نوشته شده توسط dabir در ۸. سپتامبر ۲۰۱۸ - ۱۰:۱۵


مرا صدا زد و گفت:« شما از این به بعد رئیس دفتر بنده هستید، هیچ کس پشت در نماند، هرکس آمد بیاید داخل. مگر اینکه شرایط خاص یا جلسات خصوصی باشد.
گفتم:« حاج آقا ببخشید ولی شما این طوری احتیاجی به رئیس دفتر ندارید، رئیس دفتر برای اینه که کسی رو راه نده!» حاج آقا( شهید حجت الاسلام و المسلمین حسین اسکندری) فقط لبخند زد.
منبع: یادش، مجموعه خاطرات زندگی حجت الاسلام دکتر اسکندری، مهدی قزلی، ص ۲۸
دسته بندی: