خود دست به حمله زده است. در گزارش نهایی هیئت حقیقت‌یاب آمده بود که علت وقوع حادثه فشار روانی ناشی از شرایط جنگی در منطقه بود و هواپیمای ایرباس در خطوط هوایی بین‌المللی پرواز می‌کرد.

 

امریکا هرگز مسئولیت حادثه را نپذیرفت و همواره آن را دفاع از خود اعلام کرد. امریکا بدون قبول مسئولیت حادثه و به صورت بلاعوض مبلغ ۶۱۸ میلیون دلار به خانواده‌های قربانیان و ۷۰ میلیون دلار برای خسارات ناشی از سقوط هواپیمای مسافربری پرداخت. هیچ‌یک از خدمه ناو وین‌سنس هم تحت پیگیرد قانونی قرار نگرفتند و حتی فرمانده رزمناو، ویلیام راجرز در پایان خدمت خود مدال شجاعت گرفت!

 

نکته جالب توجه این است که ساقط کردن هواپیمای کره‌ای توسط شوروی از سوی رسانه‌های جهانی به عنوان یک عمل ضد انسانی و شنیع تقبیح، اما اقدام امریکا در ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایران صرفاً یک مشکل فنی توصیف شد.

 

سه ماه بعد از این حادثه، ویلیام راجرز در سن‌دیه‌گو کالیفرنیا طی سخنرانی اعلام کرد که می‌توانستند با ارسال علایم هشداردهنده روی گیرنده‌های خودکار رادیویی خلبان ایرباس را متوجه کنند که دارند با او صحبت می‌کنند، هر چند استفاده از این نوع علایم چندان رایج نیست. ناخدا دوم کارلسون فرمانده وقت رزمناو سایدز هم اعلام کرد ایرباس ایرانی علایمی را مخابره می‌کرد که حاکی از غیر نظامی بودن هواپیما بود و از این گذشته در ارتفاع کمی پرواز می‌کرد و اشتباه گرفتن آن با یک هواپیمای جنگی بعید به نظر می‌رسد. بماند که اساساً هواپیماهای F14 ایران مجهز به سلاحهای هوا به زمین نبودند و نمی‌توانستند برای رزمناوها تهدید سطحی را به وجود بیاورند و فقط برای دفاع از نفتکشهای ایران و مقابله با حملات هوایی علیه آنها به پرواز در می‌آمدند. در رادار ناو هواپیمابر فورستال هم هواپیمای ایران به عنوان یک هواپیمای بازرگانی شناسایی شده بود و جت‌های جنگنده F14 مستقر روی این ناو می‌توانستند در صورت درخواست ناخدا راجرز، از غیر نظامی بودن هواپیمای ایرانی مطمئن شوند و به او گزارش بدهند.

 

اعترافات ناخدا!

ناخدا دیوید کارلسون، فرمانده رزمناو سایدز که در هنگام وقوع این حادثه در نزدیکی ناو وین‌سنس بود، بعدها در سال ۲۰۰۵ در مصاحبه‌ای اعلام کرد ناخدا راجرز از یک ماه قبل از این حادثه دچار پرخاشگری فوق‌العاده‌ای شده و در ۲ ژوئن، یعنی چهار هفته قبل از حمله به هواپیمای ایرباس ناو وین‌سنس را بیش از حد قانونی به یک ناوچه ایرانی که طبق معمول بازرسی قانونی از یک کشتی بود، نزدیک کرد و یک هلیکوپتر را به فاصله دو سه مایلی ناوچه ایرانی فرستاد، در حالی که مجاز به نزدیک‌تر شدن از چهار مایلی نبود، بعد هم به روی چند قایق تندروی کوچک ایرانی آتش گشود که از نظر او ابداً کار صحیح و هوشمندانه‌ای نبود، در عین حال که ایرانیها بسیار حرفه‌ای رفتار کردند و مطلقاً تهدیدآمیز نبودند. همچنین سیگنالهای نیروی نظامی ایران کاملاً واضح بودند و امکان خطا در مورد آنها وجود نداشت. هنگامی که راجرز اعلام می‌کند که قصد دارد هواپیمای ایرانی را سرنگون کند، کارلسون مانیتور ناو خود را بررسی و اعلام می‌کند هواپیمای ایرانی که دارد اوج می‌گیرد، راجرز چه غلطی می‌خواهد بکند؟ ولی با خود فکر می‌کند شاید راجرز اطلاعات دقیق‌تری دارد. ذهنیت ناخدا راجرز این بود که با تهدید روبروست و باید هر چه سریع‌تر تصمیم بگیرد. وزیر دفاع وقت امریکا، کاسپارو واین‌برگ کمبود وقت در فاصله شناسایی هواپیما و اقدام به شلیک را علت شتابزدگی در اخذ تصمیم می‌داند و می‌گوید راجرز خود ایرباس ایرانی را ندید و فقط بر اساس علایم الکترونیکی و اطلاعات نقل شده توسط خدمه خود تصمیم گرفت کار نادرستی بوده است. ناخدا کارلسون روی این نکته تأکید می‌کند اگر بر کیفیت آموزش و تمرین برای شرایط خاص دقت کافی به عمل می‌آمد، چنین فاجعه‌ای روی نمی‌داد، ولی وقتی افراد آموزش ندیده را مسئول کار با سیستم‌های پیچیده قرار می‌دهیم، شرایط بسیار خطرناک و بحرانی می‌شود.

 

وسرانجام اعطای نشان لیاقت به راجرز!

مجهز بودن رزمناو وین‌سنس به پیشرفته‌ترین سیستم‌های راداری و رایانه‌ای نشان داد امکان وقوع کوچک‌ترین اشتباهی وجود نداشته و این اقدام کاملاً خصمانه بوده است. بی‌تردید ویلیام راجرز با دستور مستقیم مقامات ارشد امریکا و برای تحت فشار قرار دادن ایران دست به این جنایت هولناک زد. دکتر ولایتی در نامه‌ای که به دبیرکل سازمان ملل نوشت یادآوری کرد ایران بارها به حضور رزمناوهای امریکا در خلیج‌فارس هشدار داده، اما به این هشدارها توجهی نشده است تا منجر به این فاجعه و کشته شدن ۲۹۰ نفر غیر نظامی شده است. دکتر ولایتی به عمدی بودن این حمله اشاره می‌کند و از دبیرکل سازمان ملل می‌خواهد صراحتاً این وحشی‌گری را محکوم و سریعاً هیئتی را برای بررسی حادثه اعزام کند.
 

بدیهی است این درخواست ایران هم مثل درخواستهای قبلی با اقدام عملی مؤثری از سوی سازمان ملل مواجه شد و حتی در مراسم تجلیل از راجرز و اهدای نشان لیاقت به او هم کوچک‌ترین اشاره‌ای به سرنگونی ایرباس نشد.       
منبع: موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران