فرزند ارشد ایشان، حجت الاسلام سید محمود مرعشی نجفی نقل کرده اند که: پس از رحلت پدرم روزی برای شرکت در مجلس ختمی که از سوی مقام معظم رهبری برگزار شده بود به تهران رفتم و پیش از جلسه در دفتر یکی از دوستان جهت استراحت رفتم. دیدم ایشان شدیداً متأثر است و به من گفتند باید مطلبی را بازگو کنم:
" مرحوم آقا به وسیله ی من و چند تن از بازاری های تهران، وجوهی را در اول هر ماه می فرستادند، که می بایست بر اساس لیستش که قبلاً به ما داده بودند بین مستمندان تقسیم می کردیم. در آن لیست، فقط آدرس منازلی در جنوب تهران و محلات فقیر نشین بود، اما نام صاحبان منازل نبود. مرحوم آقا ما را مکلف کرده بودند پولها را به آن آدرس ها ببریم و هیچگاه نباید سوال کنیم که آنجا منزل چه کسی است. شاید خیلی از صاحبان منازل هم نمی دانستند که این پول از سوی چه کسی است. و من را قسم دادند تا زنده ام هیچ کس، از این ماجرا متوجه نشوند."
منبع: کرامات مرعشیه، علی رستمی چافی، ص ۶۱- ۶۲